تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817388684




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ترامادول‌هايي كه دختر جوان را كشت


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: سه تايي روي صندلي‌هاي دادسرا نشسته‌اند و دست‌هاي دستبندزده شان را زير لباس‌هاي‌شان پنهان كرده‌اند.
 
به گزارش اعتماد، دو پسر و دختري كه خودشان مي‌گويند نخستين بار است كه به دادسرا آمده‌اند. خونسرد هستند و با چشم‌هاي قرمز بي‌خواب حركت آدم‌هاي داخل سالن را تماشا مي‌كنند. چشم‌هاي دختر خواب‌آلود است و گاهي روي صندلي چرت مي‌زند.
 
پالتوي كرم رنگ را با كتاني‌هاي پاشنه بلندش هماهنگ كرده و سياهي‌هاي داخل چشم‌هايش دور چشم‌هايش را فرا گرفته. مي‌گويد: «ديشب وقتي به خانه مهبد رفتيم، چهار نفر بوديم. اما ميترا دختري كه همراه‌مان بود ساعت ١١شب ناگهان حالش بد شد و نفسش به شماره افتاد. او را به درمانگاه برديم اما قبولش نكردند برديمش بيمارستان و آنجا بستري شد اما چند دقيقه بعد تمام كرد. » مهبد يك شلوار جين مشكي رنگ پوشيده و پليور كرم به تن دارد.
 
مي‌گويد: « ميترا ٢١ سالش بود و از همه ما كم سن‌تر. مي‌دانستيم كه قرص مصرف مي‌كند. توي كيفش بسته‌هاي ترامادول را ديده بوديم. حتي مي‌دانستيم براي سردردهايش ترامادول دوز پايين مي‌خورد. آن شب خيلي بي‌حال بود. اما براي‌مان عجيب نبود چون هميشه اين طوري بود.» علي كه كنار مهبد نشسته ناگهان ميان حرف‌هاي مهبد مي‌پرد و مي‌گويد: « حتي ما ديشب نفهميديم كي قرص خورد. چون نگفت تا برايش آب بخريم.»
 
علي سكوت كرده و به ديوار روبه رويش زل زده. مي‌گويد: «ساعت يازده شب همان موقع كه حالش بد شد به مادرش زنگ زديم. اما گفت طبيعي است خوب مي‌شود. » اما وقتي صبح با آنها تماس گرفتيم و گفتيم كه دخترشان تمام كرده پشت تلفن چيزي نگفت. آمد جلوي اداره آگاهي و گفت كه ما را بازداشت كنند.
 
بعد هم توي چشم‌هاي‌مان نگاه كرد و گفت كه رضايت نمي‌دهند.» علي و مهبد و مريم در انتظار دستور بازپرس شعبه هستند تا به سوالاتش جواب دهند. هنوز شوك مرگ ميترا در چشم‌هاي بي‌خواب‌شان هست.



۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن