واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مرد بيخانمان قتل پيرمرد را شرح داد
مرد بیخانمان که در جریان زندگی مخفیانه در خانه مردی سالخورده وی را به قتل رسانده، در جلسه محاکمه حادثه را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، اول ارديبهشت ماه سال گذشته، مأموران كلانتري 105 سنايي از قتل پيرمردي در يكي از خانههاي خيابان فلسطين با خبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به يحيي 70 ساله بود كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، كارآگاهان در جريان تحقيقات موفق شدند مردي به نام كيوان را به عنوان مظنون بازداشت كنند. او به قتل اعتراف كرد و مدعي شد بر سر مصرف مواد مرتكب قتل شده است. كيوان گفت: روز حادثه براي مقتول مواد آورده بودم كه با هم درگير شديم و با چاقو به او ضربهاي زدم كه كشته شد. وقتي تحقيقات پليس نشان داد كه مقتول به مصرف مواد اعتياد نداشته كيوان بار ديگر مورد بازجويي قرار گرفت. متهم 30 ساله در شرح ماجرا گفت: مدتي قبل همسر و فرزندم من را ترك كردند. از آنجا كه جايي براي زندگي نداشتم، راهي خوابگاه شدم، اما به خاطر سرقتي كه انجام داده بودم، من را اخراج كردند. در مدتي كه در خوابگاه بودم، متوجه شدم در ساختمان چند طبقه مقابل خوابگاه پيرمرد و پيرزني به تنهايي زندگي ميكنند و بقيه طبقات آن خالي است. يك روز به عنوان مأمور گاز وارد شدم و ساختمان را بررسي كردم. بعد از آن پنهاني وارد آنجا ميشدم و در يكي از طبقهها استراحت ميكردم. مدتي كه گذشت پيرمرد متوجه حضورم شد و با هم درگير شديم. براي فرار با چاقو ضربهاي به او زدم كه كشته شد.
با كامل شدن بررسيها، پرونده براي رسيدگي به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و متهم روز گذشته پس از اينكه اولياي دم برايش درخواست قصاص كردند، مقابل هيئت قضايي پاي ميز محاكمه ايستاد. او اتهامش را قبول كرد و گفت: پنج سال بود كه از همسر و فرزندم خبري نداشتم، به خاطر اينكه جايي براي زندگي نداشتم. سه ماه در خوابگاهي كه روبهروي خانه پيرمرد بود، زندگي ميكردم تا اينكه به خاطر سرقت مرا از آنجا اخراج كردند. در مدتي كه در خوابگاه بودم خانه پيرمرد را زير نظر داشتم و متوجه شدم چند واحد ساختمان خالي است و پيرمرد تنها در طبقه چهارم زندگي ميكند. وقتي از خوابگاه اخراج شدم، زنگ ساختمان را زدم و به عنوان مأمور گاز وارد ساختمان شدم. مخفيانه به واحد پنجم كه خالي از سكنه بود، رفتم و از كهولت سن پيرمرد سوء استفاده كردم و مقداري لوازم و خورد و خوراك براي خودم به واحد پنجم بردم. بعد از آن هم مخفيانه به آنجا ميرفتم تا اينكه شب حادثه گرسنهام شد و براي برداشتن غذا به خانه پيرمرد رفتم. موقع برگشت با مقتول روبهرو شدم. او ترسيده بود و شروع به فرياد زدن كرد. وقتي مانع رفتن من شد با چاقو چند ضربه به گلو و پهلوي او زدم و فرار كردم. متهم در آخرين دفاع گفت: هيچ انگيزهاي از قتل نداشتم. آن شب حالت عادي نداشتم وگرنه دست به چاقو نميشدم و بدون صدمه به پيرمرد فرار ميكردم. از اولياي دم درخواست گذشت دارم.
در آخر جلسه، هيئت قضايي بعد از آخرين دفاع وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]