محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840641572
اینجا، مردم تنهایند
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اینجا، مردم تنهایند
روزنامه شرق نوشت:
من نشسته بودم روی زمین. کف اتاق. خانه شیخ ناصری. مرد عرب بالای سرم. رشید بود و در نظر من رشیدتر. بغض کرده بود که نه بغض، خشم فروخفته بود و با تمام جانش از سیل و هجومش به بیرون مراقبت میکرد «آقای وزیر، آقای زنگنه اینجا این قدر آلوده است و ریزگرد و درشتگرد و هزار گرد ناجور دیگر دارد که نوزادهای ما که متولد میشوند، در ریهشان از همان روز اول سوراخهای ریز است. آقای وزیر میدانی این یعنی چه؟ منِ پدر، همیشه باید شرمنده بچهام باشم که نمیتونم از اینجا به جای دیگه بروم».
اینجا ملّاشیه است. روستایی در جنوب غربی اهواز. اول غرب کارون. سیداکبر میگوید: «همه فاضلاب اهواز مال ماست» گواه حرفش زیر دماغم است. بوی نامطبوع هوا. راست میگوید. بوی فاضلاب در هوا موج میزند؛ حتی اگر ساعت ٧:٣٠ باشد و روستا هنوز در کشوقوس اول صبح.
از لابی هتل سفارش کرد که همراهان کم باشند. استاندار هم ملاحظه داشت. ملاحظه موج میزند. اسم ملّاشیه که میآید کلی ملاحظه و مخاطره وسط میآید؛ اما عزم بر رفتن است. سفارش میکند فقط یک ون. قصدش بازديد از ملّاشيه و بازديد از طرح كارآموزي صنعتي است كه نفت براي سوسنگرد زده است. تربيت نيروي ماهر و فني براي فرداي نفت. كاشتن درخت گردو.
همراهان قبول؛ ولی کار خود را میکنند. زنگنه که در ون نشست و ماشین به سمت روستا سُر خورد، دو ماشین به پشتسر اضافه شدند. در هر پیچ و گذر دیگر هر نهادی که نگران رفتن وزیر نفت و استاندار به ملّاشیه بود یک ماشین به کاروان اضافه میکرد. یک آن دیدم چند ماشین جلو و چند تا عقب. نشد آنچه میخواست و میگفت. باز کاروان شد. باز با دم و دستگاه. محافظ وزیر به من گفت چارهای نیست. محله حساس است. منطقه حساس است. سیداکبر موسوی از همین مخاطرهها برآشفته است. در صدای این مرد هم بغض است. مرد عرب و بغض! چه ترکیب عجیبی. اینان اهل شکستن نیستند. اهل کمآوردن نیستند. چه بر ملّاشیه رفته؟ اینجا اول جاده غرب کارون است. بوی نفت از بین بوی فاضلاب به سختی به مشام میرسد. مشعلها و فلرها شبها ملّاشیه را روشن میکنند و خط دودشان با حسرت دنبال میشود. نفت بیبرکت بوده، پا به سفره اینجا نگشوده و آب و نان و کار، مسئله مردان است. آقای وزیر. آقای استاندار. آقای رئیسجمهور. به کی باید اعتراض کنند. گیر معیشت هستند و امنیتی نگاهشان میکنند. چه سخت است و بیمعنی. سیداکبر از همین چیزها به شدت ناراحت است. مرد بغض دارد. مرد عزت دارد. مرد خانواده دارد؛ ولی میگوید: «آینده ندارند. بچههایم ندارند».
اینجا امید چرا مرده است؟ با این بوی بد در هوا که نفت هم بویش را نمیتواند رد کند و به مشام مردم برساند، امید کجا میماند؟ سیداکبر میگوید: «آقای وزیر هنوز جای ضربه موشک صدام جلوی خانهام هست. ترمیم نکردم. هنوز جنگ اینجا قربانی میگیرد. ما وقت جنگ رفتیم جنگیدیم؛ اما به وقت صلح کسی سراغ ما نیامد. آقای وزیر این مشعلهای نفتی شما شبها اینجا را روشن میکند؛ اما ما فقط نگاه میکنیم و حسرت اینکه بچههای ما آنجا (شرکت نفت) کار کنند...».
مصمم بود به رفتن. توی ون از این میگفت که «باید برای ملّاشیه هم یک مرکز آموزش فنی و حرفهای بزنیم تا جوشکار خوب، برقکار خوب تربیت کند. من برای غرب کارون از این نیروها میخواهم. در سوسنگرد راه انداختیم اینجا هم راه میاندازیم».
شریعتی، استاندار، میگفت: مشکل زمین داریم. اگر باشد ما هم ورزشگاه میزنیم هم مرکز درمانی. مسئله زمین، مشکل اصلیمان است. مسئله آب را حل کردیم. از ملی فولاد ٢٥ هزار مترمکعب روزانه آب میگیرم برای این محل و چند جای دیگه اما زمین... . زنگنه گفت زمین با ما».
همین حرفها را هم بین مردم زدند. صلوات بلند شد. عید بود. نیمهشعبان. یکی از میان صلوات صدایش بیرون جست که رأی ملّاشیه برای آقای دکتر... است. همه تأیید کردند؛ اما یکی برآشفت. صدا به سر کشید و خشم به بیرون ریخت که «اینها میآیند قول میدهند و میروند. از رأی ملّاشیه حرف نزن. از رأی خودت بگو. آقای رئیسجمهور به ما قول داد که آب شرب اینجا را حل میکند که هنوز حل نشده است. پول آب شیرین از ما میگیرند، آب شور تحویلمان میدهند. اینجا مگه موزه است که هر کی دم انتخابات بیاید تماشا و چهار تا قول بدهد و برود؟».
از همان میان جمعیت صدا آمد که استاندار بارها اینجا آمده. دو و نیم شب برای بازدید آمده. اما نه بغض مرد سرد شد و داغ دلش فرونشست که صدایش حتی بالاتر رفت. از بیکاری داد میزد. از فقر، از نبود، از فقدان. از زندگی زیر خط نداشتن. از حسرتهای عادیشده، معمولیشده، در متن زندگی نشسته و باورهایی که با امید و آینده بیگانهاند. ته حرفش لعنت کرد. نفت را لعنت کرد. تکان خوردم. این دیگر حتی به این امید نداشت که روزی نفت به سفرهاش بیاید. نفرینش کرد. نفرینش کرده بود. نفت بود و نبود. بویش و مشعلش. برکت و روغنش؟ نه نبود. یکی، دو نفر به هم پیچ خوردند که مرد را به بیرون ببرند. چرا بیرون؟ او مگر از بیرون آمده که بیرون برود؟ بردند. زنگنه گفت بیاوریدش. شریعتی کسی را فرستاد به دنبالش؛ اما مرد نیامد. شاید نیاوردند. بیاید حرفش را تمام کند. مرد رفت. صدایش نبود. دلم گفت دنبالش برو. تنبلیام شد. خاک بر سر ما و این همه تنبلی. شریعتی از تنبلی نظام اداری میگوید که مسئله آب شرب را این قدر طول داد؛ ولی امروز قرار است که ملّاشیه از آب شیرین بنوشد. چقدر دیر!
کانالهای تلگرامی به طعنه و تکه افتادهاند. دیگر زمانه خبرگزاری داشتن و این حرفها تمام شد. خبر ارسالکردن یک دکمه است و ذرهای اینترنت که به ملّاشیه میرسد. عکس رفته بود. متن رفته بود. صدا رفته بود. جواب آمد که اینها انتخاباتی است. چرا الان یاد ملّاشیه افتاده. زنگنه رفته رأی جنوب را جمع کند. روحانی در خوزستان محبوب نیست زنگنه برای این رفته و چهوچه.... کسی بین حرفهایش گفت که «شما آقای زنگنه بار دوم است اینجا میآیید. آقای زنگنه همانطور که در اوپک حق ایران را گرفتی همان غیرت را بذار برای ملّاشیه کار درست کن».
زنگنه حرف زد. از ظلم به مردم گفت. قبول کرد که بسیار اجحاف شده. قبول داشت که کمکاری که هیچ، بیتوجهی مفرط شده. گردن این دولت و آن دولت نینداخت، به سیاست نکشید حرف را. یکی، دو تا قول داد که بتواند. قول داد يك مركز تربيت نيروي فني هم در اينجا بزند. از جذب نيروهاي محلي و بومي در فردا و روزگار آتي گفت. به وقت رونق و روغن بيشتر غرب كارون. همه چيز ديگه غرب كارونه. هدف يك ميليون بشكه در روز.
صلواتها بلند شد. صداهایی که شور انتخاباتی درشان موج میزد برخاست. اما ملّاشیه با تردید با وعدهها روبهرو میشود. صداهای انتخاباتی فرکانس بالایی دارند، اما نگرانیها در موج کوتاه تا عمق میروند و در آن عمق، زخم است و مردی که اعتراض کرد و بیرون بردندش و برنگشت. محلیها. خود اهل محل؛ عادت کردهاند که میزبانی به خوبی کنند و خوش ندارند که اعتراض و لحنشان از حدی پیشتر رود. چرا پس اینها را مهربان نگاه نمیکنند. چرا سر هر پیچ یک ماشین به ما اضافه میشد؟ چرا سربازان پلیس نگران بودند؟ چرا حلقه درست کردند؟ مسیر ساختند و کاروان راه افتاد. گفته بود با یک ون برویم اما نشد. از ملّاشیه به جاده افتاد. به سمت غرب کارون.
