واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتگوی مهر با سید حسین میرکاظمی؛
خطر نابودی فرهنگ عامه جدی است/ ۲۳ سال برای «یورت» مادری کردم
شناسهٔ خبر: 3891958 - شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۲
فرهنگ > شعر و ادب
.jwplayer{ display: inline-block; } سید حسین میرکاظمی میگوید فرهنگ عامیانه ایران ثروتی ملی است و نبوغ روحی بسیاری را میتوان در افسانههای محلی دید که اگر گردآوری نشود دنیای مجازی امروز آنها را نابود میکند. به گزارش خبرنگار مهر، رمان «یورت» نوشته سید حسین میرکاظمی به تازگی و پس از نزدیک به ۲۳ سال از نخستین انتشار، از سوی نشر آموت روانه بازار کتاب شده است. میرکاظمی از نویسندگان پرکار و شناخته شده دیار گرگان در سالهای اخیر در این رمان روایتی از زندگی و شوربختی زندگی مردمان خطه ترکمنصحرا در سالهای پیش از انقلاب اسلامی را به روایت کشیده که در توصیف و نوع روایت بسیار جذاب است. وی در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی درباره انگیزه خود از نگارش این رمان گفت: اگر بخواهم درباره «یورت» صحبت کنم باید پیش از آن درباره مجموعه داستان «آلامان» صحبت کنم. داستانهایی از مردمان ترکمنصحرا که پیش از انقلاب و در سال ۱۳۵۵ و با سانسور شدید حکومت وقت منتشر شد. این داستانها را سانسور کردند چون واقعیت تلخ مردمان این خطه در آن زمان را روایت میکرد و از فقرشدید حرف میزد. این نویسنده ادامه داد: در آلامان مساله اصلی من زمین بود و تیمسارهای بازنشسته شاهنشاهی که زمینهای ترکمن صحرا به آنها بخشیده میشد و همین مساله وجب به وجب منطقه را محل تاخت و تاز آن قداره به دوشها کرده بود و مردم نیز توان پس گرفتن داراییشان را از آنها نداشتند. در این موقعیت داستان من توانست چنین کاری بکند و روایتی باشد از این شبیخون.
این نویسنده افزود: یورت در ادامه این داستانها نوشته شد البته بدون قلمفرسایی و با رعایت ایجاز. البته میان انتشارش با آلامان فاصلهای بود و من در این فاصله آثار دیگری نوشتم و حتی در زمینه ادبیات کودکان نیز کارهایی را به نتیجه رساندم با این حال این قصه همیشه با من بود و با من زندگی میکرد. میرکاظمی ادامه داد: رنج مردم ترکمن صحرا و مساله زمین حاصل تجربه نزدیک و تنگاتنگ من و رویاهایی بود که صحرا به من نشان داد. به باور من رمان جایی در پشت اندیشه نویسنده است و او تنها باید بتواند کشفش کند. من با این اندیشه یورت را کشف کردم. شاید بشود این رمان را حاصل بازبینی ماجرای محمدعلیشاه و حکومت تزاری در دوره پهلوی اول دانست. این رمان حاصل بازی خیال و واقعیتی بود که از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۶۹ با من همراه بود و مثل یک مادر همراهیش کردم و در خودم پرورشش دادم، حتی جالب است بگویم که در این مدت رمان دیگری هم نوشتم اما کناری گذاشتمش و منتشرش نکردم. خالق مجموعه داستان «باغ زیتونی» همچنین گفت: جهان زندگی و آنچه که زندگی را توام با زیبایی و عشق و جاذبه میکند، یورت را شکل میدهد. این اثر رمانی است که شخصت اصلی آن صحرا و مردان و زنان و دختران دشت هستند که میخواهند فهمیده شوند و داستان هم با هستی آنها سروکار دارد و هستی هم میدان امکانات انسان است. من بر این باورم که با این رمان خواننده میتواند با محتوای سرشار زندگی منبعث از تجربه و رویای صحرا آشنا شده و رنج مردم و عصبیت ناشی از سرخوردگان را حس کند. میرکاظمی ادامه داد: من خواستهام که در یورت شکلی از هستی زندگی کشف و شناخته شود که دچار تنزل از ارزشها شده و نشان دهم چطور آن همه تاخت و تاز و مرگ و میر زندگی مردم یک خطه را دگرگون کرده است. وی در ادامه با اشاره به کسب جایزه ادبی گردون در سال ۷۲ برای این رمان گفت: بعد از این جایزه بود که متوجه شدم که سبک نوشتاری من تصویری است و همان سبک تصویری در ادامه از من یک نقاش ساخت؛ نقاشی که امروز سبک خاص خودش را دارد. میرکاظمی همچنین از دغدغههای خود برای ادبیات فولکلور گفت و تصریح کرد: فرهنگ عامیانه ما یک ثروت ملی است. من نبوغ روحی بسیاری را در افسانههای محلی دیدهام که اگر گردآوری نشود دنیای مجازی امروز آنها را نابود میکند. این نویسنده افزود: فضای مجازی دیگر این روزها مجالی برای «یکی بود یکی نبود» مادربزرگها باقی نگذاشته است به همین خاطر اصرار دارم که باید افسانههای محلی را جمع و جور کرد و حتی آنها را در قالب آمیزش با داستانهای امروز روایت کرد. این دغدغه من است و تا جایی که بتوانم در این مسیر فعالیت میکنم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]