واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه: مرد میانسالی که تنها به خاطر پرتاب تفاله چای روی موتورش، دست به جنایت زده بود، درمقابل هیأت قضائی دادگاه جنایی، منکر قتل عمدی شد. این مرد که چندین سال سابقه کار در سینما را دارد، با چوب بیسبال پسر همسایه را به قتل رسانده است. اعضای بدن مقتول نیز ازسوی خانوادهاش اهدا شد.به گزارش شهروند، عقربهها ساعت ١٦: ١٩ دیماه سال ٩٤ را نشان میداد که اهالی محلهای در دو راه قپان با صدای فریادهای مردی درجریان یک درگیری مرگبار قرار گرفتند. ٢ مرد با یکدیگر درگیر شده بودند.یکی از آنها صاحبخانه طبقه دوم یک خانه قدیمی بود و دیگری درمغازه املاک طبقه پایین همان خانه کار میکرد. در ادامه مشخص شد که صاحب مغازه املاک با ضربه چوب بیسبال پسر ٣٢ساله همسایهاش را زخمی کرده است. بلافاصله مأموران اورژانس درمحل حادثه حاضر شدند و مرد جوان به بیمارستان منتقل کردند.با منتقلشدن این مرد به بیمارستان، تحقیقات پلیسی دراینباره آغاز شد. درحالی که بررسیهای میدانی در دستور کار مأموران کلانتری ١٦١ ابوذر قرار داشت، مرد ٣٢ساله دربیمارستان به علت خونریزی مغزی و شکستگی جمجمه، دچار مرگ مغزی شده و جان باخته است. با مرگ این مرد، بازپرس ویژه قتل به همراه تیمی از کارآگاهان جنایی پایتخت راهی محل جنایت شدند تا زوایای پنهان ماجرا فاش شود.بررسیها نشان داد محمود ٤٩ساله با ضربات چوب بیسبال، سعید ٣٢ساله را به قتل رسانده است. همچنین مشخص شد محمود درطبقه پایین خانه سعید درمغازه املاکی مشغول به کار بوده که این حادثه تلخ رخ داده است. وقتی محمود دستگیر شد، دربازجوییها به جرم خود اعتراف کرد. او دراینباره به مأموران گفت: «من درطبقه همکف، مغازه املاکی دارم. طبقه بالا هم، خانه سعید و خانوادهاش قرار داشت. غروب روز حادثه بود. بیرون از مغازه ایستاده بودم که احساس کردم سعید از پنجره طبقه بالا آشغال به بیرون پرتاب کرد که مقداری از آن روی موتورم ریخت. وقتی آشغالها را برداشتم، دیدم تفاله چای است که از پنجره به بیرون پرتاب شده بود. همان لحظه با سعید درگیری لفظی با هم پیدا کردیم و بعد از آن با هم گلاویز شدیم. او صندلی مغازه را برداشت و به سمتم حمله کرد. به سختی توانستم خود را نجات دهم. به سمت مغازه رفتم و چوب بیسبالی را که در مغازه داشتم، برداشتم و به سمتش حمله کردم و چند ضربه به او زدم. با هم گلاویز بودیم که ناگهان روی زمین افتاد. غرق درخون بود. فقط گوشهای نشسته بودم و نگاه میکردم. نمیخواستم او را بکشم. تصور میکردم که زخمی شده است. وقتی مأموران کلانتری دستگیرم کردند، متوجه شدم فوت کرده است.»با اعترافات این مرد از بیمارستان نیز خبر رسید که اعضای بدن مقتول نیز ازسوی خانوادهاش اهدا شده است. بعد از آن قاتل نیز صحنه جرم را بازسازی کرد و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز این مرد ٤٩ساله درمقابل هیأت قضائی دادگاه کیفری استان تهران ایستاد و اینبار منکر قتل عمدی شد.در ابتدای این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: «دراین پرونده محمود ٤٩ساله که ١٧سال سابقه کار درسینما را دارد، متهم است به قتل عمد سعید ٣٢ساله؛ همچنین چند شاهد نیز دراین پرونده شهادت دادهاند که درگیری بین مقتول و محمود بوده و مقتول با ضربه چوب محمود کشته شده است. بنابراین تقاضای مجازات قانونی را دارم.»در ادامه مادر مقتول از دادگاه تقاضای قصاص قاتل پسرش را کرد. پس از آن متهم درجایگاه ایستاد و درباره تفهیم اتهامش گفت: «اتهام قتل عمد را قبول ندارم. من هیچ خصومتی با مقتول نداشتم. اتفاقا با او خیلی رفیق بودم. من ١٧سال در سینما کار میکردم و مدیر تدارکات بودم. بعد از آن تعدیل نیرو شدم و حدود دو- سهسال پیش مغازه املاکیام را ازخانواده مقتول خریدم. من با سعید و برادرانش خیلی رفیق بودم و اختلافی نداشتیم، اما آنها مرتب از پنجره آشغال میریختند پایین و از آنجایی که من خیلی وسواسی هستم، باید هر روز جلوی مغازهام را میشستم. چند باری تذکر داده بودم تا اینکه روز حادثه برادر سعید از بالا آشغال روی موتورم ریخت. همان لحظه سعید را دیدم و به او اعتراض کردم، اما او انگار اصلا درحال خودش نبود. چون شروع کرد به فحشدادن؛ من هم یک سیلی به صورتش زدم. همان لحظه برادر سعید با صندلی، خود سعید با یک تی و دوستشان به من حمله کردند. آنها مرا آنقدر زدند که بیحال شدم. من هم یک چوب بیسبال که از قبل درمغازهام گذاشته بودم، را به طرف آنها پرت کردم. فقط میخواستم از خودم دفاع کنم. نفهمیدم چه شد که سعید جان باخت. من نمیخواستم کسی را بزنم.»قاضی پرسید: «چرا چهار سابقه کیفری در پروندهات داری؟» متهم پاسخ داد: «آنها مربوط به ٣٠سال پیش است. آنوقتها که جوان بودم و خام؛ سابقهها مربوط به رابطه نامشروع و شرب خمر و موادمخدر است.»در ادامه برادر مقتول به هیأت قضائی گفت: «قاتل به واسطه چندین سال کار درسینما، سناریوی دقیقی را ساخته است. درصورتی که برادر من مظلومانه کشته شد و همه شاهد هستند که قاتل چطور ضربه را به او وارد کرد که جمجمهاش شکست و خونریزی مغزی کرد.»درپایان نیز هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی دراینباره را صادر کنند.*عکس تزئینی است
۱۲ بهمن ۱۳۹۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]