واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سیاست خارجه کشورمان جزء کدامیک از انواع سیاست خارجی است؟
وقتی از آقای ظریف در مجلس متن مذاکرات را میخواهند، میگوید که من اجازه ندارم و حتی در جلسات خصوصی با جان کری نه مترجم میبرند و نه کس دیگر!
در میان نظریههای سیاست خارجی، استادان انقلابی نتوانستهاند مفاهیم خاص انقلاب را به خوبی نظریهپردازی کنند. در نتیجه مطالعه تطبیقی سیاست خارجی تا حدودی دشوار است. در حقیقت، نظریه از درون واقعیتها و مشاهده عملکردها گرفته میشود و در خلأ ایجاد نمیشود. بر اساس این، با استفاده از این عملکردها سیاست خارجی را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:
1ـ سیاست خارجی تهاجمی: در سیاست خارجی تهاجمی ما همواره علیه دشمن تهاجم داریم؛ در این سیاست دشمن ضربهپذیر است و دشمنی دشمن تا نابودی آن از بین نخواهد رفت. در این سیاست قدرت ما بیشتر از دشمن است و غلبه بر دشمن از اهداف سیاست خارجی ماست. این نوع سیاست اساس انقلاب ما را شکل میدهد. استکبارستیزی، نابودی استکبار، مرگ بر آمریکا و... باور انقلاب و حضرت امام(ره) بود و امروز نیز باور رهبر انقلاب است.
2ـ سیاست خارجی تدافعی: در این نوع از سیاست خارجی، دشمن زودتر از ما حمله میکند و مقاومت بر همین اساس است. در واقع، شاکله این سیاست خارجی بر مقاومت است. در این نوع از سیاست، سازش معنایی ندارد و باید تا آخرین نفس جنگید؛ این مقاومت اصل اولیه سیاست است تا زمانی که دشمن عقبنشینی کند. در دوران جنگ تحمیلی حضرت امام(ره) بارها و بارها فرمودند که جنگ و دفاع از خود اصل اولیه برنامه ماست.
3ـ سیاست خارجی تنشزدایی: در این سیاست در عین اینکه دشمن، دشمن است؛ ولی ما نوعی آتشبس را قبول میکنیم و اختلافات را به تعویق میاندازیم. در این سیاست اجازه معامله، مراوده و برقراری ارتباط داده میشود. برای نمونه، میتوان به دوره آقای هاشمی اشاره کرد که برای بازسازی جامعه از سیاست تنشزدایی استفاده شد که همین مذاکره مستقیم هم از جانب عطاءالله مهاجرانی مطرح شد و ماجرای مک فارلین هم از درون همین سیاست درآمد.
4ـ سیاست خارجی انفعالی: در این شکل از سیاست خارجی، قدرت دشمن فرض گرفته میشود و اعتقاد بر این است که اختلافات به رقابت تبدیل شود و حتی جذب به سود دشمن صورت گیرد. در این نگاه، سعی میشود حتی به مکتب دشمن هم نزدیک شد.
5ـ سیاست خارجی واداده: در این سیاست، برتری و ترس از دشمن، حرف اول را میزند و کلیدواژه آن، تسلیم است. در واقع در این نگاه، باید در نظام دشمن هضم شد. به عبارتی، به نظر میرسد، سیاست دولت یازدهم، از نوع سیاست پنجم است. وقتی اعلام میشود خزانه ما خالی است، آمریکا میتواند با یک بمب ما را نابود کند، بیآبی ما نیز به تحریم ربط دارد، آیا چیزی غیر از وادادگی متصور است؟
اگر در این دوره 37 ساله، بخواهیم به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بنگریم، باید گفت که سیاست خارجی حضرت امام و آقا و قانون اساسی ما و مردم، از نوع تهاجمی است؛ اما وقتی این سیاست به دست دولتها افتاده، شکل دیگری به خود گرفته است. دولت وقت به نحوی اسلام رحمانی را مبنای سیاست خارجی خود گذاشته بود. در دوره جنگ تحمیلی، دفاع و مقاومت، ضرورت کشور بود. البته در همان برهه، افرادی نظیر بنیصدر میگفتند که باید مانند اشکانیان بجنگیم، زمین بدهیم و زمان بخریم. در حالی که امام میفرمودند حتی یک وجب کشور هم نباید تسلیم بعثیها شود. جام زهر نوشیدن امام هم از آن روست که کاری خلاف سیاست خارجی تهاجمی صورت گرفت. در دوره سازندگی، نگاه مسئولان بر این بود که با توجه به فروپاشی شوروی، باید به سمت تعامل با آمریکا پیش رفت. این سیاست تنشزدایی، 80 میلیارد دلار بدهی برای کشور به بار آورد و تورم را به حدود 50 درصد رساند. در دوره آقای خاتمی، تنشزدایی صرف کافی نبود، بلکه تعدیل و ادغام ارزشها مطرح شد و سیاست خارجی، حالت انفعالی به خود گرفت؛ اما در دوره آقای روحانی، به دلیل سیاست وادادگی با آمریکا تعامل شد. البته این شکل از تعامل به پیش از دوران ریاست جمهوری ایشان بازمیگردد؛ از این رو در تطبیق سیاست خارجی حضرت امام(ره) با سیاست دولت یازدهم، باید گفت: تفاوت این دو سیاست بسیار است.
گفتنی است، وقتی از آقای ظریف در مجلس متن مذاکرات را میخواهند، میگوید که من اجازه ندارم و حتی در جلسات خصوصی با جان کری نه مترجم میبرند و نه کس دیگر. در شورای روابط خارجی هم میگویند اگر با ما راه نیایید، فاتحه ما خوانده شده است. این وضعیت به سیاست خارجی مربوط میشود، اینها هرگز به اقتصاد مقاومتی اعتقاد ندارند و جالب اینکه درست ضد آن عمل میکنند. برای نمونه، آقای جهانگیری دستور میدهد، منع ورود کالاهای تجملاتی حذف شود. همچنین، میتوان به سفرهای آقای روحانی به ایتالیا و فرانسه اشاره کرد که برای پیوند دادن بیشتر ما با هم و حل مشکلات اقتصادی آنها بود، چه خرید هواپیما و چه خرید خودرو(!) و چه هفتاد هزار تن گوجه که از فرانسه خریدند و قراردادها را هم به کسی نشان ندادند. حال این پرسش مطرح میشود که وظیفه ما چیست؟ وظیفه ما روشنگری و بصیرت افزایی در مسیر امام و انقلاب است. پایگاه بصیرت انتهای متن/
95/04/30 :: 04:52
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]