واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: بابک زمانی-پزشک متخصص در شرق نوشت: تفكري كه چندين سال با سطحينگري و برداشتهاي عاميانه از انقلاب، اقتصاد، سلامت و حتي پرهيزکاري، سامان سيستم بهداشتي - درماني كشور را به باد داده، اكنون در رسانه عمومی در اختیار خود و آنتن شبکه اول، در برابر تلاشي که دولت یازدهم در اصلاح امور -كه قطعا دشوار، پرعيب و پرخطا هم بوده و خواهد بود- در جایگاه منتقد قرار گرفته است آنهم از همان زاويه سطحينگريهاي دوران گذشته.
تفكر كوتهفكري كه مانند پرهيزکاران، طبيبان را نهيب پرهيزکاري ميزند و خود را مانند ناداني مينماياند كه رمز سلامت را پرهيزکاري طبيبان ميپندارد و پرهيزکاري طبيبان را هم در طبابت رايگان نه طبابت بهينه میداند! حال آنكه پزشكان در اين گيرودار، دچار مصيبتي چندگانه هستند؛ از يك سو تنگدستي شديد در بودجههاي سلامت آنها را در ايفاي سوگندي كه خوردهاند ناكام ميگذارد، بهويژه كه شاهد هستند اين دستها اتفاقا در ساير موارد خيلي هم گشادهاند. مسئولان بيمارستانها مجبور شدند بخشهايي را كه بايد در شرايط بيماريهاي سخت در اختيار بيمهشدگان باشد، در اختيار كارهایي بگذارند كه درآمد بيشتري دارد تا بتوانند دستكم سنگك و قاتق بيماران و مواجب اندك كارگران و كارمندان را بپردازند.
از آنجا كه سودآوري يا ضرردهي هم براساس عاميانهترين نرخهاي بيرون تعيين ميشد، بخشهاي بزرگي از بیمارستانها به كارهاي سودآور محدود شدند و از آنجا كه سليقه عاميانه براي كارهاي عملي بيش از كارهاي تعقلي ارزش قائل ميشود، نهتنها رشته جراحي -كه البته در آن هم تعقل و تفكر جايگاه ويژهاي دارد- بلكه رشتههاي داخلي هم تحتالشعاع فعاليتهاي عملي قرار گرفتند؛ يعني اگر در جريان بيماري قرار باشد يك كار عملي روي شما انجام شود، شما روي چشم جا داريد؛ اما اگر فقط بايد درباره شما تصميمي گرفته شود، جايي نخواهيد يافت.
اين طرز تفكر ميانديشيد با كاهش تعرفه دارد آن خدمات را ارزان ميكند. نتيجه اين شد كه در بخش خصوصي بهناچار فاصله آن تعرفه كاذب با آن تعرفه واقعي دريافت ميشد و نهتنها اينكه در آن فضاي ممنوع، انكارشده و اجتنابناپذيري كه براي پرداختها هيچ محاسبه روشني انجام نشده بود، براي برخي اعمال مبالغی پرداخت ميشد كه در تمام دنيا و تمام تاريخ بيسابقه بوده است! با پسرفت تدريجياي كه حاصل آن نگاه تنگدستانه به سلامت بود، دانشگاههاي ما محل آموزشهاي مقدماتي براي برگزيدگان باهوش ايراني شد كه اكنون دانشگاههاي اروپا و آمريكا را پر كردهاند.
دانشجوياني كه برخلاف تمام دنيا مسافرتها و اقامتهاي علميشان به يك مهاجرت اجتماعي بيبرگشت تبديل ميشود. چراكه میدانند در بازگشت با چه اوضاع و تفكراتي روبهرو خواهند بود و اين در حالي است كه يك كشور ثروتمند عربي بخش مهمي از فلوشيپهاي آموزشي اروپا و آمريكا را براي رشتههاي مورد نيازش در سالهاي آينده رزرو كرده است.
اين فارغالتحصیلان قطعا بازخواهند گشت، چراكه همين الان هم استاداني از همان دانشگاهها در شهرهايشان مشغول به كار هستند؛ اما امكان استخدام حتي يك متخصص اروپايي و آمريكايى براي كار يا براي برنامهريزي بهداشتي از ما سلب شده است. در آن سالها در دولت گذشته، تنها راه ما براي سردرآوردن و ارتقاي علمي دانشگاههايمان ظاهرا چسباندن دو دانشگاه بود تا با تجميع افراد و مقالات رتبه حاصله دانشگاه افزايش يابد! آن را در بوق كردند كه اگر نيك بنگري اين همكاري، شبيه به كپيكردن مقالات، ضرورت كار ارزان استفاده از كار دستياران به جهت ارائه خدمت را اجتنابناپذير كرد و درحاليكه امكان استخدام بهترين متخصصان براي تمام ساعات شبانهروز وجود نداشت، كار دستياران راهحلي طلایي به نظر رسيد و همهجا آن را گسترش داديم، حال آنكه فقط براي آموزش خود اين دستياران بنا بر معيارهاي بينالمللي به چهار برابر تعدادشان هيأت علمي نياز بود كه پول برای آن وجود نداشت.
طرح تحول سلامت مشكلات بسياري دارد؛ در ارزيابيها بايد در بسياري از نكات بعدي تجدید نظر شود؛ اما گام مثبتي بوده است براي اثبات اين نكته كه سلامت هم نيازمند نوعي اقتصاد و هزينه است. اگر تعرفهها به تعرفههاي واقعي نزديكتر شدهاند، تنها معنايش آن است كه كشور و بيمهها بخش كوچكي از هزينه درمان كشور را به سيستم سلامت بدهكار هستند نه اشكالات سيستم سلامت كه در نقاطي ديگر بسيار مهم است.
۲۹ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]