واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: آیتالله آملی لاریجانی: نظام غربی درصدد نفوذ در جمهوری اسلامی است
رییس قوهقضاییه گفت: برای ما که از پشت پرده مسئله نفوذ آگاهیم، مسئله نفوذ برای ما بسیار روشن و بدیهی است. به گزارش خبرنگار ایلنا، آیتالله صادق آملیلاریجانی در اولین همایش ملی نظام سلطه و جریان نفوذ با تبریک دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بحث نفوذ را بحث جدی مطرح کرد و گفت: نفوذ در جامعه وجود دارد و مسئولان هم باید به این باور برسند که نفوذ در جامعه وجود دارد. این مسئله از لحاظ آثار و تبعاتی که به همراه دارد بسیار مهم و قابل بحث است. او با بیان اینکه کشورهای سلطهگر غربی به وسیله نفوذ سعی دارند در کشور فعالیت کنند، اظهار کرد: عدهای نفوذ را باور ندارند یا خودشان را به عدم باور میزنند. این نظیر تشکیکی است که در رابطه با شبیخون فرهنگی که رهبری سالها پیش آن را گوشزد کرده بودند نیز وجود دارد. برخی میگفتند که شبیخون فرهنگی وجود ندارد اما رهبری این مسئله را گوشزد میکردند و میگفتند که باید با آن مقابله شود. رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: امروز هم فکر مشابهی در رابطه با مسئله نفوذ وجود دارد. برای ما که از پشت پرده مسئله نفوذ آگاهیم، مسئله نفوذ برای ما بسیار روشن و بدیهی است. اولین قدم این است که نفوذ را باور کنیم طبیعی است که نفوذ از درگاههای مختلفی صورت بگیرد به طور مثال نفوذ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی. او افزود: در سطح فرهنگی کسانی که میگویند نفوذ نیست بهتر است یک نگاه به اطراف خود بیاندازند و مجموع حرکات داخل کشور را نظارهگر باشند و کمی در آنها تامل کنند. نظام غربی قصد دارد در جمهوری اسلامی نفوذ کند اما هدف آن فقط جمهوری اسلامی نیست. دلیل توجه بیشتر آنها به جمهوری اسلامی این است که یک نظام سیاسی سرپا است. در جای دیگری از دنیا نظام سیاسی مبتنی بر اسلام وجود ندارد. عدهای میگویند که ما یک نظام سیاسی هستیم اما وقتی به اساس و قوانین آنها نگاه میکنیم اثری از اسلام نمیبینیم. آملیلاریجانی افزود: در گذشته در سطوح مختلف روشنفکری تبلیغ میکردند که هدف آن عبور از خطوط قرمز بود. اوج این تبلیغها در دوران اصلاحات صورت میگرفت حتی مسئولان سطح بالای کشور هم از این دست حرفها میزدند و روزنامههای زنجیرهای آنها نیز این مسائل را پوشش میدادند. او افزود: کار اصلی این بود که با رنگ و لعاب زیبا اساس بنیان انقلاب را هدف قرار دهند. آنها ترویج نسبیگرایی میکردند که ظاهراً یک مبحث فنی بود و برخی از آقایان به عنوان فیلسوف کتابهایی مینوشتند به نام تردید که در مقدمه آن میگفتند که ما بسیار خوشحالیم که توفیق آن را به دست آوردیم که قطع و یقین خود را از دست بدهیم. در حرفهای خود به فلاسفه غرب استناد میکردند که تمسک آنها اشتباه بود. یک قسمت از حرف فلان فیلسوف را میگرفتند و باقی آن را پوشش نمیدادند. رئیس قوه قضائیه تشریح کرد: در آن دوران اگر کسی از یقین صحبت میکرد او را منسوب میکردند به حرفهای قدیمی و تا حرف دین زده می شد می گفتند این حرفها ایدئولوژیک است و دوران ایدئولوژیک گذشته است. آملیلاریجانی افزود: آنها ترویج سکولاریسم کردند و می گفتند که دین از سیاست جداست و در دوران اصلاحات در همین کشور هرچه خواستند نوشتند و وزیر ارشاد وقت هم ادعا میکرد که در این زمینه مسئولیتی ندارد و مسئولیت برخورد با این مسائل با حوزهها است. او افزود: شما این مسئله را چه می گذارید؟ این آقایان که قسم خورده بودند از قانون اساسی حمایت کنند از اصل دوم قانون اساسی که بیان میدارد نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام توحیدی است، حمایت نکردند. آنها سکولاریسم را ترویج میکردند و همین طور روزنامههای آنها نیز سعی در ترویج این موضوع داشتند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه سکولاریسم میگوید که دین از سیاست جدا است و این یکی از مسائل نفوذ است، گفت: یک زمانی با یکی از فقهای حوزه راجع به این موضوع بحث میکردم و میگفتم که دین از سیاست جدا است او هم میگفت آری درست است از آنجا که این فرد به هدف این جمله آگاهی نداشت تصور میکرد که حرف درستی است. شما ببینید که چه تبلیغی کردند که یک فرد حوزوی به چنین نتیجهای رسید. آن وقت میتوانید درک کنید که افراد عامی و دانشگاهیان ما چه وضعی داشتند. سکولاریسم کل جریان دخالت دین در امور حقوقی را نفی میکنند. وقتی میگوییم سکولاریسم را قبول داریم یعنی جدایی دین از نظام سیاسی یعنی اسلام نمیتواند یک نظام سیاسی ارائه بدهد. او افزود: برخی روشنفکران ما در درون کشور میگفتند که این بار سنگین را به دوش دین نگذارید. آنها همچنین ترویج لیبرال دموکراسی میکردند و به گونهای از آن صحبت میکردند که کاملترین اندیشه سیاسی است اما آنهایی که اهل اندیشه بودند میدانستند در داخل این محله فکری پارادوکسهایی وجود دارد. آنها ترویج تجدد و مدرنیته میکردند. تجدد و مدرنیته اصول و بنیادی دارد که آنها بدون وقت راجع به آنها مقوله سنت و مدرنیته را در مقابل هم قرار میدادند و راجع به آن بحث میکردند. رئیس قوه قضائیه تشریح کرد: عدهای از عقلانیت ابزاری صحبت میکردند یعنی عقلانیت را برای تعیین معیار مهم زندگی یعنی اینکه اشخاص ارزشهای خود را انتخاب کنند و از عقل برای پیدا کردن ابزار رسیدن به این ارزشها استفاده کنند. ادامه دارد
۱۳۹۵/۱۱/۱۷ ۱۰:۴۹:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]