واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
از پلاسکو تا سد جهرم نمره منفی رسانه ملی
گاف های صدا و سیما و موضوع اعتماد ملی در بحران ها
صدا و سیما طی چند صباح اخیر نشان داده که از استاندارهای همیشگی و چارچوب های حرفه ای رسانه ای هم در حال دور شدن است و اشتباهات و گاف هایی را هر از گاهی از سوی این رسانه و مجموعه های تحت نظرش شاهد هستیم که تعجب آور بوده و با حداقل های حرفه ای همخوانی ندارد.
روز نو : صدا و سیما طی چند صباح اخیر نشان داده که از استاندارهای همیشگی و چارچوب های حرفه ای رسانه ای هم در حال دور شدن است و اشتباهات و گاف هایی را هر از گاهی از سوی این رسانه و مجموعه های تحت نظرش شاهد هستیم که تعجب آور بوده و با حداقل های حرفه ای همخوانی ندارد.
به گزارش روز نو؛ در کنار یکی از طولانی ترین و زیباترین خیابان های خاورمیانه، ساختمانی شیشه ای با قدمت چندین دهه ای با دبدبه و کبکبه بسیار آرمیده،مجموعه ای که قرار بود نبض افکار عمومی جامعه را بدست داشته، صدای انقلاب، زبان گویای مردم و دانشگاهی برای ملت باشد و تریبونی مورد وثوق یکان یکان آحاد جامعه و بازتاب دهنده آرا و نظرات مختلف اما همه این امکانات سخت افزاری و ظرفیت های بالقوه نرم افزاری آنچنان به کار نیامده و در آستانه دهه چهارم انقلاب، رسانه ملی نه یک رسانه مرجع و اصلی که هر روز بیش تر از دیروز از متن به حاشیه رانده می شود.
به گزارش خرداد؛ فارغ از رویکردهای سیاسی یکسویه و بدور از تکثر و تضارب آراء که چندین و چند سال است به رویه متداول صدا و سیما تبدیل شده و دیگر همگان آن را پذیرفته و به عنوان یک گزاره بدیهی در محافل سیاسی جا افتاده است یا بدور از آنکه با بروز و ظهور رسانه های بر خط و گسترش شبکه های اجتماعی، رسانه های رسمی و سنتی از آن کارکردهای گسترده و دایره شمول فراخناک تاثیر گذاری خود به دور مانده اند.
صدا و سیما طی چند صباح اخیر نشان داده که از استاندارهای همیشگی و چارچوب های حرفه ای رسانه ای هم در حال دور شدن است و اشتباهات و گاف هایی را هر از گاهی از سوی این رسانه و مجموعه های تحت نظرش شاهد هستیم که تعجب آور بوده و نه تنها با حداقل های حرفه ای همخوانی ندارد که گاه در نقطه مقابل وظایف بدیهی رسانه ای و اصول حرفه ای قرار گرفته و به جای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی، با اخبار کذب و غلط های فاحش جامعه هدف و مخاطبان را سردرگم و دچار تشویش اذهان می کند.
حادثه پلاسکو که رخ داد و فاجعه که رقم خورد و جامعه در بهت و حیرت فرو رفت، به طور طبیعی رسانه رسمی کشور می بایست با ورود حرفه ای به ماجرا و اطلاع رسانی درست و به هنگام، بر دل آتش گرفته مردم التیامی می گذاشت و بازار داغ شایعات را که در چنین مواقعی نضج گرفته و ریشه می دواند به کنار نهاده و نبض اطلاع رسانی درست و سنجیده را به دست می گرفت که از حسن اتفاق مسئولان امر نیز برای این رسانه سنگ تمام گذاشته و در بسیاری از مواقع انتشار انحصاری اخبار از کم و کیف ماجرا را به آن سپرده بودند.
اما رسانه ملی در چندین و چند وهله با انتشار اخبار نادرست و کذب که دیری نپایید که از سوی مسئولان میدانی حادثه تکذیب شد، به جای آنکه مرهم درد باشند و آرامش بخش فضا بر التهابات افزودند.
