تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 1 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817505616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

از گورخوابی تا مرگ کیارستمی؛ تکرار و تشابه


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خبرگزاری ایسنا: ماجرا ساده است و خوبی رویدادها و آسیب‌ها در این سامان دقیقا همین است که معمولا خیلی ظاهر ساده‌ای دارند. یک عده «آدم» به‌خاطر آن‌که سقف و کفی برای گذران زندگی نداشته‌اند، از سقف فاکتور گرفته‌اند و به یک کف قناعت کرده‌اند؛ آن هم کف قبر! حالا از خوشبختی یا بدبختی، این کف گور خوابی‌شان سوژه یک خبرنگار شده و به روزنامه‌ها و سایت‌ها کشیده شده است.

آقای اصغر فرهادی نامه زده، آقای محسن رضایی توییت کرده، آقای محمدباقر قالیباف واکنش نشان داده و آقای حسن روحانی موضع گرفته است. در این میانه، مردم هم طبق روال سال‌ها و ماه‌های اخیر، موضوع را در فضای مجازی داغ کرده‌اند و فردای انتشار این گزارش هم گورخواب‌ها از آنجا کوچانده شده‌اند و بعد دعوا شده بر سر این‌که با کتک رفته‌اند یا بی‌کتک. این وسط هم آقای بزرگمهر حسین‌پور پیشنهاد داده که برای پیشگیری از ازدیاد جمعیت آدم‌های بدبخت بیچاره، امثال این جماعت عقیم شوند. این پیشنهاد هم با واکنش‌هایی روبه‌رو شده است و ماجرا ادامه دارد.

این روند، با کمی تفاوت در ظواهر و جزئیات، در مورد همه رویدادهای پیرامونی ما جریان دارد و اگر یک لحظه از بالا نگاه کنیم، شباهت عجیبی بین آسیب‌ها و نحوه مواجهه ما با آن‌ها می‌بینیم؛ یا شمع روشن می‌کنیم، یا هشتگ می‌زنیم، یا قیام اینستاگرامی می‌کنیم، یا بازنشر می‌کنیم و فقط می‌خندیم، یا عکس پروفایل تغییر می‌دهیم. آقای عباس کیارستمی می‌میرد همین است، دانش‌آموزان شین‌آبادی در آتش می‌سوزند همین است، به دو نوجوان در فرودگاه جده تعرض می‌شود همین است، در منا فاجعه رخ می‌دهد همین است، به ستایش تجاوز می‌شود و به قتل می‌رسد همین است، سجاد رضایی فرزند اکبر، مضحکه می‌شود همین است، سوشا مکانی شلوار باب اسفنجی می‌پوشد همین است، اتوبوس سربازان واژگون می‌شود و می‌میرند همین است، دختر غریب دانشجو در سیلاب خرم‌آباد می‌میرد همین است، اسیدپاشی در اصفهان رخ می‌دهد همین است و ... می‌توان این سه نقطه را با ده‌ها و صدها مورد دیگر پر کرد.

سه نکته در پی این تابلوی ترسیمی از رفتار ما که پر از تکرار و تشابه است، وجود دارد که توجه به آن‌ها بد نیست:

۱. کم‌کم داریم به سمتی می‌رویم که گویی خود «واکنش» فی‌نفسه برای ما مهم است و حرکت‌های نمادین‌مان به طرف حرکت‌های نمایشی سوق داده می‌شود. انگار به خود واکنش عادت کرده‌ایم یا از آن لذت می‌بریم و در پی «واکنش کنشگرانه و موثر» نیستیم. این یعنی اگر آسیب‌های رخ‌داده نظیر مثال‌هایی که ذکر شد را یک پست اینستاگرامی تصور کنیم، تمام کامنت‌های ما پیرامون این پست‌ها از نظر ماهیت، کامنت نیست بلکه صرفا لایک و دیسلایک است و به زبان ساده، نظر موثر و به دردبخور نیست. این یعنی بیشتر به سمت تجلیل و تکفیر می‌رویم و کاری با تحلیل وقایع نداریم. البته پرواضح است که این حکم در مورد همه نظرات و واکنشها صادق نیست، گرچه بدون تعارف، اغلب‌شان این‌گونه است.

۲. کسی منکر این نیست که گورخوابی، خطای پزشکی، تحقیر، نقض حریم خصوصی، اعتیاد، طلاق، قتل، نقض حقوق کودکان و ... موضوعات و آسیب‌هایی مهم و معلول زنجیره‌ای از علل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هستند که حتما باید فکری به حال‌شان کرد، اما به نظر می‌رسد صرف واکنش و داغ‌ کردن ماجرا و جوزدگی نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه خواسته یا ناخواسته بسترهایی را برای سوءاستفاده از رنج‌ها و آلام یک‌سری انسان نگون‌بخت جهت دست‌یافتن به برخی مقاصد و منافع شخصی و جریانی فراهم می‌کند و تا به خود می‌آییم می‌بینیم تنوری را داغ کرده‌ایم که هر کسی نان خود را در آن می‌پزد و هیزم این تنور، بدبختی‌های دیگران است.

۳. قطعا این واکنش‌های توییتری و اینستاگرامی و تلگرامی و شمعی و شِیری و پروفایلی، کار بدی نیست و دست‌کم مصداق «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل» است، اما خیلی باید مراقب باشیم که اولا تعداد «به راه بادیه رفتن»های‌مان زیاد و اینقدر مشابه و تکراری نباشد که در آن صورت «نشستن باطل» و «به راه بادیه رفتن» تفاوت چندانی با هم نخواهند داشت و شاید لااقل هزینه نشستن باطل، کمتر از به راه بادیه رفتن باشد. ثانیا فراموش نکنیم که «به راه بادیه رفتن» حداقل کاری است که می‌توان به جای «نشستن باطل» انجام داد، نه تنها کار. می‌توان باطل ننشست و به راه بادیه هم نرفت، بلکه مسیری صحیح و مفید را پیمود.




۱۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن