واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: قدرت مردم را با اعتمادسوزی تضعیف نکنیم *محسن داوری بجنورد- ایرنا- «امیرمحمد»، کودک 5 ساله شوقانی را حالا خیلی ها می شناسند؛ کم و بیش شنیده اند که حیوانی بند پاره کرده، چه بر سر طفل بینوا آورده است؛ دست تقدیر بوده یا سهل انگاری والدین و قصور صاحبکار پدر، به هر حال روزگار عجالتا روی ناخوشش را به او نشان داده است.
اما هر چه بود، تنگدستی خانواده «امیرمحمد» ما را شماری شهروند-خبرنگار، به گشاده دستی نیکوکارانی دلسوز پیوند زدند. به لطف خدا و یاری مردم، فضای مجازی و شبکه های ارتباطی وسیله ای شد برای رساندن پیام خانواده بی پناه این کودک به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، و سپس خیل کثیر مردمان نیکوکار شیفته دستگیری از همنوعان. اندک مدتی بعد، آن هایی هم که در رده های گوناگون، مسئولیت دولتی و اجرایی دارند، به میدان آمدند. با اطلاع رسانی گسترده ایرنا و فعالان مدنی استان، حالا دیگر نه تنها استاندار و معاونان و مشاوران و مدیران کل و رؤسای سازمان های امدادی و درمانی استان، بلکه حتی شخص وزیر بهداشت و مسئولان نهاد ریاست جمهوری در تهران، پیگیر مداوا و تکمیل روند درمان و بازتوانی «امیرمحمد» 5 ساله هستند.این البته نخستین بار نیست که قدرت مردم در قالب پویش های مدنی، مسئولان را به واکنش وا می دارد. مگر نه این است که طرح موسوم به «سه شنبه های بدون خودرو» را ابتدا نمایندگانی از همین عامه مردم، در قالب تشکل های زیست محیطی به راه انداختند و حالا در هر شهر کوچک و بزرگ، نه فقط دوستداران محیط زیست یا حتی مردم عادی، بلکه مسئولان ارشد نیز از آن باخبرند و در موارد زیادی هم طبق الگوی رفتاری آن کارزار عمل می کنند؟ از آن پیشتر، موضوع نجات دریاچه ارومیه است که ابتدا جوانانی در فضای مجازی، کارزارهای تبلیغی و پویش های مردمی بسیاری راه انداختند که هرچند ابتدا با روی ناگشوده و اخم مقامات دولت وقت مواجه شد، اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، احیای این دریاچه به اولویت کاری مسئولان مبدل شد.در رخداد پیشامدکرده برای کودک 5 ساله هم استانی ما هم ابتدا خبرهایی پراکنده در فضای مجازی رد و بدل می شد که با ورود رسانه رسمی کشور و حمایت کمپین مردمی خیرین خراسان شمالی و دیگر کمپین و گروه های مجازی، هم مردم خیرخواه بی هیچ چشمداشت به میدان آمدند و هم مسئولان با حساسیت دوچندان، پیگیر سلامت جسمی و روحی این کودک و خانواده اش شدند. با همه این اوصاف، برخی هم در این فقره ماجرا اما و اگر آوردند. گروهی مثل همیشه توپ را به زمین نهادهای حمایتی دولتی و عمومی انداختند و مسئولیت رسیدگی به آن را وظیفه نهادها و سازمان های مورد اشاره دانستند. البته سخن گزافی هم نیست، اما اگر عموم شهروندان جامعه بخواهند به بهانه ضعف یا کم کاری ساختارهای نهادی موجود، از زیر بار مسئولیت اجتماعی و اخلاقی خود شانه خالی کنند، چنین جامعه ای هیچ گاه روی سعادت را نخواهد دید.