در همان دقایق اولیه حادثه خبرگزاری صدا و سیما خبر از کشته شدن ۲۰ نفر را در حادثه مخابره کرد و جو عمومی بسیار متاثر از این خبر شد، در حالیکه مسئولان آتشنشانی دقایقی بعد اعلام کردند که هنوز نمی توان کشته شدن یک فرد را هم تایید کرد.
بعد تر چندین و چند بار این رسانه خبر از پیدا شدن پیکرهای چند شهید آتشنشان را مطرح کرد که به فاصله اندکی این خبرها از سوی مسئول اطلاع رسانی حادثه تکذیب شد و فقط کافی است خود را جای خانواده های چشم انتظار مفقودان این حادثه بگذارید تا عمق اشتباه رسانه منتشر کننده چنین اخبار نادرستی را متوجه شوید.
در واقع رسانه رسمی و ملی در چنین مواقع بحرانی باید محل رجوع و اطمینان مردم باشد و در بحبوحه شایعات و اخبار نادرست، مرجع اطلاع رسانی درست
اما رسانه ملی با نوع خبر رسانی خود در این حادثه بیش از پیش نشان داد که با عملکردهای حرفه ای فاصله گرفته و آن اعتماد ضروری و لازم را مخدوش کرده است.
اما بهانه این نوشتار به انتشار خبری از سوی کانال رسمی صدا و سیمای مرکز فارس در نیمه شب گذشته باز می گردد. جایی که این کانال در خبری فوری نوشت که سد جهرم بر اثر بارندگی های گسترده شکسته است!
این خبر با توجه به اهمیت و حساسیت آن به سرعت از سوی رسانه های مختلف و نیز در شبکه های اجتماعی انعکاس یافت چرا که مرجع خبر قاعدتا یک رسانه رسمی بود و به طور طبیعی اطلاع رسانی آن موثق ارزیابی می شد
خبری که در صورت صحت می توانست فاجعه ای بزرگ رقم زده و خانواده های بسیاری را دغدار و مصیبت زده کند اما دیری نپایید که این خبر از سوی مسئولان استان تکذیب شده و ساعتی بعد خبر ارسالی در کانال مورد نظر نیز حذف شد.
حال باید پرسیده شود که بر اساس کدام اصول حرفه ای، عقل سلیم و حداقل درایت و سنجیدگی چنین خبری از سوی کانال رسمی صدا و سیما انتشار می یابد؟ آیا نباید چنین خبر مهمی قبل از انتشار از فیلترهای حرفه ای گذشته و صحت و سقم آن سنجیده و سپس انتشار یابد؟ آیا روح و روان ملت باید بازیچه غیرحرفه ای گری و فقدان تسلط و تبحر افرادی شود که در رسانه رسمی کشور در گلوگاه های خبری حضور دارند و از حداقل استانداردها نیز به دور هستند؟
رسانه رسمی که عنوان ملی را یدک می کشد آیا با چنین رویکردهایی می تواند محل رجوع و اعتماد افکار عمومی در شرایط حساس و خطیر و بحرانی باشد؟ آیا نباید در چنین مواقعی تنها پخش کننده انحصاری برنامه های دیداری و شنیداری کشور مستند و قابل وثوق اخبار و اطلاعات را انعکاس دهد و اگر اعتماد مردم در اینگونه موارد نیز سلب شد، چگونه در بحران های آتی مردم به این رسانه رجوع کرده و از چه منبعی اخبار درست را دریافت کنند؟؟
فارغ از نگارش های سیاسی و رویکردهای بیطرفانه و عینیت خبری در انعکاس اخبار که صدا و سیما در آن نمره قبولی یا ردی می گیرد یا نمی گیرد، این رسانه وظیفه دارد با توجه به جایگاه خود و نیز امکانات و ظرفیت های انحصاریش حداقل در چنین مواردی اخبار و اطلاعات را به درستی انعکاس دهد که سلب شدن اعتماد عمومی از این منظر بدان می تواند در آینده تبعات ناخوشایندی داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]