اینجا از ٩٠ هزار بشکه در روز به ٣٠٠ هزار رسیده است. در این دولت. روحانی گفت؛ در مناظره سوم گفت. اینجا قلب غرب کارون است. سوسنگرد و هویزه. صدای امامجمعه بلند است. پر از حرفهای پر از خشم. «آقای زنگنه سهم سوسنگرد، سهم هویزه از نفت چقدر است؟ این نفت را شما میبرید و هیچ به این شهر نمیدهید... . آقای زنگنه اینجا خط مقدم مبارزه با وهابیت است» اینها را امامجمعه میگوید. امامجمعه سوسنگرد، در حضور وزیر. با صدایی بلندتر از توان بلندگو.
صدای جیغ بلندگو در سالن پیچید و حرف همان جا ایستاد تا نفسی تازه کند. حرف داغ بود.
درشت بود. اما از جنس درد بود. نفت چرا میرود و برکت چرا نمیآید؟ ميگفت كارآموزي راه انداختيد تشكر، ولي اين كارآموز كار هم ميخواهد. ٢٥٠ نيروي فني به هزينه و هدايت شركت نفت تربيت شدند. زنگنه ميگفت اينان ديگر بيكار نميماندند. ميگفت ما درخت گردو ميكاريم.
صبر ميخواهد اما راه همين است. نفت آمده است كه براي هميشه اينجا باشد. از هور ميگفت.
از هورالعظيم كه مثل خليجفارس برايش مهم است. اما امامجمعه از حضورش در باشگاه نفتیها در تهران میگفت. از اینکه دیده چه امکاناتی دارند و در خود سرزمین نفت؛ هیچ. اینجا خط اول مبارزه با وهابیت است. یا شیخ این حرف را بشکاف. کسی در گوشم گفت شیوخ عرب جنوب خلیجفارس برای عقاید خودشان اینجاها پول خرج میکنند. لعنت به پول. لعنت به فقر و لعنت به درد. اینجا نفت زیر پای مردم است و کنار مردم نه. غرب کارون یعنی سه شهر؛ بستان و هویزه و سوسنگرد. فرماندار گفت: «آقای زنگنه شما اولین وزیر نفتی هستید که اینجا میآیید». خاطره گفتند و معلوم شد که زنگنه در شکستن خط محاصره سوسنگرد به وقت جنگ، اینجا جنگیده.. .
صدای تریبون و گزارش کار و این چیزها سالن را گرفته. هوا هم خنک و کولری. بیرون گرم و تف. تابستان با شانههای پهن شروع کرده. ٤٢ درجه. علی زیاری ٥٥ ساله بیرون از سالن منتظر کسی است. گفتم کی؟ گفت شاید وزیر.
بین این همه خدم وحشم چطور؟
گفت شاید مجالی شد.
بهش گفتم: «بگو من شاید برسونم». گفت بگو وقت جنگ سوسنگرد جنگید. همه بودند. آمدند. تنها نبود. اما برای شما تمام شد، برای ما تازه شروع شد. با غبار میجنگیم. با ریزگرد، با بیآبی، با خشکشدن هور، با بیکاری، با دست خالی، با خسخس سینه، با ریههای آبسه... و تنهاییم. شما همه رفتید. برای شما تمام شد، برای ما هر ساعت و هر روز است. گفت بگو «جنگ تمام نشده، پشت سرتان را نگاه کنید. برگردید».
اینجا غرب کارون است. اول جاده ملّاشیه و قلبش سوسنگرد و هویزه.
آقای رئیس بعدی دولت، آنجا مردم تنهایند. هر ساعت از آنها خبر بگیر. بشکه به بشکه افزودن به تولید نفت از غرب کارون برای تهران افتخار است. برای هویزه و سوسنگرد و ملّاشیه فعلا بیمعنی است. به آنجا معنا بدهید. ایران به خوزستان و آن حوالی خیلی بدهکار است. سخت بدهکار.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۹ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - 15 May 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]
صفحات پیشنهادی
با وعده نان نمیتوان مردم را فریب داد
فرزند شهید شیرودی با وعده نان نمیتوان مردم را فریب داد فرزند شهید شیرودی گفت فریب کسانی که با وعده نان مردم را شیفته خود میکنند نخورید به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا فرزند شهید شیرودی در حمایش زنان حامی روحانی گفت خواهران و برادران با وعده نان نمیتوان مردم را فریب دادترکیب هیات مشورتی جبهه مردمی مشخص شد
ترکیب هیات مشورتی جبهه مردمی مشخص شد یازدهمین نشست شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی عصر امروز به ریاست حجتالاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان و با حضور اعضای شورای مرکزی برگزار شد به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از روابط عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی یازدعدهای دنبال دلسرد کردن مردم هستند
حسن روحانی در قزوین عدهای دنبال دلسرد کردن مردم هستند رییسجمهور گفت از وجود فضای امن در کشور و شرایطی که بعد از توافق هستهای در حوزه تسهیل کسب و کار و صادرات و واردات ایجاد شده میتوان برای افزایش تولید و پیشرفت سراسر کشور و اشتغال جوانان استفاده کرد به گزارش ایلنا حجت&رئیسی: وضع فعلی برای مردم قابل تحمل نیست
رئیسی وضع فعلی برای مردم قابل تحمل نیست کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری گفت به عنوان یکی از دلسوزان و دغدغهمندان کشور فکر میکنم وضع فعلی نه تنها مطلوب نیست بلکه برای مردم قابل تحمل نیست به گزارشفرهنگ نیوز جلسه حجتالاسلام رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انراههای تعامل با مردم دنیا را به خوبی میشناسم/ تندروی و کندروی در سیاست خارجیمحصول عدم شناخت صحیح است
میرسلیم در نشست خبری راههای تعامل با مردم دنیا را به خوبی میشناسم تندروی و کندروی در سیاست خارجیمحصول عدم شناخت صحیح است نامزد حرب موتلفه گفت من دنیا را بسیار خوب میشناسم و بر راههای تعامل با مردم دنیا اشراف کامل دارم به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا سید مصطفی میرسلیم در نشروحانی: تامین هزینه های شهر از مسیرهای نادرست مانند تراکم فروشی، فروش حقوق مردم و نسل ها است
روحانی تامین هزینه های شهر از مسیرهای نادرست مانند تراکم فروشی فروش حقوق مردم و نسل ها است رییس جمهور با تاکید بر اینکه ساختمان ها باید محل آرامش مردم باشد نه ابزار سود آوری اظهارداشت پیدا کردن منابع مشروع و سالم درآمدی برای شهرها ضروری است و دولت آماده همکاری و تهیه لوایحابوطالبی: دولت مردم را محرم و اصل میداند
ابوطالبی دولت مردم را محرم و اصل میداند معاون سیاسی دفتر رییسجمهوری گفت ازنظردولت درهر تصميم يا اقدامي بايد مردم محترم شمرده شده اصل قرارگرفته محرم بوده و انتخاب آنان آزاد باشد آفتابنیوز دکتر حمید ابوطالبی در واکنش به خبر پخش نشدن مناظرههای ریاست جمهوری به صورت زندهنامزد شکست خورده انتخابات فرانسنامزد شکست خورده انتخابات فرانسه از مردم خواست به امانوئل مکرون رای دهنده از مر
نامزد شکست خورده انتخابات فرانسنامزد شکست خورده انتخابات فرانسه از مردم خواست به امانوئل مکرون رای دهنده از مردم خواست به امانوئل مکرون رای دهندتاریخ انتشار دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۲ ۰۰ فرانسوا فیون نامزد جناح راست و شکست خورده در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری فرانسهزیباکلام: مردم دیگر گول پوپولیسم را نمیخورند
زیباکلام مردم دیگر گول پوپولیسم را نمیخورند صادق زیباکلام با اشاره به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری گفت مردم درد و اشتباه پوپولیسم را با گوشت و پوست و استخوان خود تجربه کردهاند و دیگر تن به وعدههای پوچ و خیالی نمیدهند آفتابنیوز به گزارش ایسنا این استاد دانشگاه و تاعتراض کواکبیان به عدم احراز صلاحیتش: از حق خودمان نمیتوانیم دفاع کنیم، چطور از حق مردم دفاع کنیم؟
اعتراض کواکبیان به عدم احراز صلاحیتش از حق خودمان نمیتوانیم دفاع کنیم چطور از حق مردم دفاع کنیم مصطفی کواکبیان در جلسه علنی امروز مجلس از رد صلاحیت خود و همکارانش در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد به گزارش خبرآنلاين كواكبيان كه در انتخابات رياست جمهوري دوازدهم به عنوان كان-
سیاسی
پربازدیدترینها