تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):خدا را نشناخته آن که نافرمانی اش کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817410963




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

با این کارها مطمئن می شوم که دیگر وزن اضافه نمی کنم


واضح آرشیو وب فارسی:الف: با این کارها مطمئن می شوم که دیگر وزن اضافه نمی کنم


ده سال پیش یک مربی ورزشی خصوصی بودم و در بهترین وضعیت تناسب اندامم قرار داشتم. از نظر ظاهری، بهتر از این نمی شدم اما نمی دانستم چه کسی هستم. عاشق یک مربی ورزشی دیگر شدم اما این رابطه با خشونت به پایان رسید.


تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۶:۳۷
به گزارش تسنیم، ده سال پیش یک مربی ورزشی خصوصی بودم و در بهترین وضعیت تناسب اندامم قرار داشتم. از نظر ظاهری، بهتر از این نمی شدم اما نمی دانستم چه کسی هستم. عاشق یک مربی ورزشی دیگر شدم اما این رابطه با خشونت به پایان رسید. پایان بد این رابطه باعث شد احساس شکست کنم، خودم را مقصر بدانم و احساس بی ارزشی کنم. چطور گذاشتم چنین اتفاقی بیفتد؟ آیا من باعث شدم اینقدر عصبانی شود که چنین رفتاری از او سر بزند؟ بعد از آن دیگر با هیچکس کاری نداشتم و رابطه ام با دنیای خارج را به کلی قطع کردم. پس از آن ماجرا مربی گری را رها کردم، خودم را به کلی از همه جدا کردم و البته 18 کیلو هم به وزنم اضافه شد. کاملا از بدنم زده شده بودم، دیگر این بدن جای امنی برای من نبود. به بدترین شکل ممکن خشونت را تجربه کرده بودم در حالی که حس می کردم دوست داشته می شوم. پنج سال بعدی را روی درونم کار کردم در حالی که از بیرون خود را آزار می دادم. غذا و داروهایی که از دنیای بیرون بی حسم می کرد بهترین دوستانم شده بودند. وزنم مانند سپری بود که از آن برای قطع ارتباطم با دیگران استفاده می کردم. به خوبی بلد بودم چگونه وزنم را پایین بیاورم، اما متناسب و زیبا شدن از نظر ظاهری برایم ترسناک شده بود. هر بار که شروع به انجام کاری خوب و ورزش می کردم صداهایی که مرا از این کار می ترساند بلندتر و بلندتر می شدند. کمتر از دو سال پیش سخت تلاش می کردم تا به وزن هدفم برسم، اما وقتی به آن وزن رسیدم ترس به سراغم آمد. در طول 90 روز تمام وزنی که کم کرده بودم دوباره سر جایش برگشت. ناخودآگاهم با ذهنم درگیر بود و مکالماتی می ساخت تا مرا از سالم بودن بازدارد. خوردن غذاهای ناسالم فکر خوبی بود، نا خودآگاهم واقعا باور داشت باید وزن اضافه کنم و هرچه وزنم بیشتر باشد بیشتر در امنیت هستم. اما متوجه شدم هرچقدر بیشتر از خودم مراقبت کنم و خودم را در وضعیت مناسبی قرار دهم، در واقع این انرژی منفی را دور نگه می دارم و به قدرت واقعی درونم پی خواهم برد. این قدرت مرا از خطر و درد محفوظ نگه می دارد. خودم را به خاطر اشتباهی که در زندگی کردم بخشیدم و حالا جز عشق چیزی در زندگی ندارم. اما کارهای زیادی برای رسیدن به این مرحله انجام دادم و می خواهم به شما بگویم هر روز برای بازگرداندن قدرت از دست رفته ام و عقب نشاندن افکار منفی چکار کردم. 1- هر روز از خواب بیدار می شدم و خودم را تسلیم خداوند می کردم. 2- هر روز صبح قبل از اینکه از رخت خواب بیرون بیایم 20 دقیقه مشغول مدیتیشن می شدم و اجازه می دادم قدرتی بسیار بالاتر از خودم کنترل زندگیم را به دست بگیرد. 3- سعی می کردم تا جای ممکن متفکر باشم و تصمیمی بر اساس مشکلات گذشته یا ترس های آینده نگیرم. 4- مرتب به بدنم می گفتم که دوستش دارم. 5- وقتی نفسم سعی می کرد تا نتوانم بهترینم باشم از خداوند کمک می خواستم. 6- تا جایی که می توانستم دوستانی ورزشکار پیدا کردم. بنابراین هنگام ورزش در باشگاه وقتی نفسم به سراغم می آمد، همیشه یکی از دوستانم بود که هم صحبتم شود و فرصتی برای افکار منفی باقی نگذارد. 7- در خانه فقط مواد غذایی سالم نگهداری می کردم و از آشپزی با آنها لذت می بردم. 8- هنگام آشپزی آهنگ های مورد علاقه ام را پخش می کردم و این به یکی از کارهایی که واقعا برایم لذت بخش بود تبدیل می شد 9- دائما احوالم را در یک دفترچه یادداشت می کردم، بنابراین همیشه می توانستم با آنچه درونم اتفاق می افتد در ارتباط باشم و از خود غافل نشوم. منبع: سایت دکتر کرمانی







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن