واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بسط سندرم بيتفاوتي در جامعه ايراني
كاهش معنويت در زندگي مدرن با فيلمبرداري از حوادث به جاي كمك به حادثه ديده قابل مشاهده است / بيتفاوتي به رخدادهاي اجتماعي اطراف ما در طول شبانهروز از همان دغدغههايي است كه هر روز به شكل بدتري پررنگ ميشود...
نویسنده : نيره ساري
بيتفاوتي به رخدادهاي اجتماعي اطراف ما در طول شبانهروز از همان دغدغههايي است كه هر روز به شكل بدتري پررنگ ميشود و تحليلگران دليل عمده آن را مبتني بر از بين رفتن معنويت، سنتهاي قديمي و غرق شدن در زندگي ماديگرايانه ميدانند.
شايد نسل دهههاي قديم اين جمله را شنيده باشند كه بزرگي در يك محل ريش و سبيل گرو ميگذاشت تا دعواي پايين ده با بالاي ده بالاخره حل شود، اما شايد همين يك خط براي نسلهاي دهههاي جديد خندهدار هم باشد.
اما واقعيت امر درست است؛ چراكه ايراني جماعت همواره در طول تاريخ به عنوان مردمي فداكار، پراحساس، با تعهد، مهربان و نوعدوست معروف بودند و در صورت مشاهده مشكل يا اتفاقي براي همنوع خود بيمحابا كمك ميكردند، هرچند كه هنوز هم رنگ اين همدلي تا حدودي در روستاها و شهرهاي حاشيهاي به چشم ميخورد، اما آمارهاي پژوهشي حكايت از عمق فاجعه در كلانشهرها دارد تا جايي كه تقريباً نيمي از مردم پايتخت دچار سندرم «بي تفاوتي» شدهاند.
بي تفاوتي مانع مهم مشاركت سياسي در زندگي مدرن
در متون جامعهشناسي از رفتار بيتفاوتي (Apathy) به عنوان پديدهاي آسيب شناختي ياد ميشود كه مانعي مهم در برابر مشاركت سياسي و اجتماعي است كه متأسفانه از پيامدهاي شهرنشيني در دوران امروزي (مدرن) به شمار ميرود. خشم و عصبانيت، رضايت و خوشحالي، قدرداني يا انتقاد از عوامل و دلايل رويدادها، واكنشهاي طبيعي هستند كه بسياري از ما در زندگي خصوصي و اجتماعي خود با آن روبهرو ميشويم كه البته برخي از اتفاقات در پيرامون ما جنبه خصوصي و فردي دارند و هر يك از ما مختار است هرگونه كه خود تشخيص ميدهد با آن برخورد كند.
اما بسياري از رويدادهاي اطراف جنبه اجتماعي دارند و تقريباً كل افراد يك جامعه را درگير خود ميكنند كه نوع واكنش بعد از وقوع اين دست از رويدادها ديگر جنبه فردي ندارد، لازمه واكنش جامعه را ميطلبد.
گذشته از نبود درگيري مردم (توده و بدنه جامعه) در بحثهاي سياسي و جناحي و گلهمنديهاي تكراري از رويه معيشتي حاكم بر اقتصاد كشور، در حوزه فرهنگي و اجتماعي كه شرايط به مراتب وخيمتر است، مردم نسبت به جان و مال و آبروي همنوع خود بيتفاوت شدهاند و مكرر ديده ميشود، اين بيتفاوتي با گرفتن فيلم و عكس نشان داده شده و حتي در معرض نمايش هم گذاشته ميشود.
شايد تا چند سال قبل شكل اين بيتفاوتيها به سكوت و مشاركت نداشتن در رقم خوردن جنايتهاي خياباني چون ميدان كاج و پل مديريت تهران خلاصه ميشد، اما چند سالي است كه موضوع حتي وخيمتر از اين شده است تا جايي كه براي پاسخ به همنوع خود در دادن آدرس ساده هم حواس خود را پرت ميكنيم يا با بيتفاوتي از فريادهاي مرد جوان بر سر دختري عبور ميكنيم و گريههاي زن جوان كنار خيابان را هم ناديده ميگيريم.
ايراني بمانيم اما از تمدن غرب عقب نمانيم!
دكتر امانالله قرايي مقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با روزنامه جوان با اشاره به اينكه معنويات، «همدلي و همزباني» مورد اشاره از سوي رهبر معظم انقلاب از ميان مردم رخت بر بسته است، گفت: مردم رباتيك و بياحساس شدهاند در حالي كه لازم بود ايراني بمانيم، اما در عين حال از تمدن غرب نيز عقب نمانيم.
اين جامعهشناس، ماديات و نفسپرستي را دو دليل عمده براي شكل گرفتن بيتفاوتي در ميان مردم معرفي كرد و اظهار داشت: ماديات و زندگي سرمايهداري موجب شد تا افراد مصلحتگرا شوند و با فاصله گرفتن از مراحل عقلانيت و معنويت، به سمت مصلحتانديشي براي خود حركت كنند.
جاي خالي معنويت و دگرخواهي در زندگي مردم
وي راهحل موجود در اين زمينه را مبتني بر پررنگ كردن معنويات در زندگي مردم و مشاركت جوانان در سطح تصميم گيريهاي خرد و كلان دانست و خاطر نشان كرد: بايد به اصالت قبل و ريشههاي قديم فرهنگي – مذهبي در خانوادهها بازگرديم.
همچنين پروفسور حسين باهر، بنيانگذار مكتب «رفتارشناسي انساني» در جهان درباره بيتفاوتي مردم نسبت به جان، مال و آبروی همنوع خود و عكسالعملهاي به دور از همدردي در مواقع بحراني اظهار داشت: زمانه به گونهاي شده كه وقتي فردي عيب و نقصي در كسي ميبيند، خدا را شكر ميكند كه خود از آن عيب مبرا است.
از خدا، خلق و خانوادهمحوري به خود محوري و بيتفاوتي رسيديم
باهر با اشاره به سخن معروف امام حسين(ع) مبني بر اينكه «اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد» ادامه داد: قبلاً خدا، خلق و خانواده محور بوديم، اما امروزه خودمحور شديم و هركس فقط به خودش فكر ميكند، چراكه از قله سنت به صنعت حركت كرديم، اما نه مدرنيته شديم و نه سنت قبل را حفظ كرديم. خوبيهاي سنت را از دست داديم و از صنعت نيز اكتفا به بديها ميكنيم.
رنگ باختن معنويت از زندگي مدرن امروزي ميان مردم، فاصله گرفتن از سنتهاي قديمي، ماديات و زندگي سرمايهداري، سهولت در دروغگويي، بياعتمادي افراد جامعه به يكديگر و ساختارهاي اجتماعي و سياسي امروز منجر به بيتفاوتيهايي شده است كه به گفته تحليلگران در صورت بيتوجهي به بازگشت به سنت قديمي روز به روز بدتر هم خواهد شد. يادمان باشد، بترسيم از لحظهاي كه تا زندهايم چيزي درون ما بميرد به نام انسانيت!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]