واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تدبیر روحانی برای ریشه کنی افراط و دهشتگری در منطقه و جهان تهران- ایرنا- قرار گرفتن تروریسم تکفیری در راس چالش های جهانی موضوعی است که اینک بسیاری از صاحبنظران مسائل بین المللی بر آن اتفاق نظر دارند؛ پدیده ای که ضرورت مقابله با آن را سه سال پیش رییس جمهوری به جهانیان گوشزد کرد و اراده جمهوری اسلامی ایران را برای ریشه کنی این آفت نمایاند.
دهشت افکنی یا همان تروریسم در فضای کنونی منطقه و بین الملل به یکی از پرکاربردترین واژگان در ادبیات سیاسی و رسانه ای تبدیل شده و بیش از هر زمان دیگری با مفهوم افراطی گری درآمیخته است. در نتیجه این درآمیختگی، تروریست ها ماهیتی فراملی یافته و زیر سایه افراطی گری گردآمده اند. تروریسم نو دیگر در چارچوب قدرت جویی و منفعت طلبی گروهی یا در مرزهای ملی نمیگنجد و اهداف پسامدرن ایدئولوژیک، مذهبی و هویتی را دنبال می کند.امروزه تروریسم و افراطی گری بیشتر در کنار هم به کار می رود گویی این باور نهادینه شده که هرجا باورهای افراطی در حال ریشه دواندن است، باید منتظر خطر دهشت افکنی نیز باشیم. صرف نظر از این که کشورهای مختلف چه موضعی نسبت تروریسم و افراطی گری دارند، در جامعه بین المللی در ضرورت برخورد با این اتحاد نامیمون تردیدی وجود ندارد و اینکه باید با عزمی راسخ به این معضل جدی پرداخت تا جامعه بشری از آن خلاصی یابد. پدیده تروریسم نه به منطقه مشخصی از جهان و نه دین و مذهب خاصی محدود است، علاوه بر اینکه پس از گذشت یک و نیم دهه از شکست کامل فرایند غربی مبارزه با تروریسم (پس از حادثه 11 سپتامبر) این واقعیت برای همگان روشن شده که از راه نظامی گری صرف نمی توان ریشه های تروریسم را خشکاند چراکه اگر جز این بود در طول سال های اخیر از دل القاعده گروهی چون داعش شکل نمی گرفت. با وجود این بی مکانی تروریسم و وقوع رخدادهای پرشمار تروریستی در کشورهای غربی، نوک پیکان ناامنی و کشتار دهشتگران در حال حاضر بیشتر متوجه جهان اسلام و خاورمیانه است. اکنون خاورمیانه بیش از دیگر نقاط دنیا در آتش فتنه هایی که جریان های افراطی به راه انداخته اند می سوزد. از عراق گرفته تا سوریه و یمن، هر کدام صحنه ناآرامی و خشونت است. خاورمیانهِ امروز، چنان غوطه ور در بحرانها و منازعه های پیچیده و در حال گسترش است که دستیابی به هرگونه صلح و ثبات فراگیر و بادوام در چشم انداز نظم و نظام امنیتی آن، حداقل در کوتاه مدت کمرنگ شده است. پر واضح است که برای حل معضلات این روزهای خاورمیانه، اولین گام، شناخت صحیح و همه جانبه از ماهیت چالش ها است تا بتوان قدمی در راستای حل آن ها برداشت و اگر در این زمینه ریشه شناسی صورت نگیرد نمی توان برای مداوا نسخه پیچید. اولین قدم برای مقابله موثر با تروریسم تکفیری این است که به جای متهم کردن دیگری، سردمداران واحدهای ملی به درک مشترکی از آسیب زایی همگانی این پدیده دست یابند و به دنبال پاسخ به چنین پرسش هایی باشند که چه روی داده تا نوجوانی که متولد و رشد یافته غرب است، مانند شهروندی خاورمیانه ای سلاح به دست می گیرد و به گروه های تروریستی می پیوندد. از مهم ترین مسائلی که بر پیدایش نارضایتی و رشد افراطی گری تاثیرمستقیم دارد به کارنامه حکومت ها باز می گردد. پاسخگو نبودن، بی تدبیری یا ناکارآمدی حکومت ها