واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روحت را براي ازدواج آماده كن!
ازدواج سالهاي سال است كه براي جوانان و خانوادههاي ايراني تبديل به يك معضل و مشكل شده است...
نویسنده : مجيد فراهاني
ازدواج سالهاي سال است كه براي جوانان و خانوادههاي ايراني تبديل به يك معضل و مشكل شده است. مشكلاتي كه به زعم نظرات كارشناسي ريشه بسياري از آنها را هزينههاي زندگي و ماديات تشكيل ميدهد. از هر جواني سؤال كنيد چرا ازدواج نميكند سريع جواب ميدهد كه نه كار دارم و نه خونه و ماشين شخصي، انگار كه هر كسي كه ميخواهد ازدواج كند حتماً بايد يك ويلا در بهترين نقطه شمال داشته باشد و يك ماشين آن چناني و يك خانه چند صد متري در بهترين نقطه شهر! اين تمام آمال و آرزوهاي يك جوان ايراني در باب ازدواج است. اما ميخواهيم به يك نكته فراتر از اين ماديات نگاهي داشته باشيم.
چند درصد از جوانان ما به لحاظ روحي و رواني آماده تشكيل زندگي مشترك هستند؟ خيلي از همين جواناني كه بهانههاي الكي و باب شده را براي فرار از ازدواج رو ميكنند اعتراف ميكنند كه نميتوانند فرد ديگري را پذيرا باشند و زندگي مشترك را تجربه كنند و اصولاً به لحاظ روحي و رواني و مشكلات ناشي از آن از ازدواج فرار ميكنند و هزينههاي زندگي ظاهر مسئله است. قرار است در اين مطلب كمي با هم روراست باشيم و صادق. جوان ايراني براي ازدواج نه تنها بايد شرايط اوليه يك زندگي را در حد معمول داشته باشد بلكه بايد به لحاظ روحي و رواني نيز پذيراي اين اتفاق مهم باشد.
از ابعاد رواني غافل شدهايم
يادم نميرود چند سال پيش در همسايگي ما خانوادهاي زندگي ميكردند كه پسرشان فردي منزوي و گوشهگير بود و به هر شكلي از فعاليتهاي اجتماعي فرار ميكرد و حاضر نبود در جمع دوستان و آشنايان باشد. كاملاً واضح بود كه اين پسر با مشكلاتي روحي دست به گريبان است اما خانواده مخصوصاً مادر حاضر به قبول اين موضوع نبود و براي درمان پسر خود تصميم گرفتند كه براي او زن بگيرند و مابقي داستان اينكه در نهايت اين وصلت به طلاق منجر شد.
بايد اذعان داشت اگرچه پژوهشها نشان ميدهد كه اختلالات رواني در متأهلان كمتر از افراد مجرد است، اما هيچ گاه نبايد به ازدواج به عنوان يك راه درمان نگاه كرد. هنگامي كه فرد نميتواند مسائل و مشكلات دروني خود را مديريت كند بعيد به نظر ميرسد كه بتواند در مديريت كردن ارتباط خود با همسر موفق باشد.
در چند سال اخير با توجه به تبليغات سوء و كارشناسيهاي هدفدار تمام حواس جامعه به سمت موضوعات ظاهري و مادي ازدواج معطوف شده است، به حدي كه تمام جوانان و خانوادهها به اين بخشها توجه ميكنند و كمتر به اين موضوع پرداخته شده است كه چه ميزان جوان ما در شرايط روحي و رواني مطلوبي قرار دارد كه مسئوليت يك زندگي را پذيرا باشد. جدا از اينكه هر كسي حق دارد ازدواج كند ولي هيچگاه نبايد با اين ديدگاه سنتي به ازدواج نگريست كه «زنش بدهيد خوب ميشه» يا اينكه «شوهر كنه درست ميشه». بنابراين لازم است تا همان ميزان كه فرزندان خود را به لحاظ مادي و تأمين موضوعاتي مانند مسكن، شغل، جهيزيه و مهريه و... آماده ميكنيم، آنها را به لحاظ روحي و رواني نيز براي زندگي مشترك آماده و مهيا كنيم. ازدواج مستلزم تغيير و پذيرش مسئوليت است. هر تغييري هرچند مثبت به همراه خود فشار و استرس به همراه ميآورد و تحت تأثير استرس احتمال تشديد مشكلات عصبي وجود دارد، بنابراين غالباً توصيه ميشود كه قبل از اقدام به ازدواج، فرد در جهت درمان مشكل خويش اقدام كند و با روحي سالم يك زندگي جديد را تجربه كند.
