واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در نامهای تاکید شد؛ تخریب بافت تاریخی پیرامون حرم مطهر رضوی متوقف شود

بیش از 300 نفر از آیات عظام، نخبگان کشور و نمایندگان مجلس درباره تخریب بافت تاریخی پیرامون حرم مطهر رضوی نامهای خطاب به سران سه قوه نوشتند. به گزارش خبرنگار ایلنا؛ متن این نامه به شرح زیر است: «به نام خدا جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای دکتر حسن روحانی؛ ریاست محترم جمهور جناب آقای دکتر علی لاریجانی؛ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی جناب آیت الله آقای حاج شیخ صادق آملی لاریجانی؛ ریاست محترم قوه قضائیه با سلام و احترام؛ مستحضرید که در دهههای اخیر، وضع شهر مشهد آنچنان در حال دگرگونی است که دیگر بهدشواری میتوان آن را چون شهری زیارتی بازشناخت یا حتی شباهت آن را به شهری دینی دریافت. یک دلیل اساسی این بحران، تخریب بیش از چهل درصد از بافت زیارتی-تاریخیِ پیرامون حرم شریف رضوی است. ما امضاکنندگان این نامه، دردمندانه توجه حضراتعالی را، که بالاترین مقامهای اجرایی، تقنینی و قضایی کشورید، به چند نکته جلب میکنیم: ۱. برخی از شهرهای جهان، پیرامون مرکزی قوی شکل گرفته است. گاهی این مرکز، مرکزی تجاری و اقتصادی است؛ گاهی مرکزی فرهنگی؛ گاهی مرکزی فرهنگی ـ تاریخی؛ گاهی مرکزی طبیعی؛ و گاهی مرکزی دینی (و ناگزیر فرهنگی و تاریخی). پیداست که جسم و جان این شهرها از مرکزشان متأثر میشود. فرق است میان شهری که مرکز آن "والاستریت" و "منهتن" یا مالهای عظیم باشد، با شهری که مرکز آن رودخانه یا دریاچهای باشد، با شهری که مرکز آن مزار یک «ولیالله» باشد. ۲. شهر مشهد در طی بیش از هزار سال بر گرد مضجع شریف حضرت علی بن موسی الرضا (ع) شکل گرفته و حتی نام آن برگرفته از اوست. در طی قرنها، هزاران هزار مؤمن و شیفتۀ فرزند پیامبر خدا (ص) این شهر را اندکاندک ساختهاند؛ آن را در طی هزاران تجربه چنان برآوردهاند که با زیارت، با ذکر، و با دیدار آن بزرگوار متناسب باشد.؛ در طی سدهها، با خاطرات آن عجین شدهاند، چندانکه آن ترکیبهای کالبدیای که در طی این سالیان و سدهها پدید آمده است گویی با یاد و دیدار آن بزرگوار یکی شده است. ۳. امروزه، در دنیای جدید، زندگی انسانها، از جمله زندگی مردم مشهد و طرز زیستن و زیارت کردن و معیشت آنان و همۀ زائرانِ مضجع آن بزرگوار دگرگون شده است. هرچند ما موظفیم که بافتهای تاریخی را بهسازی کنیم؛ آنچنان که برای زندگی بهتر و زیباتر حاضران و مسافران این شهر مناسب باشد، اما هم عقل انسان و هم تجربۀ جهانیِ بازسازی و بهسازی و مرمت شهری نشان میدهد که بهسازی بافتهای تاریخی با ویران کردن آنها مساوی نیست. لازمۀ بهسازی این بافتها این نیست که آنها را به نام «فرسوده» از میان ببریم. ۴. تحول در بافت پیرامون حرم مطهر امری ناگزیر است؛ اما هر تحولی بر مبنای تصوری از وضع مطلوب صورت میگیرد. آیا تصور مطلوب ما از بافت پیرامون حرمِ ولیالله با تصور وهابیان، که بافت تاریخی قدمگاه اولیای خدا را در پیرامون حرمین شریفین از میان بردند، یکی است؟ آیا تصور ما از چنین بافتی با شهرهای نوخاسته و بیبنیاد و برساختۀ کشورهای جنوب خلیج فارس یکسان است؟ ۵. امضاکنندگان واقفاند که تحول در بافتهای فرهنگی و دینی نیز آنگاه پایدار و ماندگار است که در آن به منافع مادی هم توجه شود. اما توجه به منافع مادی همواره در تعارض با حفظ سرشت فرهنگی و معنوی این بافتها نیست. متأسفانه داعیهداران منافع مادی در کشور ما سالهاست چنان وانمود میکنند که پیشرفت و توسعه و رفاه و نو بودن و نو زیستن در گرو نابود کردن بافت تاریخی و نشاندن هیئتهای شهری بیمایه و دنیازده بر جای آن است. حال آنکه میتوان حفظ بافت تاریخی را با منافع متعارف و متعادل مادی گرد آورد؛ میتوان زندگی و زیارت را آسانتر کرد و در عین حال همۀ فضای خاطره و معنویت را از میان نبرد. همچنین میتوان به منافع مادی، ملی و سرزمینی، در طول منافع معنوی اندیشید. میتوان به این اندیشید که زندگی بهتر برای همۀ مردم ایران و مسلمانان دوستدار اهل بیت (ع) در حفظ معنویت فضای مرتبط با قطب اهل بیت (ع) در این سرزمین است. ۶. متأسفانه برخی از مدیران، ولو با نیت خیر، در پی کسب درآمد برای شهر از طریق توریسم متداول هستند و تفاوتی بین توریسم در شهرهای گردشگاهی