واضح آرشیو وب فارسی:الف: گورخوابها چه سهمی از حقوق شهروندی روحانی دارند؟
دولتمردانی که گاها تصاویر ویلای لواسانشان در شبکههای اجتماعی پخش شده گویی کمتر در حوزه کارتنخوابها و گورخوابها گویی احساس خطر میکنند.
تاریخ انتشار : جمعه ۱۰ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۰۰
مشرق نوشت: معضل کارتنخوابها، زنان خیابانی و اینک گورخوابها از جمله آسیبهای اجتماعی است که پیام هشدارآمیزی به جامعه و به طور خاص به مسئولان میدهد. اینکه جامعه و عملکرد مسئولان به کجا سوق پیدا کرده که این معضلات بهوجود آمده، سئوال مهمی است که پاسخ به آن میتواند گام نخستین برای مواجه با چنین مشکلات و آسیبهایی باشد.
با انتشار عکس معتادانی که از سرما به گور پناه بردهاند جامعه تکان خورد و موجب شد حتی کارگردانی مانند اصغر فرهادی هم دست به قلم شده و در نامهای سرگشاده برای رئیسجمهور از شرمساری خود بگوید و از فقر حاکم بر زندگی بخش وسیعی از مردم گلایه کند. اما در حقیقت موضوع آسیبهای اجتماعی چند وقتی است که با دولت یازدهم در میان گذاشته شده و نهادهای مختلف کشور از جمله دفتر مقام معظم رهبری از متولیان اجتماعی تحقیق میدانی برای شناسایی، بررسی و برخورد با چنین مواردی هستند. وزیر کشور نیز از جلساتی که رهبر معظم انقلاب با سازمان و نهادهای اجرایی کشور برای شناسایی و بررسی و در حقیقت توجهدادن مسئولان اجرایی کشور به این معضلات برگزار میکند، خبر داده است.
عبدالرضا رحمانی فضلی محتوای جلسات آسیبهای اجتماعی در حضور رهبر معظم انقلاب را اینگونه روایت میکند: «در این جلسه 22 نفر صحبت کردند که در پایان آن جلسه حضرت آقا دستورات لازم را دادند. آقا فرمودند توجه لازم به آسیبهای اجتماعی، 20 سال به تاخیر افتاده است، مسئولان باید این 20 سال را جبران کنند.» وی با اشاره به اینکه آقا فرمودند برای 6 ماه آینده هر دستگاه باید کار فوقالعاده انجام دهد، بیان کرد: «حضرت آقا 5 اولویت را فرمودند که شامل اعتیاد و مواد مخدر، حاشیهنشینی و ساماندهی، طلاق، مفاسد اخلاقی و مناطق بحرانخیز است.
به نظر میرسد توجه دادن مسئولان به این آسیبهای اجتماعی و متمرکز ساختن آنان به مصائب جامعه از جمله محورهای اصلی این جلسات است. مسعود ده نمکی، کارگردان سینما درباره این شیوه برای نشان دادن و دغدغهمند کردن مسئولان در حوزه آسیبهای اجتماعی در برنامه تلویزیونی « جهان آرا» میگوید:« اینکه سال 95 به این نتیجه برسیم که یک مستندی در باره آسیبهای اجتماعی و حاشیهنشینی و طلاق و فساد بسازیم و مسئولان کلان نظام ببینند که برخلاف بعضی مسائل و آمارها، به این نتیجه برسند که باید یک ضربالاجل تعیین کرد، اگر 15 سال پیش کسانی این حرفها را میزدند و متهم میشدند، ببینید این آدمها کجا قرار دارند. کسانی که گفتمان عدالتخواهی را تئوریزه میکردند الان کجای قصه قرار دارند؟
اما انتقاد از مسئولین هم از همینجا شکل میگیرد. چه اتفاقی افتاده است که مسئولین نسبت به واقعیت جامعه چشم و گوش بستهاند و این مسائل را نمیبینند تا جایی که بایستی برای آنان مستندهایی از واقعیت جامعه پخش شود تا شاید در این حوزه دغدغهمند شوند. برخی از کارشناسان و منتقدان بیان میکنند قطعا افرادی که حقوقهای نجومی دریافت میکنند و در ویلاهای بزرگ در مناطق خوش آب و هوای تهران زندگی میکنند نمیتوانند نسبت به درد جامعه با خبر باشند و این موارد را مشاهده کنند. همین جاست که موضوع سیطره زندگی اشرافی و اشرافیتسالاری در مدیران به جای حرکت جهادی و زندگی انقلابی رخ عیان میکند. مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه های صبح و کیهان در این زمینه می گوید: « ما امروز با یک فتنه خفی مواجهیم و حساسیت لازم را در قبال آن نداریم که آن هم «اشرافیگری مسئولان» است. این فساد لجام گسیختهای که در بعضی از وزارتخانهها، بانکها و نهادهای مختلفی که مردم با آن مواجه هستند. البته پنهان نیست، ولی ممکن است خیلیها به آن توجه نکنند. در فتنه جلی مسجد آتش زدند، به صف عزاداران حمله کردند و رسانههای بیگانه حمایت کردند و صحنهسازی کردند و همه فهمیدند. ولی اینجا کمتر میشود رسانههای بیگانه وارد این مقوله شوند، یعنی لااقل با نیت سازنده وارد نمیشوند و اگر جایی هم وارد شوند میخواهند طعنه بزنند. ممکن است برای عدهای خفی باشد، ولی اگر بخواهیم با دقت نگاه کنیم این هم جلی است. حالا با عنوان فتنه خفی از آن یاد میکنم. معتقدم باید همسنگ با این فتنه جلی روی آن حساس باشیم.» وی میافزاید: « اگر قرار است دوقطبی ایجاد شود باید دو قطبی موافقان و مخالفان کرسنت باشد. به نظر من عدهای مسئله کنسرت را درست میکنند که کرسنت به فراموشی سپرده شود. در هر صورت احساس میکنم روحانیت و نهادهای حوزوی ما به هیچوجه آن واکنش شایسته و لازمی که در مقابل این فتنه خفی و این فساد اشرافیگری مسئولان و این فساد اقتصادی و مالی که در نهادها و بانکها است باید انجام شود انجام نمیدهند. باید از این جهت احساس خطر کنیم.» اما به نظر میرسد که دولتمردانی که گاها تصاویر ویلای لواسانشان در شبکههای اجتماعی پخش شده کمتر در این حوزه احساس خطر میکنند و با وجود اینکه دولت از منشور حقوق شهروندی پرده برداری میکند و مدعی است که حقوق شهروندی را در این سه سال پیش از رونمایی و طراحی آن به شیوه خود اجرا کرده است، شاهد اتفاقاتی در بطن جامعه هستیم که بسیاری از کارشناسان را با احساس خطر مضاعفی در زمینه آسیبهای اجتماعی روبرو ساخته است اما مدیران نجومیبگیر و لواسان نشین هنوز این احساس خطر را تجربه نکردهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]