تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828999715




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

از محیط زیست تا ایران همینجا است که ایستاده ایم


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: فعالیت های پژوهشی در یک نگاه از محیط زیست تا ایران همینجا است که ایستاده ایم تهران- ایرنا- «محیط زیست، کنشگری زنان و جامعه پایدار»، «شکاف طبقاتی، عدالت اجتماعی» و «ایران همینجا است که ایستاده ایم» از مهمترین نشست هایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.


** محیط زیست، کنشگری زنان و جامعه پایدارنشست «محیط زیست، کنشگری زنان و جامعه پایدار» در انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. «گیتی خزاعی» جامعه شناس در این نشست با اشاره به شاخص های کنشگری محیط زیستی با تاملی تاریخی و مفهومی بر روند این امر از گذشته گفت: کنشگری محیط زیستی یا به عبارتی جنبش محیط زیستی سابقه ای طولانی ندارد اما تاثیر زیادی بر لایه های مختلف نظام اجتماعی داشته‌ است یا بستری برای توسعه حقوق زنان یا موجب تغییر یا تولید ادبیات مفهومی و نظری، در حوزه کنشگری مدنی و کنشگری در حوزه‌ عمومی و حوزه سیاسی شده‌ است. خزاعی در ادامه افزود: همزمان با تغییر دوره‌ زمانی و در مساله های محیط ‌زیستی در سطح جامعه، شکل کنشگری این عرصه هم تغییر کرده ‌است. برای نمونه اگر در دنیا در دهه‌ 70 و 80 میلادی، تاکید اصلی جنبش های محیط زیستی و محورهای کنشگری آن بر مشکل های محلی و ملی متمرکز بود و آنها هم متکی بر مسایل خاص و جزیی بودند اما امروز با افزایش مشکل ها در این زمینه و تشدید روند قهقرای محیط زیستی به ویژه مساله‌ تغییر اقلیم، مسایل کنشگران این حوزه نیز تغییر کرده است. با این وجود در این دهه ها در شیوه کنشگری محیط زیستی هم تغییر بنیادی ایجاد شد اگر در گذشته، کنشگری محیط زیست به مشارکت مدنی و حضور جدی در فضای شهری و حوزه عمومی محدود می‌شد، امروز تلاش می‌شود تا هم از ابزار کنشگری مدنی مانند رسانه به ویژه رسانه های مدرن برای تولید گفتمان کنشگری محیط زیستی استفاده‌ بیشتر و بنیادی‌تری شود و هم اینکه کنشگران محیط زیست به حوزه مدنی محدود نشده اند و در حوزه آکادمی با ایجاد پیوند میان حوزه آکادمی و مدنی، شکل جدیدی از کنشگری علمی را معرفی کرده اند. این جامعه شناس بیان کرد: شیوه کنشگری بنا به موضوع و مسایل جدید محیط زیستی در طول زمان تحول یافته است و کنشگری محیط زیستی باید بتواند خود را با وضعیت امروز این حوزه، مسایل و مشکل های جدید محیط زیست هماهنگ سازد و به روز نگه دارد. تقلیل موضوع های محیط زیستی به حوزه های حفاظت و آلودگی محیط زیستی، مانع از اثر بخشی کنشگری آن شده است.«اسماعیل کهرم» مشاور ارشد سازمان محیط زیست با اشاره به نقش زنان در بهبود وضعیت زیست محیطی گفت: برای من تصور شروع و ادامه نهضت حفاظت از محیط زیست بدون زنان در جوامع غیر ممکن است. نقش زنان را از چند زمینه می‌توان بررسی کرد. من علاقه مندم نخست نقش این قشر را به عنوان یک مادر بررسی کنم.