در سوی دیگر ماجرا، کسانی بودند -و هنوز هم هستند- که با اظهار گلایه از نحوه اطلاع رسانی کمپین مردمی شکل گرفته و چگونگی جمع آوری کمک های نیکوکاران، خواستار جلوگیری از ادامه فعالیت آن شدند. به ویژه پس از انتشار خبری که از دستورات مؤکد شخص اول اجرایی استان خطاب به مسئولان برای پیگیری قضیه حکایت داشت، شماری از منتقدان تشکیل این کارزار مردمی، بر ضرورت توقف سریع تر جمع آوری کمک های مردم و پایان فعالیت کمپین تأکید داشتند. حتی شنیده شد که برخی نیز با اشاره به تکمیل شدن نشدن فرایند قانونی رسمی کمپین مردمی خیرین خراسان شمالی در قالب مؤسسه ای اسم و رسم دار، خواستار آن شده اند که بانیان موضوع به محکمه احضار شوند؛ البته شاید هم حکایت مارگزیده و ریسمان سیاه و سفید باشد! یحتمل خواسته اند من باب پیشگیری از وقوع جرم، کرکره این پویش مردمی را پایین بکشند تا مبادا پول هایی که از سر خیرخواهی و به نیت کمک به خانواده های این چنینی جمع می شود، از ناکجاآباد سر در آورد. و شاید هم در محفل های جمعی و یا فردی مطرح کرده اند که شاید بانیان این کمپین تازه تأسیس، در صدد جلب نظر و رأی مردم در انتخابات پیش رو باشند و مترصد نشستن بر کرسی های پارلمان شهری.البته نگارنده خود را مجاز نمی بیند که در جایگاه قضاوت این رفتارها بنشیند و از پشت پرده های احتمالی در چنین قضایایی هم بیخبر است –البته اگر پشت پرده ای و نیت ناصوابی در میان باشد!- اما شاید بهتر باشد از دریچه تنگ عالم سیاست به هر موضوعی نگاه نکنیم. مردمی هم که در این قبیل موارد، تبلور حس نوع دوستی باعث می شود که کمابیش، کمک هایی به نیت دستگیری از نیازمندان اهدا کنند، همگی عاقل و بالغ و مختار بوده اند و اجباری در کار نبوده است. از قبل هم اکثرا دانسته اند سکاندار آن بانک بزرگی که شعارش اعتماد مردم بود و پیشینه ای چند ده ساله داشت، با کژتابی و ناراستی، پول های ملت را به کیسه معدودی سرازیر کرد و خود به آن سوی آب ها رفت؛ تمام آن هایی که به این کمپین و سایر پویش های مردمی کمک می کنند، و این کار را هم در موارد فراوان در کمال گمنامی انجام می دهند، همه این ها را –وحتی بسیار بیشتر از این ها را- می دانند. اما لابد اندک اعتمادی هنوز بین شهروندان هست؛ و به قول شاعر، اگر «شعله» آن چنان سرکشی دیده نمی شود، «خردک شرری هست هنوز». اگرچه حق انتقاد برای همگان محفوظ است، و شاید هم در چنین کارزارهای تبلیغی بتوان با برنامه ریزی بهتر و جامع نگری بیشتر، عمل کرد، اما شاید چندان به صرفه و صلاح جامعه نباشد که با سیاه نمایی و تردید افکنی در مردم، با اما و اگر انداختن بر سر زبان ها، با سیاسی جلوه دادن هر حرکت اجتماعی افراد شاخص، تداوم حمایت های مردمی از فعالیت های خیرخواهانه را تهدید و تحدید کنیم. از یاد نبریم چنین حرکت های خداپسندانه ای هم به مردمان امید بیشتری می بخشد و هم حس مسئولیت پذیری و پاسخگویی به مطالبات مردمی را در مدیران تقویت می کند. نگذاریم در آینده «امیرمحمد»ها در کوران حوادث تلخ این چنینی و محدودیت های خاص دستگاه های متولی و حرکت کند نظام اجرایی تنها بمانند./7184/1744 محسن داوری //خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی// ** انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
18/10/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]