واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: نقش صنعتیشدن هنر در رویدادهای بین المللی
دستاورد اخیر سینمای ایران ، جایزه اسکار آقای اصغر فرهادی محصول بلوغ هنری ایران است که درسایه تحریم ها و مسائل سیاسی و اقتصادی به مسیر پویای خود ادامه می دهد ، این جایزه ، سفیری برای اقتصاد خلاق ایران بود تا بتواند ، به صنعتی کردن خود و بازاریابی جهانی خود ، دامن بزند.
آفتابنیوز : مشاور اقتصادی وزیر فرهنگ و اراشد اسلامی با بیان اینکه جایزه اسکار آقای اصغر فرهادی محصول بلوغ هنری ایران است تاکید کرد: این جایزه ، سفیری برای اقتصاد خلاق ایران بود تا بتواند ، به صنعتی کردن خود و بازاریابی جهانی خود ، دامن بزند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن یادداشت غلامرضا خلیل ارجمندی، مشاور اقتصادی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بدین شرح است:
در حالی که اقتصاد خلاق در ایران هنوز در مرحله گفتمان سازی است ، اقتصاد های بزرگ دنیا خلاقیت را به یکی از مهمترین ابزار رشد اقتصادی و سرمایه داری خود تبدیل کرده اند به گونه ای که کاپیتالیسم جهانی تغییر چهره داده است و از شکل سنتی خود یعنی مبتنی بودن بر نیروی کار و تکنولوژی پوست اندازی کرده است. در سرمایه داری جدید هنر و خلاقیت به ابزار نوین نظام سرمایه داری تبدیل شده است. خلاقیت و اقتصاد خلاق شیوه های صنعتی تولید را تغییر می دهد و به این ترتیب کمک می کند که مفهوم نهاده اولیه وسیعتر شود و هنر به عنوان مفهومی جدید به این نهاده اضافه شود. در کاپیتالیسم جدید ، به کمک خلاقیت، نبوغ و تکنولوژی به صنایع تزریق می شوند و حتی در خلق بازارهای نوین نقش به سزایی ایفا می کنند.
در اقتصاد سرمایه داری جدید سه محور مهم توسعه نوین: تکنولوژی ، نبوغ و تاب آوری که از آنها به سه تی (Three Ts ) یاد می شود ، توسعه جدید را شکل می دهند و زیر مفهوم اقتصاد خلاق مورد بحث قرار می گیرند. تکنولوژی یکی از ارکان پایه ای اقتصاد دانش بنیان است و در آن مفاهیم نوآوری ، تحقیق و توسعه سرمایه گذاری گنجانده می شود . در مورد نبوغ نیز باید گفت که نبوغ یکی از محصولات رشد اقتصادی در دنیای جدید است و رابطه دوگانه ای با اقتصاد خلاق دارد به این ترتیب که اقتصاد خلاق منجر به تولید نبوغ بیشتر می شود و نبوغ بیشتر نیز اقتصاد خلاق را بوجود می آورد آزمون های بسیاری و شاخص های زیادی در ادبیات اقتصاد خلاق برای سنجیدن نبوغ تعریف شده است و دست آخر در مورد تاب آوری و تحمل نیز باید گفت این مفهوم در بستر مفاهیم اقتصادی بیشترین مشابهت را به درجه باز بودن اقتصاد دارد، هرچه اقتصادی جهانی تر باشد و قدرت پذیرش واردات هنر و صنایع خلاق را به گونه ای که اقتصاد خلاق داخلی خود را از دست ندهد داشته باشد در واقع تاب آوری و تحمل آن بیشتر می شود و به این ترتیب قدر خلاقیت بالاتری خواهد داشت.
اقتصاد هنر یا در بیان وسیعتر، اقتصاد خلاق به دنبال توسعه مفهوم اقتصاد محض از فرهنگ محض به هنر و خلاقیت است . فوبیای صنعتی شدن روح هنر ، نباید مانع از پیشرفت هنر و پیدا کردن جایگاه اقتصاد برای هنر در اقتصادهای دنیا باشد و نیز نباید به این بهانه که هنر به مفاهیم و محتوا می پردازد و ممکن است با دمیدن اقتصاد در آن به دنیای متریالیست و دنیای عینیت نزدیک شود، اقتصاد هنر را آسیبی برای هنر دانست . بلکه در نظام سرمایه داری نوین ، برای اینکه ژانرهای هنر بتواند احیا شود و به حیات خود ادامه دهد نیازمند است تا با روح صنعت تلفیق شود و ابعاد تازه ای به خود گیرد ، هنر و هنرمند باید بتوانند با کشف رویکردهای خلاقانه ، با تکثیر و صنعتی کردن هنر ضمن گسترش و توسعه بازار آن ، به حیات اقتصادی آن کمک کنند و در این راستا نیازمند گفتمان سازی در دولت ها و تشکل های مستقل و نهادهای واسطه ای می باشد که مسیری خلاقانه بین روح بکر و محض هنر و اقتصاد و صنعت پیدا کنند و به این ترتیب اقتصاد خلاق شکل گیرید.
دستاورد اخیر سینمای ایران ، جایزه اسکار آقای اصغر فرهادی محصول بلوغ هنری ایران است که درسایه تحریم ها و مسائل سیاسی و اقتصادی به مسیر پویای خود ادامه می دهد ، این جایزه ، سفیری برای اقتصاد خلاق ایران بود تا بتواند ، به صنعتی کردن خود و بازاریابی جهانی خود ، دامن بزند. این جایزه در هم تنیدگی بالایی با مسایل سیاسی و اقتصادی روز دنیا داشت به طوری که بسیاری به تعبیر خود این جایزه را سیاسی دانستند.
با رویکرد جدید اقتصاد خلاق نمی توان دیگر مرز درستی بین سیاست ، اقتصاد و هنر دانست ، هنر می تواند به یک ابزار برای بیان رویکردهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در مقابل یکدیگر تبدیل شود و به این ترتیب نمی توان این جایزه را صرفا هنری دانست و از همینجاست که اولین مقام دولتی ایران که به این جایزه واکنش نشان می دهد ، وزیر امور خارجه کشور است ، در واقع کارکردهای هنر به طرز وسیعی گسترش یافته است و دیگر نمی توان بین هنر و اقتصاد و سایر علوم مرز واحد و مشخصی کشید . اقتصاد هنر و اقتصاد خلاق در ایران یکی از پتانسیل های بالقوه اقتصاد است که باید به جایگاه ساختاری محکمتری در اقتصاد ایران تبدیل شود.
با نگاهی به نقشه اقتصاد خلاق جهانی، می بینیم که بعد از آمریکای شمالی و اروپا، آسیای میانه سومین جایگاه را در اقتصاد خلاق دارد و در این بین کشور ایران با قدمت طولانی تاریخی و هنری و پتانسیل های بالای هنرمندان و فرهیختگان خود بی شک می تواند به عنوان بازیگر اصلی و بازار دایمی در بین منطقه و آسیا نقش ایفا کند. لذا همکاری همه دستگاه ها، سیاست گذاران ، صنوف و تشکل های مردم نهاد و همچنین نهادهای مالی می توانند در رساندن ایران به جایگاه اصلی اقتصاد خلاق کمک کنند. و این آغازیست برای آینده ای بهتر...
۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]