محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831876248
محمدرضا خاتمی: ما تضمین روحانی هستیم/ روحانی نباشد وضعیت از دوره احمدی نژاد هم بدتر می شود
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: محمدرضا خاتمی: ما تضمین روحانی هستیم/ روحانی نباشد وضعیت از دوره احمدی نژاد هم بدتر می شود
روزنامه اعتماد نوشت: اصلاحطلبان دوباره منسجم شدهاند و حالا ميخواهند براي دومين بار کليد پاستور را در اختيار کانديدايي بگذارند که پيشتر و در سال ٩٢ او را انتخاب کرده بودند. حسن روحاني، کانديداي ديروز و امروز اصلاحطلبان، اما چه کارنامهاي از خود به نمايش گذاشته که باعث ميشود جريان اصلاحات براي دومين بار او را يگانه نامزد مورد اعتماد خود بداند؟ محمد رضا خاتمي، فعال سياسي نامآشناي اصلاحطلبان که روزگاري نايبرييس مجلس ششم بود و تجربه دبيرکلي جبهه مشارکت ايران اسلامي را هم در کارنامه دارد طي گفتوگويي با «اعتماد» دلايل اين حمايت مجدد را شرح داد. او معتقد است براي ارزيابي روحاني نبايد به ايدهآلهايمان نگاه کنيم بلکه بايد به ياد بياوريم از او چه ميخواستيم و حالا برايمان چه دستاوردي داشته است؟ اگر اين گونه به کارنامه روحاني نگاه کنيم حتما او را رييسجمهوري موفق و حتي فراتر از انتظار ميدانيم. روحاني مطالبات اصلاحطلبان را به پيش ميبرد و در شرايط امروز تنها کسي است که ميتواند اين جريان فکري را نمايندگي کند. مهمترين دليل حمايت اصلاحطلبان از روحاني اين است که او کشور را از انزوا، اقتصاد را از ورشکستگي و ساختار را از فراگير شدن فساد نجات دهد. اين دلايل خوبي براي اعتماد دوباره به روحاني است. اما انتخابات هميشه يک سوي ديگر هم دارد. اگر روحاني نباشد چه ميشود؟ خاتمي معتقد است از بين رييسي و قاليباف هرکدام که رييسجمهور شوند وضعيت مردم به مراتب بدتر از دوران احمدينژاد خواهد بود. به همين دليل هم او ميگويد: «بايد به دنبال اين باشيم که آقاي روحاني با يک راي قاطع و بسيار اثرگذاري انتخاب شود که خود به خود بسياري از مخالفتهاي آينده را خنثي خواهد کرد.» او در ميانه مصاحبه به ترکيب جديد مجلس هم اشاره ميکند و ميگويد با اين مجلس کابينه دوم روحاني بهتر از قبل خواهد بود. ضمانت اين گفتهاش هم جامعه مدني، رسانههاي غير رسمي و البته جرياني به وسعت و عمق اصلاحطلبي است. خاتمي در ارزيابي امروز خود از وضعيت جبهه حاميان روحاني معتقد است موتور محرک جامعه جوانان و طبقه متوسط هستند. اين موتور امروز روشن شده و جاي اميدواري است که در روزهاي آينده بخشهاي ديگر جامعه نيز که در ترديد به سر ميبرند به حمايت از روحاني برخيزند.
چرا اصلاحطلبان تصميم گرفتند دوباره از روحاني حمايت کنند؟
به ياد بياوريم در شرايطي که در سال ٩٢ وارد انتخابات شديم، انتخاباتي که کانديداي اول اصلاحطلبان آقاي خاتمي بود و به هر دليلي ايشان وارد عرصه نشد و بعد آقاي هاشمي بود که به آن نحو با او برخورد شد و بعد دو کانديداي معتدل و اصلاحطلب در ميدان بودند، با تدبير و دور انديشي اصلاحطلبان توانستند صحنه انتخابات را به گونهاي سامان دهند که خروجي آن آقاي دکتر روحاني باشد. علت اينکه آقاي روحاني در آن زمان انتخاب شد، اين بود که ما بر سر يک دو راهي بوديم. سقوط کشور يا نجات کشور اين دو راهي بود. آقاي روحاني اگر انتخاب نميشد کشور سقوط ميکرد. کما اينکه زماني که ايشان هم انتخاب شد، چيزي از کشور باقي نمانده بود. اقتصاد ورشکسته، انزواي کامل جهاني، گسترش فساد در همه عرصهها، سوءتدبير و از همه بدتر سايه جنگ و تحريم بر کشور گسترده شده بود. دولت آقاي روحاني دولت نجات بود؛ نجات کشور از سراشيب سقوط. اگر به همه مصاحبهها و سخنرانيها و نوشتههاي آن زمان که مراجعه کنيد تنها انتظار ما از دولت آقاي روحاني اين بود که با عقلانيت، تدبير و دورانديشي نگذارد کشور سقوط کند. نهتنها در اين ٤ سال اين امر محقق شد بلکه فراتر از آن هم به دست آمد. ما در عرصه بينالمللي جايگاه و اعتبار خاصي پيدا کرديم. در عرصه اجتماعي و فرهنگي و دانشگاهها گشايشهاي خوبي به وجود آمد. در عرصه اقتصاد هم شاهد هستيم که فرآيند سقوط متوقف شده است. چون فراتر از آني بود که ما تصور ميکرديم. آقاي روحاني در طول اين ٤ سال با وجود همه ايرادات و انتقاداتي که ممکن است به او وارد باشد، توانسته است از خرابيهاي وحشتناکي که قبل از خود بوده آواربرداري کند. توانسته فعلا گودالي را از زبالهها و نخالهها پاک کند و الان وقت اين است که ما سنگهاي ديگري را روي سنگ بگذاريم. الان در ادامه ماموريت دولت نجات نيازمند دولت توسعه و بازسازي کشور و انقلابمان هستيم. رييسجمهور شدن آقاي روحاني به اين معنا نيست که او فردي است که ما از هر لحاظ او را بيعيب ميدانيم و کس ديگري را شايستهتر از او نميدانيم. بلکه به اين معنا است که در شرايط فعلي تنها کسي که در اين عرصه با توجه به همه جوانب امر ميتواند کشور را به پيش ببرد و بخشي از اين مشکلات و مصايبي را که از گذشته باقي مانده است، ترميم کند آقاي روحاني است. البته مطمئن هستم در چهار سال دوم آقاي روحاني چهار سال اول نخواهد بود. کابينهاي خواهد داشت که با کابينه اول متفاوت خواهد بود. الان شرايط سياسي کشور ما و وضعيت مجلس و آرايش قواي سياسي نسبت به سال ٩٢ خيلي متفاوت شده است و آقاي روحاني هم نشان داده که مرد تدبير و مرد زمانه خود است. بنابراين فکر ميکنم اگر به کشورمان دلبسته هستيم، اگر ميخواهيم رشد و توسعه و پيشرفت داشته باشيم در اين انتخابات که کانديداهايش مشخص است تنها کسي که ميتواند ما را پيش ببرد آقاي روحاني است.
گفتيد کابينه دوم آقاي روحاني متفاوت خواهد بود. نگرانياي وجود دارد که آيا ممکن است دولت دوم آقاي روحاني شبيه دولت دوم آقاي هاشمي شود؟تا حدودي ديديم که در دولت دوم آقاي هاشمي، جريان چپ آن روز که امروز اصلاحطلب نام گرفته از کابينه و قدرت جدا شد. چه تضميني وجود دارد که همراهياي که با آقاي روحاني در مقطع انتخابات داريم تا پايان ٤ سال دوم ايشان هم وجود داشته باشد؟
تضمينش خود ما هستيم. در آن زمان و قطعه تاريخي که شما نام برديد، جامعه مدني فعال و پويايي نداشتيم. رسانههاي عمومي نداشتيم. فضاي ارتباطي که الان داريم، نداشتيم. تجربياتي که جامعه ما در طول اين دو دهه کسب کرده است، اين امر را سبب ميشود. ميبينيم که آن چيز که بر عملکرد دولتمردان تاثير ميگذارد بيش از اينکه خواستهها و اراده خودشان باشد، خواستهها و اراده جامعه است. آقاي روحاني اين ويژگي را در خود نشان داده که به افکار عمومي توجه دارد و قدرشناس جريانهاي سياسي و افکار عمومي است که به او قدرت دادهاند. اين تضمين را خود ما بايد ايجاد کنيم. نظارت و مطالبات مردمي اگر کنار مسووليت نباشد، آن قدرت ميتواند هر کسي را بلرزاند و به انحصار گرايي و اقتدار گرايي ببرد. آنچه سبب ميشود ما مطمئن باشيم که آقاي روحاني در دولت دومش دولت بهتر و کارآمدتري از دولت اول خواهد داشت، اعتقاد و باور به خودمان است که ميتوانيم خواسته خودمان را محقق کنيم.
عملکرد دولت که به اعتقاد شما عملکرد مثبت و حتي در برخي حوزهها فراتر از انتظار بوده، نحوه تعامل جريان اصلاحات با آقاي روحاني به چه شکل بوده است؟
من سخنگوي جريان اصلاحات نيستم اما ميتوانم يک ارزيابي داشته باشم. در اين ٤ سال با توجه به اينکه دولت روحاني از هر طرف مورد حمله بود مجلسي هم داشتيم که هر روز از گوشه و کنار آن صداي مرگ و نفرين و دشنام بلند بود و از هيچ کارشکني در کار دولت و مخالفت با برنامههاي اصلاحطلبانه فروگذار نميکرد. قواي ديگر هم دست کمي نداشتند. آرايش کلي کشور به گونهاي بود که اقتصاد و فرهنگ و سياست کشور و سياست خارجي از دست دولت مستقر، چه دولت قبلي و چه دولت روحاني خارج شده بود. سياست اصلي و کلي اصلاحطلبان حمايت همهجانبه از آقاي روحاني بود. يعني عدم تحميل هيچگونه فرد يا برنامهاي به آقاي روحاني ضمن اينکه همه برنامههاي آقاي روحاني را ميپسنديدند و آن برنامهها کاملا اصلاحطلبانه بود اما شرايط را درک ميکردند و ميدانستند که نبايد در اين ميان مانع بيشتري جلوي پاي آقاي روحاني بگذارند. بنابراين حمايت همهجانبه بود اما در عين حال نقد مشفقانه در پشت پرده به دولت بود.
و اثر بخش بود؟
بله. به هر حال در جريان امور ببينيد در عرصه سياست ورزي کلي مثل انتخابات مجلس و خبرگان پيروزيهاي چشمگيري را به دست آورديم و چه در عرصه اجراي برنامههايي که دارد مثلا کساني که به آقاي روحاني تحميل شده بودند با تغيير مجلس و تغيير فضاي سياسي، افراد بهتري جايگزين شدند. اين سياست حمايت ادامه خواهد داشت اما در کنار آن نقد و عرضه مطالبات مردمي به خصوص در زمينههاي اقتصادي و مطالبات معيشتي مردم در ٤ سال آينده بيش از ٤ سال قبل از سوي اصلاحطلبان خواهد بود.
چطور ميتوان بدنه اجتماعي را پشت سر آقاي روحاني بسيج کرد؟ به هر حال هر کدام از شهروندان ارزيابياي از عملکرد دولت دارند که ممکن است الزاما با ارزيابي شما همگن نباشد. چطور ميشود جامعه را مجاب کرد که ادامه اين راه به سود کشور است؟
در جامعه ما متاسفانه احزاب و سازمانهاي متشکلي که پايگاههاي خودشان را در بين مردم داشته باشند، نداريم. تنها برخي رسانههاي غير رسمي و فضاي مجازي را داريم که آن هم عرصه مجادلات فراواني است. آنچه من شاهد هستم اين است که تصميمگيرنده و تصميم ساز در عرصههاي مهم سياسي طبقه متوسط و به خصوص جوانان هستند. آنها خوشبختانه آگاهي و اطلاع کافي از آنچه بر سر کشور آمد و آنچه در اين ٤ سال گذشته دارند، ميدانند ما کجا بوديم، به کجا رسيديم و به کجا بايد برويم. اين عقل رشد يابنده که در طبقه متوسط ما وجود دارد شاهد هستيم که امروز کار خود را انجام ميدهد. هم احساس نگراني کرده از اينکه ما به آن گذشته تاريک برگرديم، هم اميد دارد که اگر بخواهيم به پيش برويم بايد به آقاي روحاني تکيه کنيم. اين به اين معنا نيست که همه کساني که در انتخابات پاي صندوق راي ميآيند از شخص آقاي روحاني خوششان بيايد يا از برنامههاي او حتما حمايت کنند اما اين را ميدانند که راهي جز اين نيست. اين راهي است که بايد آن را بپيماييم. ما بايد اين را اساس کار خود قرار دهيم تا شفاف براي جامعه روشن شود که کجا بوديم و به کجا رسيديم و به کجا رفتيم. متاسفانه زبان خود دولت در بيان اينکه کجا بوديم و به کجا رسيديم الکن است. آنچنان که بايد و شايد نتوانسته اين وضعيت را براي مردم روشن کند. شاهديم کساني در عرصه انتخابات حاضر شدهاند که به جاي اينکه بنويسند مار، مار را نقاشي ميکنند. اما به نظر من وقتي در ميان مردم هستيم ميبينيم که آن طبقه متوسط اثرگذار که تصميمساز و رايساز است، به خوبي متوجه اين موضوع شدهاند و ما بايد بتوانيم ارتباط لازم را با آنها بگيريم و تشويق کنيم که فقط به اين امر کفايت نکنند که خودشان پاي صندوق راي بروند، بلکه ستادي شوند و حداقل چند نفر از فاميل و اعضاي خانواده شان را وارد اين عرصه کنند. من احساس ميکنم موتور اين حرکت روشن شده است. اميدوارم که در روز انتخابات باز هم شاهد اين باشيم که اين عقلانيت و تدبير که در جامعه وجود دارد باز هم دولت عقل و تدبير را روي کار بياورد.
براي نخستين بار در انتخابات مجلس قبل ديديم که حاشيه تهران که عمدتا شهروندان کمبضاعتتر و کمتر برخوردار بودند، نرخ مشارکتشان در انتخابات کاهش پيدا کرد و اين همان پايگاه راي سنتي جريان مقابل اصلاحات بود. اين را چطور تحليل ميکنيد؟ آيا ممکن است به انتخابات رياستجمهوري تعميم پيدا کند؟ يا اتفاقي بود که مثل جرقهاي زده شد و تمام شد.
بنده خيلي اين تحليل را قبول ندارم که پايگاه راي طبقات جناح محافظهکار و مقابل اصلاحات، حاشيه نشين يا فقير هستند. البته مسائل اقتصادي و معيشتي در تصميمگيري مردم موثر است. ليکن منحصر به طبقات فرودست از نظر اقتصادي نيست. طبقه متوسط ما نيز امروز در مضيقه و تنگناي اقتصادي و فشارهاي معيشتي است. کل جامعه ايران به اين آگاهي رسيده است که اگر مشکلات اقتصادي وجود دارد، از خود بپرسد در کدام دولت اين مشکلات وجود نداشته است؟ شايد در طول سه دهه گذشته درخشانترين عملکرد اقتصادي را دولت اصلاحات داشته است. چه به لحاظ شاخصهاي اقتصادي و چه به لحاظ رضايت مردم. امروز هر جا ميرويد مردم ميگويند که اي کاش همان دوران تکرار ميشد. يکي از رموز موفقيت آقاي روحاني در سال ٩٢ نيز همين بود. الگويي که ارايه کرد، الگوي دولت اصلاحات براي اداره کشور بود. اين ديدگاه عموميت يافتهاي است. حتي طبقات حاشيه نشين و دهکهاي پايين جامعه نيز که به لحاظ اقتصادي وضعيت بدتري دارند، با پوست و گوشت خودشان احساس ميکنند که آن دولت براي آنها بهتر بود. بنابراين اين الگوبرداري را در چهرههايي که وجود دارد، تطابق ميدهند. کساني هستند که آگاهانه در انتخابات شرکت نميکنند، شرکت نکردن آنها به معناي اين است که احساس ميکنند هر دولتي روي کار آمده چه اصلاحطلب بوده و چه اصولگرا وضعيتشان تفاوتي نکرده است. وضعيت سياسي و فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي شان فرقي نکرده است. بنابراين به اين نتيجه ميرسند که مشارکتشان در اين انتخابات تفاوتي در وضعيتشان ايجاد نميکند. در عين حال که بايد حق اين گروهها را به رسميت شناخت و عدم مشارکت آنها را به عنوان حق ملي آنها به رسميت شناخت اما يک زنگ خطر است. چه سياستها و برنامههايي اتخاذ شده است که طبقات و گروههايي که حامي نظام بودند و نه حامي دولتي خاص، الان ديگر در انتخابات شرکت نميکنند. اين را بايد به عنوان يک ريزش مهم که پشتوانه نظام را تضعيف ميکند، در نظر گرفت. اين زنگ هشداري به مسوولان عاليرتبه نظام است. آيا با اين روشهايي که ما در انتخابات داريم و با موانعي که بر سر راه منتخبين مردم ايجاد ميکنيم و وضعيت کشور را نميگذاريم به آن صورتي که بايد متحول شود، آيا کار درستي ميکنيم. کساني که به هر علتي در انتخابات شرکت نميکنند، دليل بر اين است که اميدي بر اينکه بتوانند از اين نظام بهرهاي بگيرند و وضعيت خود را بهبود ببخشند ندارند.
فشارهاي زيادي به روحاني وارد کردند تا او را از حضور در انتخابات منصرف کنند. تحليل شما از اين اتفاق چيست؟
ممکن است خيليها خوششان نيامده باشد که آقاي روحاني بيايد اما اين ترديد در آقاي روحاني نبود. در اطرافيان و حاميانش هم ترديدي نبود. همه ميگفتند بايد آقاي روحاني براي بار دوم بيايد. به نکتهاي اشاره بايد کرد و آن عقلانيتي است که در کليت نظام ريشه دوانده است. در اين تاييد صلاحيتها خيليها مطمئن بودند آقاي روحاني ردصلاحيت ميشود.
اين اطمينان ناشي از يک فکت و سند بود؟
نه. يک تحليل بود. حتي قرائن و اشاراتي هم بود که آقاي روحاني ردصلاحيت خواهد شد. يا ميخواستند به آقاي روحاني بگويند که نيايد. آن چيزي که نهايتا در تاييد صلاحيتها اتفاق افتاد امر پسنديدهاي نبود چرا که مشخص نيست معيار بررسي صلاحيتها چه بود اما بايد گفت که در نظام هم اين عقلانيت رشد پيدا کرده است که نميشود يک رييسجمهور مستقر را هر چند از او خوشمان نيايد، ردصلاحيت کنيم. در مجموع فکر ميکنم در مرتبه اعلاي نظام با يک عقلانيت قابل توجهي رو به رو هستيم. اين به ما اميد ميدهد که بتوانيم در آينده با همفکري و همدلي و درک مقتضيات زمان راه را مطمئنتر برويم. اين اميد را به ما ميدهد شايد در آينده دست کساني که به خود اجازه ميدهند به هر چيزي متوسل و متشبث شوند تا رقيب خود را از پا در بياورند کمي کوتاهتر شود.
تحليل شما از ريزش و رويش راي آقاي روحاني چيست؟مي دانيم که دولتها در چهار سال دوم ممکن است به دليل عملکردشان دچار ريزش راي شوند. همانطور که در دولت دوم آقاي هاشمي داشتيم. اين امکان هم وجود دارد که در دولت دوم با راي بيشتري از سوي مردم انتخاب شود. تجربهاي که در دولت اصلاحات داشتيم.
ما ديگر در عرصه سياست ايران ديو و پري نداريم. يعني مردمي که راي ميدهند ممکن است به کسي راي دهند و بگويند اين فرد حتما اوضاع را بهتر ميکند اما به اين معنا نيست که به طرفي که راي ميدهند هيچ ايمان و اعتقادي نداشته باشند. اين نيست. در عرصه نيروهاي سياسي آقاي روحاني رويش داشته است. جريان اصلاحات با وجود همه دلخوريها و انتقاداتي که به آقاي روحاني دارند، با عقلانيت ميدانند که بايد از آقاي روحاني حمايت کنند. امروز هم در عرصه انتخابات بدون هيچ چشمداشتي با تمام قوا وارد ميدان شدهاند. از طرف ديگر ما ميبينيم که امروز بخش قابل توجهي از نيروهاي اصولگرا پشت سر آقاي روحاني قرار گرفتهاند. کساني که در سال ٩٢ کانديداي ديگري داشتند و ستادهاي ديگري را هدايت ميکردند و حتي در تخريب روحاني کوشا بودند. اينها نيز پشت سر روحاني قرار گرفتهاند. نه فقط راي خودشان بلکه فعاليت ميکنند تا بخشهاي قابل توجهي از جامعه را به اين سمت بکشانند. در عرصه اجتماعي تغيير قابل ملاحظهاي در توازن سال ٩٢ نخواهيم داشت. مجموع نيروهاي اصولگرا را در نظر بگيريم ممکن است ٣٠ تا ٣٥ درصد راي را بياورند. بقيه طرفداران نيروهاي اصلاحطلب خواهند بود که اميدواريم در دوره اول پيروزي قاطعي را براي آقاي روحاني رقم بزنند.
با توجه به گفته شما که معتقديد توازن نسبت به سال ٩٢ خيلي تغيير نکرده است، اين ميتواند از جهتي نگرانکننده باشد چراکه اگر درصد کمي از آراي او ريزش داشته باشد، در جريان مبارزههاي انتخاباتي با چالش بزرگي به نام رفتن به دور دوم رو به رو خواهيم شد. براي جلوگيري از بروز چنين چالشي چه بايد کرد؟
ما وقتي بايد نگران باشيم که رقيب قدري در برابرمان باشد. ضمن احترام به همه کانديداهايي که در عرصه هستند واقعا هيچ کدامشان در آن حدي نيستند که بتوانند نظر مردم را به سمت خود جلب کنند. جز آراي سنتي که برايشان وجود داشت. کساني که هستند سوابق سياسي و مديريتيشان را کنکاش کنيم و تجربياتي که از حضور در ادوار گذشته انتخابات داشتهاند ميبينيم که چيزي تغيير نکرده است. تنها اميدشان به يک چيز است و آن اينکه آقاي روحاني را تخريب کنند. در اين ميان همين مناظرهها و برنامههاي راديو و تلويزيون به حد کافي کفايت خواهد کرد تا اين نقشه تخريبي رقباي آقاي روحاني را خنثي کنيم. درست است که تخريب ممکن است آراي رقيب را کم کند اما دليل بر اين نيست که الزاما آراي شما را زياد کند. اصلا اين کار را نميکند. برخي از رقباي آقاي روحاني کار بسيار خطرناکي براي خودشان انجام دادهاند و متوسل به شعارهايي شدهاند که نخستين بازتاب و انعکاسش به خودشان خواهد بود. اگر ميگويند مبارزه با فساد سوابق آنها در اين امر چيست؟ آن زمان که امکانات و اختيارات در مبارزه با فساد داشتند چه کار کردند که حالا بخواهند انجام دهند؟ آيا آن زمان که اختياراتي داشتند از آن طبق قانون استفاده کردهاند يا خير؟ دوستاني که در اين ميدان وارد شدهاند شعارهايي را انتخاب کردهاند که سم مهلکي براي خودشان خواهد بود. با موارد و موضوعاتي که خودشان درگيرش خواهند بود، از پس پاسخگويي در مناظرهها و مصاحبهها برنخواهند آمد. آيا سابقه و کارنامه قابل قبولي در اين امور داشتهاند؟ در امر مديريت و مبارزه با فساد چه کارنامهاي داشتهاند؟ آيا فقط براي تخريب آمدهاند؟ وقتي مردم در اين امور متمرکز شوند، آراي آنها ريزش بيشتري خواهد کرد.
اگر آقاي قاليباف رييسجمهور شود، چه اتفاقي براي ايران ميافتد؟
هر کدام از آقايان رييسجمهور شوند، باز هم آفتاب از شرق طلوع و از غرب غروب ميکند اما جامعه ايراني به يک وضعيتي بدتر از دوران آقاي احمدينژاد خواهد رسيد چراکه آقاي احمدينژاد بيبرنامه کشور را تخريب کرد. به نظر افرادي که الان وارد عرصه شدهاند، برنامههايي که دارند و اعلام ميکنند، براي تحقق بايد متوسل به شيوههايي شوند که جز فلاکت و بدبختي براي مردم ايران نخواهد داشت.
چگونه کانديداهايي که اعلام کرده بودند قصد حضور ندارند به يکباره اعلام ميکنند براي برنامههايشان هزاران ساعت کار کارشناسي انجام دادهاند؟
در کشور ما يک نکته مهم را ناديده نگيريد و آن هم احساس تکليف است. از همهچيز مهمتر است. در اين صورت فرد همه ملاحظات و جوانب امر را کنار ميگذارد و مجبور ميشود وارد ميدان شود. برنامه نوشتن هم اگر براي الان نبوده شايد براي چهار سال آينده فکر ميکردند که اين برنامهها را تدوين کنند. فعلا که برنامهاي ارايه ندادهاند. اين حرفهايي که ميزنند ادعاي برنامه است. شعارهايي دادهاند که دامن خودشان را بيشتر خواهد گرفت و بيپشتوانه بودن آنها را مشخص خواهد کرد. برنامه نوشتن شايد برايشان آسان باشد. لابد تجربههاي عظيمي در عرصه سياستگذاريهاي کلان کشور دارند.
تحليل و نه پيشبيني شما از اتفاقي که قرار است در ٢٩ ارديبهشت بيفتد، چيست؟
اگر ما بر اساس روندي که در طول دو سه دهه گذشته بوده است، پيش برويم بايد به راحتي آقاي روحاني را رييسجمهور کنيم. باز هم تکيه ما بر مردم است. مردم هميشه وقتي در طول اين سالها به کسي اعتماد کردند اعتمادشان را کامل کردهاند. گفتهاند که به او راي دهيم و امکانات و وقت بدهيم تا بتواند برنامههايش را کامل کند. ضمن اينکه همه مردم اين را ميدانند که آقاي روحاني تنها يک سال رييسجمهوري بوده که توانسته کمي نفس راحت بکشد. چون سه سال عمر دولتش را با مجلسي رو به رو بود که در مخالفت با برنامههايش کوتاهي نميکرد. آقاي روحاني يک سال در حقيقت رييسجمهور بوده است. مردم نيز در اين يک سال ديدهاند که در حيطهاي که قدرت داشته چه کار عظيمي انجام داده است و آن هم برجام بوده است. برجام را فقط حل مساله هستهاي ندانيم. مردم هم نميدانند. برجام يعني پايهگذاري بنياني که روي آن اقتصاد و فرهنگ و روابط خارجي و رشد و توسعه بايد بنا شود. فقط اين نيست که سايه جنگ را از کشور دور کرده باشيم. فکر ميکنم مردم حتما اين فرصت دوباره را به آقاي روحاني خواهند داد که کارش را کامل کند. در چهار سال دومي که سه سالش با مجلسي همراه، طي ميشود. براي اينکه مشکلات را کم کنيم، عقلانيت و تدبير مردم اين را حکم ميکند. غير از سال ٨٨ که مسائل خاص خودش را داشت در بقيه دورهها روساي جمهور دو دورهاي بودهاند. اين هميشه خواست حاکميت نبوده است اما اراده مردم بر اين امر بوده است. در اين دوره نيز اين امر تکرار خواهد شد اما کار سخت است. رقباي روحاني در تخريب کردن ورزيده شدهاند. همه امکانات براي تخريب را در اختيار دارند. بنابراين بايد تلاش کنيم که فقط رضايت به اين نداشته باشيم که آقاي روحاني برنده اين انتخابات خواهد بود. بايد به دنبال اين باشيم که آقاي روحاني با يک راي قاطع و بسيار اثرگذاري انتخاب شود که خود به خود بسياري از مخالفتهاي آينده را خنثي خواهد کرد.