مجردي، راهي براي فرار از مسئوليتپذيري!
مسئوليتپذيري عنصري بس مهم و ارزشمند است كه فكر نميكنم در وجود همگان يافت شود. اينكه كسي باشد كه بتوانيد در كنار او آرامش داشته باشيد بسيار ارزشمند است. كسي باشد كه بداند مسئوليتي در قبال شما و زندگي دارد و در شرايط متفاوت بتواند زندگي را مديريت كند بسيار جذاب و شيرين است. مسئوليتپذيري از زمينههاي ازدواج موفق است. فرد بايد بتواند خشم خود را كنترل كند و در قبال اشتباهات خود توان عذرخواهي داشته باشد، انسان وقتشناسي باشد، عنصر دگرخواهي در او وجود داشته باشد تا بتواند به حقوق واقعي شريك زندگياش توجه كند كه همگي اين موارد از نشانههاي رشد اجتماعي فرد است. خيلي از جوانان امروزي به دليل اينكه محروم از توان مسئوليتپذيري هستند از ازدواج فرار ميكنند. خيلي از جوانان نه تنها در قبال ديگري مسئوليتپذير نيستند بلكه در برابر اعمال و رفتارهاي خود نيز توان مسئوليتپذيري ندارند و به قول معروف پاي كارهاي خود هم نميتوانند باشند چه برسد به اينكه بخواهند مسئوليت يك زندگي و شريك زندگي را بر عهده بگيرند.
هنوز جوانان و خانوادههاي ما نميدانند كه مسئوليتپذير بودن باعث انجام بهتر و صحيحتر كارها ميشود. اشخاص وظيفهشناس بهعلت پاسخگو بودن در مقابل كارهايشان قابل اعتمادترند و اين جلب اعتماد از زمينههاي پيشرفت آنها به شمار ميرود. اين ويژگي مهم روند پيشرفتهاي فردي و اجتماعي و تعاملات بين افراد را سرعت ميبخشد و بر ميزان اعتبار اجتماعي شخص ميافزايد و به او احساس ارزشمند بودن و عزت نفس ميدهد. زندگي با يك همسر وظيفهشناس و مسئوليتپذير بسيار لذتبخشتر از زندگي با فردي بيمسئوليت است.
بنابراين لازم است كه به جاي بهانههاي خودفريبانه و طرح موضوعاتي كه تنها ميتواند خودمان را راضي نگه دارد و هيچ استدلال و منطقي را به دنبال ندارد به درمان خود بپردازيم و سعي كنيم روح و روان خود را براي زندگي مشترك آماده كنيم. به علت تغيير ساختار فرهنگي خانوادهها در جامعه ايراني برخي از والدين، فرزندان خود را براي مسئوليتپذيري در زندگي تربيت نميكنند و وقتي فرزندان آنها به سن ازدواج ميرسند، به علت ترس از قبول وظايف راضي به ازدواج نميشوند. يكي از دلايل بالا رفتن سن ازدواج، همين عدم مسئوليتپذيري جوانان است. خانوادهها بايد بيشتر از آنكه وقت و انرژي خود را براي تهيه ملزومات زندگي در بعد مادي صرف كنند براي تربيت رواني فرزندان خود وقت بگذارند. شايد بتوان با فردي كه داراي مشكلات مادي باشد زندگي كرد اما آيا ميتوان با شخصي كه مشكلات روحي و رواني دارد و اصولاً از سلامت رواني برخوردار نيست زندگي كرد؟ آيا ميتوان به فردي كه مسئوليتپذير نيست دلگرم بود؟
براي يك زندگي مشترك لازم و واجب است كه بتوان به شريك زندگي تكيه كرد كه داراي سلامت روحي باشد. مسلماً در دشواريهاي مسير زندگي ويلاي شمال و ماشين يك ميلياردي جايي را نميتواند پر كند مگر اينكه شما بخواهيد فقط براي پول و ماديات ازدواج كنيد كه آن بحث ديگري است و ديگر به آن نميتوان گفت زندگي مشترك.
پس لازم است زندگي را جامع و مانع نگاه كنيم و خود را به تمامي ابزار يك زندگي خوب مجهز كنيم برخي از اين تجهيزات بايد عالي باشند و سالم و برخي ديگر اگر در حد معمولي هم باشد تأثيري در خوشبختي ندارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]