واضح آرشیو وب فارسی:الف: عاقبت اعتماد به دشمن!
محمد كاظم انبارلويي/6 دیماه 95
تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۶:۰۰
وزير امور خارجه در کميسيون امنيت ملي، صادقانه به دو اشتباه در گفتگوهاي ديپلماتيک پيرامون برجام اعتراف کرد؛ 1- اعتماد به جان کري اشتباه بود 2- اينکه تنها با آمريکا مذاکره کرديم هم اشتباه بود جريان رسانه اي وابسته به غرب و بزک کنندگان چهره کريه آمريکا در مقام لاپوشاني اين دو اعتراف برآمدند و به تکذيب آن پرداختند، اما کار از کار گذشته و ظريف چنين حرفي را زده بود و کافي است به نوار ضبط شده در کميسيون مراجعه کرده و حقيقت را دريافت. در اينکه نمي شود به آمريکايي ها اعتماد کرد، شکي نيست. پنجاه سال است آمريکايي ها با ملت ايران سابقه خصومت، بدعهدي و پيمان شکني دارند. بارها از فتح لانه جاسوسي به اين طرف، آنها را آزموده ايم. چرا به آنها اعتماد کرديم، معلوم نيست! بارها رهبر معظم انقلاب در خلال مذاکرات به دولت و تيم مذاکره كننده هشدار دادند. اين هشدارها بايد در مفاد متني که امضاء کرديم خود را نشان مي داد، اما غفلت و عجله رئيس جمهور اجازه نداد به اين هشدارها توجه شود. امروز دستگاه ديپلماسي در برابر بدعهدي آمريکا قرار دارد. در گفتگوهاي زير سقف و رد و بدل شدن ايميل ها و نيز نامه به موگريني، حرف هاي خوبي زده مي شود، اما مردم همچنان از آن بي خبر هستند. اگر اينها را به مردم بگوييد و مسير صداقت و «دانستن، حق مردم است» را طي کنيد، مشکل برجام حل مي شود. مقام معظم رهبري دوم تير ماه 94 در ديدار با مسئولين نظام فرمودند: «اگر حقايق امور با صداقت لازم و درستي براي مردم بيان شود، مردم خواهند ايستاد و مقاومت خواهند کرد.» در گفتگوهاي 1+5، روسيه و چين ناديده گرفته شدند، در حالي که همان هنگام، آنها تقاضاي روابط راهبردي با تهران داشتند. درست است اروپا دنباله روي آمريکا در گفتگوها بود، اما ما براي آنها شأني قائل نبوديم و تحت پوشش 1+5 تنها با آمريکا گفتگو کرديم، در حالي که آمريکا احدي از 1+5 بود. اکنون گرفتار آمريکا هستيم که چه دموكرات و چه جمهوري خواه، در خصومت ورزي با ملت ايران، يک ذره ترديد ندارند و در اعمال و اجماع تحريم هاي جديد، خود را نشان داده اند. رهبر معظم انقلاب در روز دوم فروردين 94 فرمودند: «فريب لبخند طرف مقابل را نخوريد، به وعده اي که مي دهد اعتماد نکنيد. چون وقتي خرش از پل گذشت برمي گردد و به ريش شما مي خندد. اينها اين قدر وقيح اند!» اما متأسفانه به اين هشدارها توجه نشد. رئيس جمهور با آنکه صريحاً گفته بود «ما چيزي را امضاء نمي کنيم مگر اينکه در همان روز همه تحريم هاي ظالمانه برداشته شود»، اما به وعده خود عمل نکرد. ما به تعهدات خود عمل کرديم اما آمريکا ما را به وعده هاي نسيه دلخوش کرد و آخر هم به آن عمل نکرد. وزير امور خارجه در کميسيون امنيت ملي گفته است: «اگر استراتژي خودم را دنبال مي کردم اکنون با مشکل مواجه نمي شديم.» بايد از ايشان پرسيد استراتژي شما چه بود؟ براي مردم توضيح دهيد چه کسي بر خلاف استراتژي شما چيزي را تحميل کرد تا اينکه امروز اين گونه به بن بست برسيم؟ رئيس جمهور و دستگاه ديپلماسي کشور بايد صادقانه با مردم، پشت پرده گفتگوهاي برجام را بگويند و مسير اشتباهي را که رفته اند، اصلاح کنند. ديپلمات هاي ما بايد بدانند اين مقوله که «همه مسيرها به آمريکا ختم مي شود»، اشتباه است و از يک سوراخ نبايد چند بار گزيده شوند. اين به معناي نفي مذاکره و گفتگو نيست، بلکه به معناي هوشياري و هوشمندي در مذاکرات است. اگر توافقي هست نبايد چندپهلو باشد. نبايد قبل از اينکه طرف به عهد خود عمل مي كرد، ما عهدي را به منصه ظهور و عمل درمي آورديم. ما در اين مذاکرات با عمروعاص طرف بوديم و نبايستي سادگي و اشتباه ابوموسي اشعري را تکرار مي كرديم. دولت در مقوله شکست برجام بايد به اين درک برسد که برجام يک مدل براي حل مشکلات نبوده، بلکه خود مشکلي شده افزون بر مشکلات کشور، که بايد آن را به نوعي حل کرد. چرا كه آمريکايي ها علاوه بر حفظ تحريم هاي قبلي براي تحريم هاي جديد در چارچوب برجام، کارسازي صورت مي دهند. دولت بايد دور جديدي از هزينه اعتماد به آمريکا بپردازد اما بايد سعي کند اين هزينه را از جيب ملت پرداخت نکند. عمل به سياست هاي اقتصاد مقاومتي، دولت را از اين کار، نهي مي کند. به همين دليل امسال، سال اقدام و عمل به سياست هاي اقتصاد مقاومتي است. امروز برجام يک دردسر براي سياست خارجي و سياست داخلي و اقتصاد کشور است. سخن گفتن از دستاوردهاي آن توهين به شعور مردم است. ما بايد از برجام عبور کنيم و همان مسير درست گذشته را ادامه دهيم. مشکلات ما قبل از برجام به مراتب کمتر از بعد برجام بود. آمريکا کوچک تر از آن است که به انقلاب ما آسيب برساند. نبايد فريب دکور نظامي آنها در منطقه و ويترين اقتصادي شان در جهان را بخوريم. اين ويترين و آن دکور به زودي از هم مي پاشد. انتخابات اخير آمريکا گوشه اي از اين فروپاشي را نشان داد. مشکلات و مصيبت هاي دروني آمريکا اجازه نمي دهد آنها بيش از اين جلو بيايند. فتح حلب نشان داد آنها ضعيف تر از آنند که فکر مي کنيم. اخيراً آقاي هاشمي رفسنجاني در مورد دستاوردهاي برجام گفته است؛ «آنها که مي گويند برجام اثري نداشته، پاسخ خدا را چگونه مي دهند؟» خوب بود آقاي هاشمي در فضايي که وزير امور خارجه گفته است تحريم ها روي کاغذ برداشته شده و در اعتماد به کري اشتباه کردم! سيف مي گويد دستاورد برجام تقريباً هيچ بود! و آقاي صالحي مي گويد آمريکايي ها بارها دبه کرده اند و دستاوردي نداشتيم! چند دستاورد يا اثر برجام را ذکر مي کردند و حد اقل جواب مردم را مي دادند. خوب بود ايشان در حالي که برجام فتح الفتوح ناميده شده، يکي از فتوحات آن را ذکر كرده يا اينکه گفته شده برجام معجزه قرن است، يک چشمه از اين معجزه را بيان مي کردند. برجام بخشي از بيت المال را که مصروف سرمايه گذاري در صنعت هسته اي شده بود، بر باد داد و فرصت هاي نظام و امکانات آن را براي مقابله با زورگويي قدرت هاي جهاني ناديده گرفت. آيا نبايد در مورد اين خسارت ها به خدا پاسخي داد؟ پاسخ به مردم را که فعلاً تعطيل کرده ايد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]