یک قدم تا سلامتی
سه شنبه, 12 ارديبهشت 1396 ساعت 12:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]
صفحات پیشنهادی
ما تضمین روحانی هستیم/ روحانی نباشد وضعیت از دوره احمدینژاد هم بدتر میشود
محمدرضا خاتمی ما تضمین روحانی هستیم روحانی نباشد وضعیت از دوره احمدینژاد هم بدتر میشود مهمترین دلیل حمایت اصلاحطلبان از روحانی این است که او کشور را از انزوا اقتصاد را از ورشکستگی و ساختار را از فراگیر شدن فساد نجات دهد این دلایل خوبی برای اعتماد دوباره به روحانی است ازباهنر:خاتمی، احمدینژاد و روحانی تفاوتی با هم نداشتهاند؟/مردم هیجانی رای ندهند
باهنر خاتمی احمدینژاد و روحانی تفاوتی با هم نداشتهاند مردم هیجانی رای ندهندبخش سیاسی الف 7 فروردین 96تاریخ انتشار دوشنبه ۷ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۳ ۳۰ مهر نوشت دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری در یادداشتی نوشت انتخاب اصلح یک حق اساسی و متعلق به مردم است اگر کسی این حق را امعاون احمدینژاد: برای نجات مردم امیدواریم آقای روحانی اولین رئیسجمهور تکدورهای باشد
معاون احمدینژاد برای نجات مردم امیدواریم آقای روحانی اولین رئیسجمهور تکدورهای باشد مهرداد بذرپاش که در 27 سالگی در دولت احمدینژاد سمتهای مختلفی از جمله مدیرعامل خودرسازی سایپا و سازمان ملی جوانان را برعهده داشت گفت برای نجات مردم امیدواریم آقای روحانی اولین رئیس جمهور تکحسام الدین آشنا: آمدنیوز رمز عملیات ایذایی بود/ اشتباه نکنیم؛ روحانی، نه خاتمی است و نه احمدینژاد
حسام الدین آشنا آمدنیوز رمز عملیات ایذایی بود اشتباه نکنیم روحانی نه خاتمی است و نه احمدینژادتاریخ انتشار جمعه ۲۷ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰ ۵۰ حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهوری در صفحه توئیتر خود نوشت آمدنیوز در عمل چیزی نبود جز یک اسم رمز برای عملیات ایذایی اشتباه نما پیشتاز مبارزه با فساد در دوره احمدی نژاد بودیم/ سکوت روحانی توجیه ندارد/ باید جلوی تجارت نفوذ در انتخابات ر
ما پیشتاز مبارزه با فساد در دوره احمدی نژاد بودیم سکوت روحانی توجیه ندارد باید جلوی تجارت نفوذ در انتخابات را گرفتبخش سیاسی الف ۹ اسفند ۹۵تاریخ انتشار دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۲ ۵۳ مقدمه مصاحبه ذیل توسط خبرنگار ایرنا صورت پذیرفت با توجه به محتوای مصاحبه مدیران خبرگزاریخاتمی: قدردان پیگیریهای روحانی برای رفع حصر هستیم/ شکوری: برخی میخواهند با دروغ ازمردم رای بگیرند
خاتمی قدردان پیگیریهای روحانی برای رفع حصر هستیم شکوری برخی میخواهند با دروغ ازمردم رای بگیرند محمدرضا خاتمی گفت جناح به اصطلاح اصولگرای ما آنچنان از هم پاشیده که حتی توان معرفی یک کاندیدای در شان ریاستجمهوری ندارند آفتابنیوز محمدرضا خاتمی در همایشی که به همت ستاد جومحمد قوچاني:دولت روحانی در 100 روز یک تصمیم نمی گیرد/حضور احمدی نژاد به نفع روحانی بود
محمد قوچاني دولت روحانی در 100 روز یک تصمیم نمی گیرد حضور احمدی نژاد به نفع روحانی بودتاریخ انتشار شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۲۱ ۱۱ روزنامه نگار اصلاحطلب گفت در مقابل دولتي که هر روز 100 تصميم ميگرفت اين دولت در 100 روز يک تصميم نميگيرد اين خطري بسيار بزرگ است &nbsمقایسه وعده و عمل دولت روحانی و احمدی نژاد
مقایسه وعده و عمل دولت روحانی و احمدی نژاد پول نفت را به سفره مردم میآوریم این مهمترین شعار انتخاباتی محمود احمدینژاد بود که هنوز در حافظه بسیاری از ایرانیها جا خوش کرده است از قضا دوران مدیریت احمدینژاد با درآمد تاریخی نفت مقارن شد براساس اعلام اوپک در هشتسال ریاستجمهتحرکات روحانی/ حملات احمدینژاد
تحرکات روحانی حملات احمدینژاد هنوز به صورت رسمی اعضای ستاد انتخابات رئیسجمهور معرفی نشدهاند اما دیدارهای اخیر روحانی از تحرکات جدید او برای انتخابات ۹۶ خبر میدهد به گزارش ایسنا گفته میشود قرار است محمد شریعتمداری رئیس ستاد انتخابات روحانی باشد اما این خبر هنوز تایید نشده اپاسخ احمدینژاد به روحانی درباره «خزانه خالی»
در بیانیهای تشریحی صورت گرفت پاسخ احمدینژاد به روحانی درباره خزانه خالی متن کامل بیانیه تشریحی محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم منتشر شد به گزارش فرهنگ نیوز متن کامل بیانیه تشریحی محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم به شرح زیر است بسم الله الرحمن الرح-
سیاسی
پربازدیدترینها