واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: انسانی که روحیه انقلابی و مدیریت جهادی دارد اجازه نمیدهد که نفسانیت لجام گسیخته بر عقل و عملش تسلط یابد. چنین فردی هیچگاه سوار اسب سرکش قدرتطلبی و خودخواهی نمیشود و درصدد حذف دیگران به هر قیمت ممکن بر نمیآید.
دکتر مجتبی رحماندوست، دانشیار دانشگاه تهران بر این نظر است که مدیران کشور نباید آرمانهای اصلی انقلاب را فراموش کنند و هر گاه مدیری بهجای هماهنگی با مردم من آهنگی نماید باید بداند که ملت از او روی برخواهند تافت. وی در گفتوگو با جام سیاست به سوالات ما درخصوص نقش مدیران جهادی و تاثیر آن بر کشور پاسخ داده که میخوانید. با وجود همه فشارها در چهار دهه اخیر، اعم از جنگ تحمیلی تا فشار اقتصادی، چگونه جمهوری اسلامی ایران توانسته به سطح قابل قبولی از پیشرفت برسد؟ ملت ایران امتحان خود را در سه چهار مرحله از تاریخ انقلاب پس دادهاند که این کارنامه شامل روزهای قبل از پیروزی انقلاب، روزهای جنگ تحمیلی و مبارزه با رژیم بعثی صدام وکشورهای همراه، میشود. ملت ایران در عرصههایی مثل انتخابات نیز با حضور پر شکوه خود نشان داد که پای حفظ انقلاب ایستاده و از باسوادترین تا کمسوادترین آنها در صحنههای انقلاب حضور دارند. به اعتقاد من از آنجا که مردم به اصل صداقت انقلاب اسلامی پی برده بودند توانستند در پیروزی آن سهیم باشند. اگر به تظاهرات 22 بهمن نگاهی داشته باشیم متوجه میشویم که مردم میآیند، حتی اگر عقاید متفاوتی نسبت به عملکرد دستگاهها داشته باشند اما بر اصل نظام تاکید دارند. مردم انقلاب را مثل محصولی میدانند که خود آن را کاشتهاند و تمام وجودشان را پای این محصول و میوه گذاشتهاند. لذا حتی اگر یک گوشهاش از این محصول لک داشته باشد و یا طعمش خوشمزه نباشد باز هم این محصول را مال خود میدانند . مردم وجودشان با اصل انقلاب نقش بسته شده و برخی لکهها چیزی نیست که اصل موجودیت انقلاب را از بین ببرد، لذا در یک کلمه حضور اجتماعی در مدلهای مختلف فیزیکی مثل راهپیماییها و در درجه دوم مدلهای اجتماعی، سیاسی، علمی، ادبی و هنری باعث میشود کل مردم پای کار حاضر باشند. استمرار دستاوردهای نظام وگسترش آن چگونه میسر میشود؟ سرمایه اجتماعی کشور اعتماد متقابل بین مردم و نظام است. اگر این سرمایه اجتماعی حفظ شود مردم اعتقاد اولیه که برای ایجاد انقلاب پیدا کردند برای تداوم انقلاب نیز از دست نخواهند داد. بر این اساس باید سعی کنیم با عملکرد بد برخی مسئولین اجازه ندهیم سرمایههای اجتماعی از دست برود تا تداوم دستاوردهای انقلاب تضمین شود. لذا با عملکرد برخی در عرصه اداره کشور مردم نباید از انقلاب روی برتابند و اعتمادشان را از دست بدهند. برای تداوم دستاوردهای انقلاب مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی چگونه میتواند به مدیران انقلابی کمک کند؟ گمان میکنم این عرصه تک ساحتی نیست و نمیشود گفت تنها مدیریت جهادی کافی است و نیازی به اقتصاد مقاومتی نداریم. وقتی اقتصاد مقاومتی با مدیریت جهادی ترکیب شود، کلیه عناصر و ابزارهای مثبت و ممتازی که برای ارتقای کشور لازم است پدیدار میشود و به همراه دهها عامل دیگر ارتقای کشور را رقم میزند. مشکلاتی در دستیابی به برخی اهداف انقلاب دیده میشود. برای اینکه اهداف انقلاب تحقق پیدا کند چه اقداماتی باید انجام شود؟ باید نسبت به برخی آفاتی که شاخ و برگ انقلاب و بعضا ریشه را هدف قرار داده هشیار باشیم و این آفات را از درخت انقلاب هرس کنیم. به عنوان نمونه تجملزدگی و رفاهزدگی مسئولان از چیزهایی است که باعث میشود به سمت انحراف مسیر نظام حرکت کنیم. مثلا در بحث حقوقهای نجومی شاهدیم که برخی مسئولان خود را ویژه و خاص دیدند و با ماشینهای شخصی ویژه الایدیدار شرایطی را برای خود مهیا کردند که بتوانند از خطوط ویژه عبور کنند و این رفتارها را حق خود میدانند. البته این مدیران باید بدانند که این رفتارها آغاز سقوطشان را فراهم میکند چون مدیران در این کشور، حقی بیشتر از یک شهروند عادی ندارند. اگر مسئولان خود را از مردم جدا نبینند و خود را نوکر و خدمتگزار مردم دانسته و خوشحال باشند که ملت از امتیازاتی بیش از مسئولان برخوردارند این عرصه، شرایطی را مهیا میکند که مسئولان خود را تافته جدا بافته ندانسته و آرمانهای اصلی انقلاب را فراموش نکنند و به جای هماهنگی،منآهنگی ننمایند. قطعا هر مدیری به جای هماهنگی سر از منآهنگی دربیاورد چیزی جز سقوط و انحراف برای خود و ملتش نخواسته است. رهبر معظم انقلاب نسبت به مشکلات فرهنگی در کشور هشدار دادند، چطور میتوان به این کاستیها غلبه کرد؟ فرهنگ چیزی جز روح حاکم بر حرکت اجتماعی و دلهای مردم نیست اگر مباحثی را که در پاسخ به سوال دوم و سوم عرض کردم عملیاتی شود به نوعی اصلیترین سرمایه فرهنگی کشور درست شده است. اگر میگوییم هنر و ادبیات متعهد، این بخش زمانی درست میشود که نویسنده و هنرمند ما متعهد باشد. مگر میشود کسی تعهد درونی، وجدانی و ذاتی نداشته باشد اما آثاری که تولید میکند متعهدانه باشد! اگر تکتک آدمها درست شوند و سر از صلاح و اعتدال درآوردند آن وقت میتوانیم بگوییم فرهنگ درست شده، اگر ادبیات و هنر خلاق متعهدانه میخواهیم باید هنرمند، ادیب، نویسنده فرهنگمدار متعهد داشته باشیم بر این اساس گمان میکنم اگر دل آدمها درست شود و به سمت ارزشها و تعالیها سوق پیدا کند، خروجی آن نمیتواند ضدارزش باشد و آثار تولیدشده و خلاق نمیتواند برخلاف اهداف انقلاب و برخلاف مسیر ارتقای اجتماعی جامعه باشد. برای جلوگیری از خطری که به آن اشاره داشتید چه اقدامی باید صورت گیرد؟ اگر عرصه ادبیات و هنر است باید با ابزارهای ادبی و هنر، اگرعرصه رسانه است باید با ابزارهای رسانهای، اگر عرصه مسجد، مدرسه، روحانیت و حوزه است باید با ابزارهای خاص خود و اگر عرصه خانواده است باید با ابزارهای خانواده،زمینهای ایجاد کنیم که اجتماع ما سالم باشد. تا فرزندانمان در یک محیط امن به زندگی بپردازند. رهبر معظم انقلاب درخصوص بحث نفوذ هشدارهایی دادند آیا یکی از زمینههای نفوذ مباحث فرهنگی نیست؟ نفوذ اولین بحث است. انسانی که افکار باطل دارد نهتنها نفوذ را نمیفهمد بلکه اگر بفهمد ابزاری برای مقابله با نفوذ ندارد. بنابراین در درجه اول باید کسانی مامور مقابله با نفوذ فرهنگی دشمن باشند که خودشان شخصیتهای سالم، خالص و جداشده از باطل باشند تا نفوذ را بفهمند وسپس با آن مبارزه کنند.
سه شنبه 19 بهمن 1395 ساعت 10:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]