مشاور ارشد سازمان محیط زیست در ادامه افزود: جنبه دیگر که قابل تامل و بررسی است، تاثیر زنان بر محیط زیست، رفتار زنان در خانواده و جامعه محسوب می شود. همیشه فرزندان آنها با چشمی بینا و گوشی شنوا این رفتارها را الگوبرداری می‌کنند و البته در زندگی سرلوحه رفتارهای خود قرار می‌دهند. بنابراین زنان از نظر رفتار فردی و از لحاظ رفتارشان در نقش مادری به طور مستقیم در نهضت حفظ محیط زیست در خانه، جامعه و در نهایت نهضت‌های محیط زیستی جهانی، نقش دارند. تمام اینها ضرورت مساله را نشان می‌دهند زیرا بایسته و شایسته است که به نقش زنان در حفظ محیط زیست بها دهیم. جنبش حفاظت از محیط زیست در ایران امیدوار کننده به شمار می رود به ویژه فعالیت و حضور زنان در این زمینه مشهود است. «خدیجه کشاورز» جامعه شناس موضوع سخن خود را با محوریت برابری زن و مرد و تاثیر آن در فعالیت های محیط زیستی زنان به ویژه زنان دانشگاهی آغاز و بیان کرد: از سده ها پیش شاعران و نمایشنامه نویسان از چهره زنانه طبیعت سخن گفته ‌اند. با این حال از زمانی که انسان شروع به آماده کردن زمین برای کشت کرد، آینده طبیعت به وسیله مردان رقم خورد و این شاید تا میزانی توضیح دهنده بحران وحشتناکی محسوب می شود که امروزه سیاره زمین را تهدید می‌کند. به نظر می‌رسد زنان به ضرورت زندگی در صلح با زمین و حمایت آن حساس تر هستند.کشاورز در ادامه افزود: در یک نگاه می‌توان گفت زنان در جهان در حال توسعه ارتباط مستقیم تری با محیط طبیعی دارند و از تخریب آن بیشتر رنج می برند هر چند برخی نظریه ها بر وجود جوامع مادرسالار در دوره های تاریخی تاکید می کنند اما همواره این ارزش های مذکر هستند که جهان را تحت سلطه داشته و آن را تخریب کرده اند. این جامعه شناس بیان کرد: همان طور که گزارش توسعه انسانی برنامه سازمان ملل نشان می‌دهد، امروزه نیز حتی یک جامعه در جهان وجود ندارد که زنان و مردان از عدالت واقعی بهره مند باشند. در بیشتر بخش های جهان، زنان درس خوانده کمتر از مردان هستند و بدتر از همه این که از هم فکری زنان به ندرت در تصمیم گیری هایی که به آینده زمین و ساکنان آن ارتباط دارد، استفاده می شود. البته مردان بسیاری با اشتیاق برای حمایت از محیط زیست مبارزه و زنان بسیاری به تخریب آن کمک می‌کنند و این مساله عمومیت ندارد اما تردیدی نیست که مشارکت بیشتر زنان در تصمیم گیری های محیط زیستی به ما اجازه می‌دهد تا سازگاری بهتری با طبیعت داشته باشیم.وی در پایان تصریح کرد: نمی توان آموزش محیط زیست را از آموزش توسعه جدا کرد. وضعیت توسعه شمال و جنوب پیامدهایی برای تمام کره زمین در بردارد. مصرف بالای انرژی در شمال و جنگل زدایی در جنوب موجب گرمایش عمومی کره زمین و از میان رفتن هزاران گونه حیوانی و گیاهی، مهاجرت و ترک کشاورزی به وسیله جمعیت های بومی شده است که امرار معاش خود را از جنگل ها انجام می دهند. بیابان زایی تنها مساله ای محیط زیستی نیست، بیابان زایی پیامدهای بسیار شدید برای کشاورزی و دامپروری به دنبال دارد.** شکاف طبقاتی، عدالت اجتماعینشست «شکاف طبقاتی، عدالت اجتماعی» (کارتن خوابی، گورخوابی و وجدان اجتماعی) به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. رحیم محمدی استاد جامعه شناسی دانشگاه امام حسین(ع) در سخنان خود با اشاره به اینکه در نگاه اجتماعی، گورخوابی، کارتن خوابی، اعتیاد و ... فهم خاصی دارد، گفت: آن فهم این است که اینها قربانی اجتماعی هستند. در رویکرد اخلاق سنتی و روانشناسی، خود این افراد مقصرند اما به این صورت نیست و در جامعه مدرن شهری اینها قربانیان روابط اجتماعی هستند. برای نمونه این افراد اگر در یک خانواده منسجم تربیت می شدند آیا به این روز می افتادند؟ اگر در یک مدرسه ای مناسب تحصیل می کردند آیا گورخواب یا بی خانمان می شدند؟ هر چند امروز مدارس و نظام آموزش و پرورش ما وضعیت بسیار بدی دارد و بسیاری از این آسیب های اجتماعی در واقع زواید زشت نظام آموزش و پرورش و مدرسه ای ما است. اگر یک سیستم شهرداری حرفه ای و مدنی داشتیم آیا این اتفاق می افتاد؟محمدی افزود: اگر می توانستیم مدیریت مناسب تری در بحث های مختلف اجتماعی مانند بهزیستی، درمان و ... داشته باشیم این اتفاق نمی افتاد. بنابراین در یک نهاد اجتماعی اینها قربانیان این ساختارها و چرخ های زندگی اجتماعی اند. جامعه در مقابل اینها مسوول است هر چند من در نگاه خودم از سهم فرد غفلت نمی کنم یعنی افراد هم بی سهم نیستند و گاهی کوشش های فردی چنین افرادی جواب می دهد و می توانند خودشان را تا حدودی از این فلاکت ها حفظ کنند.استاد دانشگاه امام حسین(ع) بیان کرد: مفهومی در جامعه شناسی به عنوان جامعه پذیری وجود دارد که به معنای این است که نوآموزان و دانش آموزان جامعه و کسانی که به تازگی عضو جامعه می شوند جامعه آنها را تربیت می کند و به آنها مهارت زندگی یاد می دهد و ذخیره های فرهنگی جامعه را به آنها منتقل و زبان آموزی می کند و آنها را زبان پذیر می کند. شرایط اجتماعی کار، اشتغال، مهارت، کسب درآمد و روش های مختلف زیستن در شهر و جامعه را به آنها می آموزد.محمدی با بیان اینکه باید نظام آموزشی کارآمد داشته باشیم و آموزش و پرورش باید بتواند به اعضای جامعه، زندگی کردن یاد بدهد، گفت: امروزه مطالعه هایی که در حوزه آموزش و پرورش داریم نشان می دهد، آموزش و پرورش دنیا به این سمت پیش رفته است که دو چیز موضوع آموختن باشد؛ یکی زندگی و دیگری کیفیت زندگی. یعنی آموختن زندگی و کیفیت زندگی موضوع آموزش است. مدرسه جایی است که ما در آن روش فهمیدن مساله های زندگی و راه حل هایی برای حل آنها را می آموزیم در حالی که ما بچه هایمان را به دست سیستم دموکراتیک مدرسه می دهیم و صبح تا شب یک سیستم حافظه پروری، امتحان، ترس، اضطراب و ... را به اینها می آموزد.وی در ادامه تصریح کرد: با این سیستم آموزشی یک عده ریزش خواهند کرد اما اگر سیستم آموزش و پرورش مبتنی بر آموختن زندگی و کیفیت زندگی مانند چگونگی رفتار با همسایگان، رفتار در شهر، رانندگی و ... باشد به تدریج می توانیم خودمان را منطبق کنیم.استاد دانشگاه امام حسین(ع) گفت: همه ما باید مقداری احساس مسوولیت داشته باشیم و به این فکر کنیم که زندگی شهری جدید و زیست کلانشهری با ما چه کرده است که تنها به خودمان می اندیشیم؟ آیا من به فراتر از خودم مسوولیتی ندارم؟ مقداری فردگرایی خودانگارانه در ما پررنگ و بر ما غالب شده است. بنابراین ضمن اینکه بایستی نهادهای اجتماعی ما مسوولیت های خود را درست انجام دهند مردم هم باید احساس مسوولیت کنند و در قالب نهادهای اجتماعی، موسسه های خیریه و ... کارهایی را به اندازه توانشان انجام دهند.وی در ادامه افزود: به نظرم نخستین کاری که باید در قبال افرادی مانند گورخواب ها و ... انجام شود علاوه بر ساماندهی آنها، آموزش های ثانویه است و نباید مانند مدرسه بلکه باید همراه با زندگی باشد. برای نمونه افرادی که علاقه مندند مانند مددکاران اجتماعی باید با اینها زندگی کنند و به تدریج ذخیره های فرهنگی آنها را بیدار کرده و آنها را به زندگی اجتماعی برگرداند.بیژن عبدالکریمی استاد دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه تمایلی به صحبت کردن درباره مسایل اجتماعی نداشته ام و در واقع شاید حرفی برای گفتن نداشته باشم، اما سخنم بیشتر در توضیح و درک «نمی دانم» است، گفت: در کشور ما درک این نمی دانم بسیار مهم است همان طور که می دانید سقراط گفت من نمی دانم و همه ما با آن نمی دانم آشنا هستیم و بزرگترین نظام فلسفی بشر را هگل فیلسوف آلمانی شکل داد.عبدالکریمی در ادامه افزود: در واقع گورخوابی به عنوان نمادی از دردهای زیادی است که در جان این ملت و کشور وجود دارد، اما سوال من این است که وظیفه ما در برابر این فجایع چیست؟ وظیفه ما در قبال این بی عدالتی ها چیست؟ سوال این است که آیا محکوم کردن اخلاقی این امور و تیره بختی ها تنها کاری است که باید بکنیم و پایان رسالت ما است که توانسته ایم وظیفه مان را به عنوان یک دانشجو، دانشگاهی و ... انجام بدهیم یا اینکه وظیفه سنگین تری بر دوش ما قرار دارد؟وی یادآور شد: ممکن است بگویید که وظیفه ما این است که دست به عمل بزنیم و فکری بکنیم اما سوالم را می توانم به این صورت تغییر شکل بدهم که چه کاری کنیم و از کجا شروع کنیم؟ بعضی وقت ها دست به نصایح اخلاقی می زنیم اما آنها کارگر نیستند. به جامعه هشدار می دهیم که اتمیسم دارد نهاد جامعه را متلاشی می کند اما جامعه بر پایه یک منطق اتمی شده مسیر خود را ادامه می دهد و هیچ کس به فکر دیگری نیست. استاد دانشگاه آزاد اسلامی اظهار داشت: من معتقدم بی عدالتی های اجتماعی، نابرابری های اجتماعی و ... یک امر اجتماعی نیستند. به اعتقاد من بی عدالتی های اجتماعی و همه این مسایل یک امر متافیزیک و آنتولوژیک است. در واقع پرسش این است که آیا ما در قبال این تیره بختی های اجتماعی می توانیم کاری کنیم؟ پاسخم این است که در شرایط کنونی هیچ کاری نمی توانیم بکنیم و روند تیره گونی های این جامعه روز به روز افزون تر می شود.عبدالکریمی توضیح داد: ما برای اینکه دست به کنش بزنیم به طرح و برنامه نیاز داریم و برای اینکه طرح و برنامه داشته باشیم نیاز به راهبرد داریم و برای این که راهبردی داشته باشیم نیاز به نظریه اجتماعی و تئوری داریم و برای این که یک نظریه و تئوری داشته باشیم نیاز به یک آنتولوژی داریم اما متاسفانه همه ما فاقد طرح و برنامه، راهبرد و نظریه اجتماعی هستیم چرا که نمی دانیم جهان کجاست و با این جهان می خواهیم چکار کنیم و چه نسبتی با این جهان داشته باشیم.وی در پایان افزود: مدرنیته فراسوی همه ارزش ها و جهت گیری های ما است. نیروی تاریخی تکنولوژی ساحتی است که هیچ ارزش اعتقادی و اخلاقی را بر نمی تابد. با اخلاق، ایدئولوژی و تئولوژی نمی توان با این نیروی تاریخی مواجه شد. این نیروی تاریخی به تعبیر هایدگر جهان را ساختارمند کرده و ما باورهای تئولوژیک و اخلاقی و گرایش های اعتقادی نمی توانیم با این ساحت ارتباط برقرار کنیم. اگر فردی درباره این اندیشیده باشد در می یابد که جهان کنونی یک خیابان یک طرفه است. در جهان کنونی هیچ آلترناتیوی برای مسیری که مدرنیته طی می کند، نداریم. این نیرو همه فرهنگ ها را در خودش ادغام کرده است. اگر کسی فکر می کند که جهان کنونی جانشینی دارد به نظر من خوشبین است. به نظرم این فجایع و تیره بختی ها تا زمانی که ما نفهمیدیم اینجا کجاست و ما چکار باید بکنیم هیچ کاری نمی توانیم بکنیم مگر اینکه این اراده معطوف به فهم جهان کنونی در ما بیدار شود.** ایران همینجا است که ایستاده ایمنشست تامل درباره ایران با عنوان «ایران همینجا است که ایستاده ایم» در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.حکمت‌الله ملاصالحی استاد باستان‌شناسی دانشگاه تهران به عنوان نخستین سخنران گفت: ما در عصر پیچیده‌ای زندگی می‌کنیم و سخن‌گفتن و اندیشیدن در این زمان کار دشواری است. در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشر، اوضاع به این شدت وخیم، شکننده و خطرخیز نبوده است. در شرایط کنونی، این که بتوانی به‌درستی تحول های غرب را فهم و رصد کرد و دریافت که متعلق به چه اقلیمی هستی، کار مهمی به شمار می رود. سید جواد طباطبایی به‌خوبی از عهده این کار برآمده است و سزاوار این صفت محسوب می شود؛ قلندر دو اقلیم.حجت الاسلام داوود فیرحی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران از دیگر سخنرانان این جلسه به بیان یک خاطره علمی پرداخت و اظهار داشت: یادم هست که در 1369 تا 1373 خورشیدی سید جواد طباطبایی در دانشکده حضور داشت و آن زمان ما دانشجوی لیسانس بودیم در همان دوره آوازه سید جواد طباطبایی در دانشکده پیچیده بود و کتاب «درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» وی منتشر شده بود. انتشار این کتاب نشان از تولد یک اندیشه بزرگ داشت و معلوم بود که قرار است این راه ادامه پیدا کند. در همان دوران سه گانه نخست کتاب طباطبایی به بازار پژوهش عرضه شد و نشان از آن داشت که قرار است به تدریج آثار های دیگری از او منتشر شود.وی در ادامه افزود: یکی از انگیزه های من به عنوان طلبه که باعث شد رشته علوم سیاسی را ادامه بدهم حضور سیدجواد طباطبایی در دانشکده بود. هم وجود این استاد در دانشکده فرصت و نعمت بود هم نبودنشان چون فرصت پیدا می کرد که بنویسد. در همان زمان در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران گرایش های مختلفی وجود داشت؛ یکی گرایش جامعه شناسی و دیگری تاریخ. در این میان شاخه اندیشه یتیم مانده بود اما با حضور استاد طباطبایی این گرایش تقویت و مطرح شد. هنوز هم که هنوز است سایه او بر سر این رشته وجود دارد.این استاد دانشگاه بیان داشت: حضور طباطبایی از چند وجهه مهم بود. نخست اینکه او بحث بسیار مهمی را درون یک مثلث. ایران، اسلام و تجدد مطرح کرد. علاوه بر این وی توانست مسایل امروز را به پرسش های فلسفی تبدیل کند. به عبارت دیگر موضوع هایی را که از حالت ایدئولوژیک خارج شده بود یک مساله فلسفی و قابل تامل کرد. عباس آخوندی وزیر مسکن، راه و شهرسازی هم در این مراسم حضور یافت و به سخنرانی پرداخت. سخنان آخوندی بیشتر به ارایه تجربه های وی از مدیریت اجرایی، مفهوم توسعه و ایران متمرکز بود. وزیر مسکن، راه و شهرسازی گفت: برای من به عنوان فردی که به توسعه ایران فکر می کند، این پرسش همیشه مهم بوده است، آیا می‌توان به توسعه ایران اندیشید بی‌آنکه بدانیم مساله کشور چیست. متأسفانه در پنج تا 6 دهه گذشته درک درستی از موضوع ایران در دستگاه سیاست‌گذاری نبوده و اگر بوده نیز بسیار محدود بوده است. این پرسش باید مدام در ذهن مقام‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز باشد که چگونه ایران را می‌شناسیم و مکان و زمان برای ما که در این خطه زندگی می‌کنیم، به چه مفهوم است؟ مسوول ایرانی نمی‌تواند بدون شناخت مسایل کشور به برنامه‌ریزی اقدام کند. همچنین رضا داوردی اردکانی رییس فرهنگستان علوم و چهره ماندگار فلسفه در این نشست گفت: آشنایی من با سیدجواد طباطبایی به اوایل انقلاب باز می گردد. در آن زمان من کتابی به نام فارابی نوشتم که در دانشکده ادبیات چندان از آن استقبال نشد البته نوشتن این کتاب برای من به عنوان یک تکلیف و بخشی از رساله دکتریم بود. با این حال در همان زمان این کتاب در دانشکده حقوق به آن توجه شد و طباطبایی یک یادداشت آمیخته به لطف در یکی از مجله ها درباره این کتاب برای من نوشت. در همان زمان بنده احساس نوعی پیوند روحی با او کردم. داوری اردکانی در ادامه افزود: من و سیدجواد طباطبایی هر دو به سیاست می اندیشیم اما هیچ کدام از موضع و اندیشه سیاسی حکم نمی کنیم. برخی مرا ملامت می کنند که تو مدام می گویی آدم سیاسی نیستم اما نوشته ها و حرف هایت سیاسی است. به عقیده من سیاسی نوشتن با سیاسی بودن یا عضو یک حزب یا در گروه حضور داشتند فرق دارد. سید جواد طباطبایی، فیلسوف سیاست است اما عضو یک حزب و گروه سیاسی نیست در واقع او تفکر سیاسی یاد می دهد.رییس فرهنگستان علوم خاطرنشان کرد: تنها قومی که بعد از یونان، فلسفه را فرا گرفت ایران اسلامی بود این در حالی است که دیگر کشورهای اسلامی چنین توجهی به فلسفه نداشتند. ابن خلدون هم به وضوح به این موضوع اشاره کرده است. موسی غنی نژاد عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت و کارشناس حوزه اقتصاد به عنوان دیگر سخنران این مراسم عنوان کرد: درباره غرب، افراد مختلفی مطلب نوشته اند اما کتابی که سیدجواد طباطبایی درباره تجربه غرب در ایران نوشته از نظر کامل بودن با هیچ کتاب دیگری قابل مقایسه نیست و من خیلی چیزها درباره اندیشه غربی را از این اثر یاد گرفتم. سید جواد طباطبایی مفهومی طرح کرد که بسیار تازگی دارد آن هم مفهوم جدید در قدیم است. او آنچه که درباره به ملیت مطرح کرده موضوع بسیار جدیدی است. ما در کتاب وی با نوع جدیدی از مفهوم ملیت سر و کار داریم که در اندیشه غربی آن را پیدا نمی کنیم. چیزی که طباطبایی راجع به غرب می گوید با مفهوم ملیت متفاوت است. هیچ فردی بدون هویت وجود ندارد. انسان بدون تعلقات اعتقادی و ارزشی، انسان نیست. ما ناسیونالیزم ایرانی نداریم آنچه ما داریم ایرانیت و آگاهی ملیت محسوب می شود.سید‌جواد طباطبایی مدیر گروه فلسفه مرکز دایره ‌المعارف بزرگ اسلامی آخرین سخنران این نشست توضیح داد: اهالی ایدئولوژی در ایران مانند «جلال آل ‌احمد» درباره بد بودن پدیده دانشگاه سخنان زیادی گفته‌اند اما در کنار این به ضرورتی که باعث تشکیل دانشگاه در نظام آموزشی شد، اشاره نکرده‌اند. زمانی در ایران نظام علمی سه تا چهار سده ایستا بود و حرکتی نمی‌کرد. در همان زمان ما گرفتار طاعون شدیم که بخش زیادی از جمعیت را قربانی کرد و آنجا بود مشخص شد با «قانون» ابن‌سینا و علومی مانند آن و به طور کلی علم سنتی نمی‌توان مردم را از معضل بیماری های جدید نجات داد. در اینجا بود که ضرورت علوم جدید و تشکیل دانشگاه درک شد. طباطبایی در ادامه افزود: همین اتفاق در جایی دیگر به شکلی رخ داد و آن هنگامی بود که دو قدرت جهانی روس و انگلیس از شمال و جنوب به جان