فرصتی را برای عضوگیری هسته های تروریستی از میان ناراضیان ایجاد می کند و همچنین، اسلام ستیزی و هویت زدایی دولت های غربی هوده ای مشابه با خودکامگی برخی حکومت های عربی به بار می آورد. از دید بسیاری از صاحبنظران، حکومت های موروثی و نظام های پادشاهی در خاورمیانه که در عمل تمام مناصب در دست خاندان حاکم می گردد، همچنین نبود روندهای مشخص و پیش بینی شده برای پیگیری خواسته های بهحق و قانونی، برخی را که در کشورهای منطقه از احقاق حقوق خود ناامید شده اند، به سمت رویه های اعتراضی غیرمعمول سوق می دهد. برخی دولت های ناکارآمد و ضعیف در منطقه نیز با اقدام های قهرآمیز و سرکوبگرانه راه هرگونه مسالمت و آشتی را سد می کنند. این دست اقدام های نسنجیده، حتی برخی گروه های معترض میانه رو را به سوی همراهی با گروه های تندرو سوق داده است. در چنین شرایطی است که خشونت فزاینده در این کشورها به دیگر نقاط منطقه تسری پیدا می کند و زمینه برای رشد سلفی گری مهیا می شود. همین موضوع در کشورهای غربی به نحو دیگری قابل تفسیر است. در دموکراسی های غربی نیز که مدعی تعیین کننده بودن صندوق رای هستند، مشکل این جا است که گردش نخبگان به صورت واقعی در جریان نیست و بخش های مهمی از جامعه که بیشتر شامل اقلیت ها (دینی یا نژادی) می شوند، به حاشیه رانده شده اند. علاوه بر این ها دامن زدن به بحث های فرقه ای، مذهبی و اختلاف های شیعه و سنی در خاورمیانه، همچنین نبود حقوق مساوی برای اقلیت های نژادی و مذهبی در کشورهای غربی ( بخصوص در قبال مسلمانان ) که حس سرخوردگی و تبعیض را میان این اقلیت ها افزون می کند، زمینه های سوء استفاده را برای جریان های افراطی مهیا می سازد. علاوه بر آنچه گفته شد، نمی توان از برخی تفسیرهای خشونت آمیز از دین، خوانش افراطی و غیرآشتی جویانه و همچنین برخورد گزینشی در قبال احکام اسلام در برخی جوامع اسلامی چشم پوشی کرد که سبب پاگرفتن افراطی گری و خشونت شده است. اکنون چهره سیاه و خون گرفته تروریسم تکفیری بیش از هر زمان دیگری عیان شده و مقابله با این پدیده شوم، اجماع جهانی و همسازی میان تمام دولت- ملت ها را در سراسر جهان به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده است. سال ها پیش از اوج گیری تروریسم تکفیری و تشدید فجایع انسانی از عراق و سوریه و ترکیه گرفته تا آلمان، فرانسه، بلژیک و دیگر کشورهای غربی، «حسن روحانی» رییس جمهوری در مهرماه سال 1392 از ضرورت خیزش «جهان علیه خشونت و افراطیگری» سخن گفت.روحانی در نشست مجمع شصت و هشتم سازمان ملل متحد مهمترین خطر پیش روی جامعه جهانی را تروریسم و افراطی گری دانست و خواستار همکاری بین المللی برای مقابله با این خطر شد؛ هشداری که جدی تر گرفتن آن می توانست بسیاری از کشورهای جهان را از خسارات سنگین انسانی، اقتصادی و نیز ناامنی گسترده برهاند.اکنون نیز موضع جمهوری اسلامی ایران همان همکاری و همسازی جهانی برای مقابله با خشونت و افراطی گری است و تلاش های ایران برای کاهش بحران در سوریه و مقابله با دهشت افکنی در خاورمیانه و سراسر جهان گویای خواست و اراده ای خلل ناپذیر برای ریشه کنی این آفت جهانی است.**گروه پژوهش و تحلیل خبری خبرنگار: سمانه سعادت**انتشاردهنده: سیدمحمد موسی کاظمی **پژوهشم** 9403**9279
18/10/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]