واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قتل زن جوان رمزگشایی میشود
زن جواني در خانهاش حوالي غرب تهران به طرز مرموزي با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيد. مقتول صبح ديروز پس از فرستادن دختر 10 سالهاش به مدرسه از سوي قاتل يا قاتلاني به قتل رسيد. تحقيقات جنايي درباره اين حادثه از سوي كارآگاهان پليس آگاهي ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 10 صبح ديروز بود كه مردي با صداي لرزان با اداره پليس تماس گرفت و گفت دختر جوانش در خانهاش حوالي منطقه مرزداران در غرب تهران به طرز مرموزي به قتل رسيده است. لحظاتي بعد تيمي از مأموران كلانتري 139 مرزداران در محل حادثه كه طبقه اول آپارتماني در حوالي خيابان ابراهيم بود، حاضر شدند. مأموران در محل حادثه با جسد زن 30 سالهاي به نام شبنم در اتاق خواب روي تختخوابش روبهرو شدند كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود.
سپس مأموران پليس با حفظ صحنه قتل موضوع حادثه را به قاضي منافي آذر، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران اطلاع دادند و دقايقي بعد بازپرس همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل به تحقيق پرداختند. نخستين بررسيهاي جسد حكايت از آن داشت مقتول بر اثر اصابت چهار ضربه چاقو به شكم و قلبش به كام مرگ رفته است. همچنين مشخص شد قاتل يا قاتلان چند ساعت قبل دست به اين جنايت زده و از محل گريختهاند. پدر مقتول كه حادثه را به مأموران پليس اطلاع داده بود، گفت: چند سال قبل دخترم ازدواج كرد و الان صاحب دختر 10 سالهاي است. او همراه شوهر و دخترش در اين خانه زندگي ميكردند. هر روز صبح دامادم دخترش را به مدرسه ميرساند و بعد به محل كارش ميرفت. وي ادامه داد: من در حوالي خزانه كار آزادي دارم و دخترم را به عنوان كارمند استخدام كرده بودم. هر روز صبح با خودروام به خانه دخترم ميآمدم و او را به محل كارم ميبردم و عصر دوباره او به خانهاش ميآمد. امروز صبح مثل روزهاي گذشته هنگام رفتن به محل كار به خانه دخترم آمدم تا او را به محل كارم ببرم. وقتي جلوي در خانهاش رسيدم با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما جواب نداد. پس از آن با تلفن خانهاش تماس گرفتم، اما دخترم تلفن خانهاش را هم جواب نداد. احتمال دادم كه خواب باشد به همين دليل به در خانهاش رفتم و چندين بار زنگ خانه را زدم، اما فايدهاي نداشت و كسي در را به روي من باز نكرد. در حالي كه خيلي نگران شده بودم به مدرسه نوهام رفتم و كليد يدك او را گرفتم و دوباره به خانه دخترم آمدم.
در خانه را با كليد يدك باز كردم. خانه ساكت و آرام بود و خبري از دخترم نبود. هر چقدر او را صدا زدم، جوابي نشنيدم تا اينكه وارد اتاق خوابش شدم و با صحنه هولناكي روبهرو شدم. تمام تختش را خون پوشانده بود و دخترم نفس نميكشيد. لحظاتي شوكه شده بودم كه پس از آن فرياد زدم و از همسايهها درخواست كمك كردم و بعد هم به پليس خبر دادم. وي در پايان گفت: تا جايي كه اطلاع دارم دخترم با كسي اختلاف نداشت و افراد غريبهاي هم به خانهشان رفت و آمد نداشتند. مأموران در گام بعدي از دختر 10 ساله مقتول تحقيق كردند. وي گفت: امروز صبح مادرم در خانه منتظر پدر بزرگم بود تا با او به محل كارش برود. پس از اينكه صبحانه خوردم، پدرم مرا به مدرسه رساند و خودش هم به محل كارش رفت تا اينكه ساعتي بعد پدر بزرگم به مدرسه آمد و كليد خانهمان را از من گرفت. همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه، جسد زن جوان به دستور قاضي منافي آذر براي انجام آزمايشهاي لازم به پزشكي قانوني منتقل شد.
مأموران در ادامه درباره اين حادثه دست به تحقيقات ميداني زدند تا راز اين جنايت را برملا كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]