با توریسم فرهنگی و زیارتی قایل نیستند. پیداست که کسب درآمد از هر راهی شایستۀ مشهدالرضا نیست. باید با بازنگری بنیادین در مبانی و رویکردها، توان مدیریتی و کارشناسی کشور را در خدمت نجات مشهد درآورد و هستۀ هویت و تاریخ این شهر آشفته را احیا کرد. ۷. مشهد در معرض آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی قرار گرفته است و بیم آن است که در آیندهای نهچندان دور، این آسیبها گسترش یابد و نظام مادی و معنوی شهر را متلاشی کند. یک وجه این آسیبها ناشی از نادیده گرفتن و نابود کردنِ حیات بافتی است که تا دیروز خاطره ساز و فرهنگآفرین بود؛ بافتی که زمینۀ تعلق خاطر و وابستگی عاطفی مردمِ حاضر و زائر را به شهر فراهم میکرد. تخریب محلات قدیم، که مجموعهای آکنده از فرهنگ دینی و ملی و شبکهای درهمتنیده از نهادهای مدنی و هویتیای چون مساجد، حسینیهها، مدارس علمیه، تکایا، بیوت علما، بازارها، حمامها، گذرها و دیگر کانونهای ارزشمند بود، شیرازۀ هویتی شهر را گسسته است و منارههای هویت را درحصار برجهای هویت ستیزی گرفتار نموده است. از آن مهمتر، کوچاندن اجباری مردم اصیل و بومی از میزان تأثیر فرهنگی و هویتی این بافت ارزشمند بسیار کاسته است؛ و اکنون بیم محو کامل آن میرود. وجه دیگر این آسیبها، سرایتِ آتش این بیتدبیریها به سراسر شهر مقدس مشهد است. در آن صورت، محلات، باغها، پارکها، و حتی کوهها را میسوزاند و بابهایی به نام جذب سرمایه به سوی نابودی مشهد، به منزلۀ شهر معصوم، می گشاید. در آن صورت، زیارت در غوغای داد و ستد گم خواهد شد؛ بیش از هزار سال میراث معنوی شهر از میان خواهد رفت؛ و قطب معنویتِ ایرانزمین به قطب هیاهو و پوچی و غفلت تبدیل خواهد شد. اینها مقدماتی است که اصحاب نظر میتوانند در مورد هریک، نظر کارشناسانه و مستند خود را به محضر حضرات عالی عرضه کنند. بر اساس این مقدمات، ضروری است برای توقف این فاجعه که همچنان ادامه دارد و پیش از آنکه دامنۀ فاجعه به حد جبرانناپذیر برسد، دستور فرمایید هشت بند ذیل در کمترین زمان ممکن محقق و الزامات مدیریتی-اجرایی، تقنینی، و نظارتی-قضایی مترتب بر آنها تمهید شود: ۱. توقف فوری تخریب بافت پیرامون حرم مطهر رضوی؛ ۲. تشکیل کمیته ملی نجات بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در بالاترین سطح و کوتاهترین زمان ممکن؛ ۳. مبنا قرار گرفتن دستورات مورخ فروردین ۱۳۸۶ مقام معظم رهبری، مد ظله العالی، (پیوست شماره 1) مشتمل بر تذکراتی جدی و مبنایی بابت هرگونه طرح و اقدامی در بافت پیرامون حرم مطهر حضرت رضا (ع) و لزوم برخورد با تخلفات، اهمالها و عدم نظارتهای صورت گرفته قبلی که وضع آشفته کنونی را سبب شده است؛ ۴. در دستورکار قرارگرفتن تثبیت و یا احیاء و بازآفرینی مجدد صدها کانون هویتساز این بافت ارزشمند معنوی اعم از محلات، سکونتگاهها، بیوت علما، مدارس علمیه، گذرها، راسته ها، بازارها و اساساً تجدید حیات مدنی بافت؛ و بعلاوه، تدوین و تصویب عاجل ضوابط حریم منظر تاریخی و فرهنگی متناسب با شأن والای حرم مطهر حضرت رضا (ع)؛ ۵. تغییر اساسی در سازمان مشاورهای، نظارتی و اجرایی طرحهای مربوط به بافت پیرامون حرم مطهر رضوی و اصلاح بنیادین مبانی، رویکردها و فرایندها به جای صرفاً تغییرات جزئی در طرحها و مشاورین؛ ۶. منع و طرد رفتار با شهر زیارتی مشهد، بهویژه بافت پیرامونی حرم مطهر، به مثابه کالای اقتصادی؛ و نیز نفی سیاست خودگردانی طرح و در مقابل، تخصیص منابع و اعتبارات کافی ملی و دولتی به این محدوده حساس، استراتژیک و منحصر به فرد؛ ۷. تدبیر امر زیارت و امور بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در سطحی کلان و در خور جایگاه این کانون بیبدیل؛ و از جمله، سپردن زمام سیاستگذاری، مدیریتی و نظارتی این منطقه به متخصصان و مدیران مجرب، متدین و آگاه به جنبههای هویتی، اجتماعی و فرهنگی آن با راهبری و نظارت جامع و فراگیر نهاد و یا شورایی تخصصی و ملی متشکل از خبرگان؛ ۸. ممانعت از سرایت این نوع فهم غلط و هویت سوز از توسعه در دیگر شهرهای مذهبی و زیارتی از جمله قم و شیراز؛ به ویژه جهت جلوگیری از تکرار تجربۀ تلخ مشهد حول حرمهای مطهر در شهرهای مقدس نجف و کربلا. از خدای مهربان برای شما توفیق خدمت بیشتر میطلبیم.»
۱۳۹۵/۱۲/۰۲ ۱۷:۰۸:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]