واضح آرشیو وب فارسی:الف: اثرات رشد اقتصادی زیر سایه رانت/ساختار رانتی و فسادآمیز مانع لمس مردم از وضع بهبودیافته و مثبت می شود
کامران ندری؛ 24 اسفند 95
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۵
با اعلام رشد اقتصادی 6/11 درصدی میتوان گفت بخش نفت سهم بسزایی در بالا رفتن نرخ رشد اقتصادی داشته است اما درآمدهای حاصل از افزایش تولید نفت که باعث بالا رفتن میزان صادرات نیز میشود با گذر زمان محقق خواهد شد. در واقع باید این شرایط را در نظر گرفت که درآمدهای نفتی نیازمند بازه زمانی نهچندان کوتاهی است تا در دسترس دولت قرار گیرد و از آن برای بهبود و رونق اوضاع اقتصاد استفاده کند. بنابراین باید به دولت کمی زمان داد تا از گشایشهای حاصل شده استفاده لازم را ببرد زیرا درآمدهای نفتی بلافاصله با فروش نفت در اختیار دولت قرار نمیگیرند. از سوی دیگر باید توجه داشت دولت در حال حاضر با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند که یکی از اصلیترین آنها بدهیهای کلان دولت است ولی در هر صورت افزایش درآمدهای نفتی میتواند گشایشهای خوبی را برای کشور به وجود آورد و در صورتی که منابع حاصله بتواند به خوبی توسط دولت مدیریت و در بخشهای زیرساختی اقتصاد به کار گرفته شود، میتواند بسیار به سود شرایط کشور باشد. در واقع لزوم تشخیص اولویتها و حذف پرتیها در تصمیمگیری و تخصیص منابع به بخشهای مختلف بیش از پیش احساس میشود و همچنین لازم است به شدت با فساد و رانت مقابله شود زیرا اینها مواردی هستند که آثار بسیار مخربی بر جامعه برجا میگذارند و باعث میشوند درآمدها به طور کامل نتواند وارد چرخه اقتصادی در جامعه شود. بنابراین توسعه و بهبود در آینده بستگی به این دارد که ساختارهای اقتصادی چگونه مدیریت شوند تا مردم بتوانند از ثمرات و برکات درآمدها به شکل مناسبی استفاده کنند. باز هم لازم به تاکید است که وجود ساختار رانتی و فسادآمیز باعث میشود حتی اگر درآمدی چندین برابر حال حاضر هم حاصل شود، مردم نتوانند وضع بهبودیافته و مثبتی را احساس کنند. البته به موارد دیگر هم باید توجه کرد؛ گرچه میزان تولید و صادرات کشور افزایش یافته است اما با توجه به کاهش در قیمت نفت به لحاظ دلاری و آنچه میتوان با این میزان فروش از کشورهای خارج خریداری کرد، ممکن است بهبودی حاصل نشده باشد. در واقع گرچه «مقدار» افزایش یافته و در رشد اقتصادی محسوس بوده است اما همچنان با تنگناهایی مواجه هستیم که توانایی کنترل و ابتکار عمل را از دولت میگیرد. مورد دیگر که قابل توجه است، دشواری در استفاده از درآمدهای نفتی برای ایران به دلیل مشکلات موجود میان سیستم بانکداری ما و نظام بانکی بینالملل است که باعث میشود به راحتی نتوان درآمدها را وصول و استفاده کرد. در واقع میتوان اینگونه جمعبندی کرد که سهم عمده افزایش نرخ رشد اقتصادی در سایه افزایش تولید نفت بوده است و زمانی این افزایش توسط مردم ملموس خواهد بود که این افزایش تولید برای دولت ایجاد درآمد کند و دولت نیز بتواند با استفاده از بهکارگیری آنها در بخشهای مولد اقتصادی به توسعه و رشد کشور کمک کند. بنابراین برای اینکه این درآمدها به شکل مثبتی توسط دولت استفاده شود، اولا باید به نوع درآمدها توجه کرد که علاوه بر مقدار به قیمت نفت هم وابسته است که در حال حاضر این قیمت نسبت به گذشته پایینتر آمده است و دوما اینگونه نیست که درآمدهای نفتی بلافاصله بتواند در اختیار دولت قرار گیرد و باید مشکلات نظام بانکی بینالمللی را در زمانبر شدن این موضوع در نظر گرفت. سوما این افزایش تولید رخ داده به برهه زمانی بلندمدتی نیاز دارد تا به درآمد تبدیل شود و در آخر نیز باید به این توجه کرد که متاسفانه ساختار رانتی موجود در اقتصاد باعث میشود مردم، آنطور که باید و شاید اثرات این درآمدها را در زندگی خود نبینند. از سوی دیگر با توجه به اینکه در سال گذشته نرخ رشد بدون نفت 1/2- درصد بوده است، در سالجاری اقتصاد بدون نفت ما با رشدی تقریبا چهار درصدی مواجه بوده است که حرکت رو به جلویی برای سال 95 محسوب میشود. گرچه تا حدودی کند است ولی قابل قبول به شمار میرود اما آنچه بیشتر اهمیت دارد تداوم این رشد است به این معنی که اگر رشد اقتصادی، پایین ولی مستمر باشد به مراتب بیشتر به نفع اقتصاد خواهد بود. بنابراین لازم است بررسی شود که آیا رشد اقتصاد غیرنفتی میتواند در آینده تداوم داشته باشد یا خیر. با توجه به برجام و توافقاتی که امسال در اوپک صورت گرفت، ایران توانست به حداکثر ظرفیت صادرات نفتی خود نزدیک شود و به نظر میرسد از این به بعد نتوانیم تولید و صادرات خود را بیش از این افزایش دهیم و باعث میشود رشد امسال در بخش نفتی با کاهش مواجه شود. در واقع دولت باید رشد غیرنفتی را در دستور کار خود در سالهای آینده قرار دهد اما باید توجه داشت دولت با مشکلاتی مواجه است که عملکرد آن را به چگونگی فائق آمدن بر این مشکلات وابسته میکند بنابراین دولت آینده باید درصدد مقابله با مشکلات ساختاری به شکل جدی برآید. اما بسیاری از منتقدان صحبتهایی مبنی بر کذب بودن آمار منتشر میکنند و این امر به این دلیل است که کشور نتوانسته با وجود رشد حاصل شده با رکود مقابله کند و تاثیرات منفی آن را در جامعه از بین ببرد. به نظر بنده باید به دولت اندکی فرصت داد تا تاثیرات این رشد را در زندگی روزمره افراد نمودار کند. البته صلاحیت انتقاد و زیر سوال بردن آمار و ارقام با کارشناسان صاحبنظر است اما میتوان این نقد را به دولت وارد کرد که چرا آمار و ارقام را در سالهای گذشته منتشر نکرده و هماکنون که رشد مثبت است به اعلام نرخهای رشد و دستاوردهایش میپردازد. با این وجود نمیتوان به راحتی صحت آمار و ارقام را تکذیب کرد. کارشناس مسائل اقتصادی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]