کشورمان افتاده بودند. افرادی هم چون قایم مقام فراهانی و امیرکبیر در این برهه به این فکر افتادند که با این قدرت ها مبارزه کنند زیرا کم‌کم می‌دانستند مناسبات جهانی چیست و متوجه بودند که باید جایی برای خود در آن باز کنند. قایم مقام فراهانی می‌دانست در این مناسبات شکست خورده است و راه فراری ندارد. در همین ایام او به سفیر انگلیس می‌گوید: «من اینجا هستم که منافع ایران را تأمین کنم و اجازه نمی‌دهم قراردادهای تحمیل شده، عملی شوند. حالا یا به مردی یا به نامردی.»مدیر گروه فلسفه مرکز دایره ‌المعارف بزرگ اسلامی بیان داشت: این پایان نظام سنتی مناسبات بین المللی ما است. در آن زمان در ایران فردی به زبان خارجی مسلط نبود و این روس ها و انگلیس ها بودند که به زبان فارسی حرف می زدند. بنابراین معلوم شد که ما در آن مقطع در حوزه اندیشه شکست خورده ایم و بر پایه منطق سنتی خود، منطق مناسبات سیاسی را درک نمی‌کردیم و این یک خلأ میان نظام سنتی و دنیای جدیدی بود که با ایران فرق داشت و خود را به کشور تحمیل می‌کرد. این پژوهشگر حوزه علوم انسانی تأکید کرد: چیزی که در واقع من مطرح می‌کنم، این است که این دانشگاه تقلید است و اگر بخواهیم محلی برای اجتهاد علمی داشته باشیم باید این محل متعلق به خودمان باشد. به عبارتی باید مسأله آن خودمان باشیم و اگر دانشی نتواند موضوع خود را تعیین کند، نمی‌توان به تولید علم چشم امید داشت و در ایران دانشگاه برپایه موضوع هایی که بیرون از محیط ما شکل می‌گیرد، حرکت می‌کند و موضوع آن خودمان نیستیم. ما اگر نتوانیم موضوع خودمان را تعیین کنیم، توان تأسیس نداریم.طباطبایی یادآور شد: دانشگاه ما 2 بال برای پریدن دارد که اینها پاسخ این 2 پرسش است که ایران چیست و غرب چیست؟ ما وقتی بتوانیم به عنوان مجتهد این 2 پرسش را پاسخ بدهیم، تازه به جایی رسیده‌ایم که می‌توانیم مختصات آنچه را تولید علم می‌کند ترسیم کنیم. من در این موضوع در چارچوب علوم انسانی صحبت نمی‌کنم، بلکه بحث یک واقعیت تاریخی است که قبل از آن که مفاهیم آن ایجاد شده باشد، واقعیت آن ایجاد شد، یعنی ملت ایران بود قبل از آنکه مفهوم ملت باشد یا دولت ایران بود قبل از آنکه مفهوم دولت باشد.دبیر گروه فلسفه مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی گفت: من نمی‌گویم ایران باید مسأله دانشگاه ما باشد چون این امر یک یا 2 پاسخ قطعی دارد. ایران مشکل ما است به این معنا که می‌شود بی نهایت درباره آن حرف زد و بحث علمی کرد، در حالی که هنوز رمز و راز آن بر ما آشکار نشده است. بنابراین علوم انسانی فعلی از مفاهیمی که در جای دیگری تولید شده و با موادی که از ما نیست، تشکیل شده است. بسیاری از مفاهیم درباره ایران مثل ناسیونالیسم و... برپایه موادی در جای دیگر ایجاد شده‌اند. علم در جایی آغاز می‌شود که بتوانیم مفاهیم جدید را با مواد مشخص تاریخ ایران تدوین کنیم و ما هنوز آن مفاهیم را طبقه بندی نکرده ایم. با مفاهیم سنتی هم نمی‌شود بحث های جدید را باز کرد. *گروه اطلاع رسانی خبرنگار: مهدی احمدی** انتشار دهنده: شهربانو جمعه **پژوهشم**9370**2002**9131***ایرنا مقاله کانالی برای انعکاس مقاله های اندیشکده ها - پژوهشکده ها - دانشکده ها - مراکز تحقیقاتی و رسانه های ایران وجهان* Irnaarticle@



22/10/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن