تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820306330




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عذاب وجدان راز جنايت 2 ساله را برملا كرد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عذاب وجدان راز جنايت 2 ساله را برملا كرد
مهندس جواني كه دو سال قبل همسر و دختر نوزادش را به قتل رسانده‌ بود، مدعي است به خاطر عذاب وجدان خودش را تسليم پليس كرده است.


به گزارش خبرنگار ما، شامگاه يك‌شنبه 5 دي ماه مرد جواني به كلانتري 103 گاندي رفت و گفت دو سال قبل همسر و دختر 55 روزه‌اش را به قتل رسانده است. وي گفت: نيمه شب 23 آذر ماه سال 93 همسر 26 ساله و دختر 55 روزه‌ام را خفه كردم و بعد با صحنه‌سازي صبح روز 24 آذر با عوامل اورژانس تماس گرفتم و گفتم همسر و دخترم بر اثر گاز گرفتگي دچار حادثه شده‌اند. عوامل اورژانس در خانه‌ام در خيابان جلفا حاضر شدند و همسر و دخترم را معاينه و اعلام كردند هر دوي آنها فوت كرده‌اند. من در تحقيقات به مأموران پليس گفتم كه همسرم و دخترم شب با هم خوابيدند و وقتي صبح به سراغشان رفتم، بي‌هوش بودند. پزشكي قانوني علت مرگ را مسموميت اعلام كرد، اما گفت هيچ سمي در بدن آنها نيافته است. از آنجايي كه خانواده‌اش شكايت نداشتند پرونده مختومه شد، اما الان من پس از دو سال به كلانتري آمدم تا راز اين جنايت را بر ملا كنم. صبح ديروز متهم براي ادامه بازجويي‌ها به شعبه هشتم دادسراي امور جنايي منتقل شد. قاتل در بازجويي‌ها مقابل بازپرس به قتل همسر و نوزاد 55 روزه‌اش اعتراف كرد. پس از اين متهم به دستور قاضي ايلخاني، بازپرس ويژه قتل براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. گفت‌وگو با قاتل خودت را معرفي كن؟ كامبيز هستم 35 ساله. چه كاره‌اي؟ من مهندسي هوا فضا دارم و مديرفروش يك مجتمع تجاري در مركز شهر هستم. چه شد كه پس از دو سال راز اين حادثه را بر ملا كردي؟ عذاب وجدان داشتم به همين خاطر پس از دو سال به قتل همسر و دخترم اعتراف كردم. بيشتر توضيح بدهيد؟ از همان شب اول حادثه عذاب وجدان به سراغم آمد. هر شب كابوس مي‌ديدم و آرامش نداشتم به طوري كه هر وقت چشمانم را مي‌بستم چهره دختر 55 روزه‌ام در ذهنم نقش مي‌بست. همسرم به خوابم مي‌آمد و آرامش را از من گرفته بود. ابتدا فكر مي‌كردم خانواده‌اش به من شك مي‌كنند و گرفتار مي‌شوم، اما هيچ كسي به من شك نكرد به همين خاطر از عذاب وجدان خسته شدم و تصميم نهايي را گرفتم. چه شد كه همسر و دختر 55 روزه‌ات را كشتي؟ همسرم همكار من بود و مدير حسابداري مجتمع تجاري بود كه با هم آشنا شديم و قرار ازدواج گذاشتيم، اما قبل از ازدواج به خاطر اينكه خوشتيپ بودم با دخترهاي زيادي ارتباط داشتم به همين خاطر همسرم پس از ازدواج هميشه به من مشكوك بود و مرا زير نظر داشت. هر وقت دير به خانه مي‌رسيدم از من بازجويي مي‌كرد و تهمت مي‌زد كه با فلان دختر بوده‌ام. در خانه هميشه با هم مشاجره لفظي داشتيم و حتي جرئت نمي‌كردم با دوستانم از طريق شبكه‌هاي اجتماعي چت كنم، اما من تحمل مي‌كردم تا اينكه فهميدم او باردار است. قرار بود به خاطر اختلافاتي كه داريم باردار نشود، اما او مرا فريب داد و باردار شد و من هم تصميم گرفتم او را بكشم. درباره شب حادثه توضيح بده؟ ما هر شب دعوا داشتيم و زندگي ما روز به روز تلخ‌تر مي‌شد تا اينكه تصميم گرفتم همسرم را به قتل برسانم. يك‌روز قبل داروي بي‌هوشي تهيه كردم و شب حادثه به داخل شربت ويتامين همسرم ريختم و به همسرم دادم وقتي او شربت را خورد من به سراغ دخترم در اتاق خواب رفتم و با او بازي كردم. ساعتي بعد به سراغ همسرم آمدم و ديدم كه بي‌هوش روي مبل افتاده است. شب سختي بود، اما تصميم خودم را گرفته بودم. ابتدا كيسه زباله‌اي روي سر دخترم كشيدم و بعد روي او پتويي انداختم و خفه‌اش كردم و بعد به سراغ همسرم رفتم و او را هم به همين ترتيب خفه كردم. بعد چه شد؟ بعد جسد‌ها را به اتاق خواب بردم و تا صبح كنار آنها بودم و صبح پس از صحنه‌سازي با اورژانس تماس گرفتم. چرا دخترت را كشتي؟ چون فكر كردم بعد از فوت مادرش كسي نيست او را بزرگ كند. از طرفي هم به مادرم و مادرم زنم اعتماد نداشتم. در اين مدت هيچ كسي به شما شك نكرد؟ مادرم متوجه شده بود، اما مرا لو نداد. چطوري؟ مادرم هميشه در زندگي من دخالت مي‌كرد تا اينكه تصميم گرفتم او را هم به قتل برسانم. چند روز پس از حادثه داروي بي‌هوشي تهيه كردم و به خانه مادرم رفتم، اما او كامل بي‌هوش نشده بود و وقتي خواستم خفه‌اش كنم، متوجه شد و مرا از خانه‌اش بيرون كرد و متوجه شد كه من همسر و دخترم را به قتل رساندم. در اين دو سال چه كار مي‌كردي؟ من كار خودم و انجام مي‌دادم، اما سه‌بار تصميم گرفتم به زندگي‌ام پايان دهم كه موفق نشدم.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن