واضح آرشیو وب فارسی:خوز آنلاین: در راستای اصول پیش بینی شده ی قانون اساسی و به جهت اجرای اصول دموکراسی در خصوص واگذاری امور اجرایی و نظارتی کشور به مردم، مقوله تشکیل شورای اسلامی شهرها در دولت اصلاحات اجرایی گردید. بعد از گذشت چهار دوره بر این نهاد مدنی نقدهای فراوان رفته است. از شهروندان عادی تا صاحبنظران بر این نهادها نقدهای اساسی دارند و کارکردها متفاوتی بر آنان وارد دانسته اند.هدف این نوشتار مقولاتی همچون قانون انتخابات و پروسه انجام آن و یا بررسی عملکرد شوراها نیست که خود این مقولات نیاز به نوشتن صدها نقد و نظر دارند.بلکه در این نوشتار بررسی موضوع فراگیر شدن و شیوع تب کاندایداتوری در شوراهای اسلامی شهرها می باشد.چرا اقشار گوناگونی از مردم تمایل دارند در قالب نماینده به شورا وارد شوند و به قول خود به مردم شهر و دیار خود خدمات رسانی نمایند؟این افراد در خود چه ویژگی هایی سراغ دارند که به خود اجازه حضور می دهند و فکر می کنند اگر به شورا ورود نمایند می توانند منشا خیر و پیشرفت باشند؟سوالات زیادی وجود دارد که ذهن ها را به خود مشغول می دارد که دلیل این همه استقبال از شورا و شورایی شدن چیست که تب آن همه را در خود می سوزاند؟ در سال های اخیر ازتمامی صنوف کشور مانند پزشک،هنرمند،ورزشکار،مهندس و متخصص و اساتید دانشگاه و بازاری و کشاورز و سیاسی و... همه به این مقوله ورد داشته اند و در دوره جدید با حجم بیشتری از مقتاضیان مواجه هستیم.آیا تب خدمت رسانی به مردم این قدر فوران دارد که همه احساس دین دارند و می خواهند در قابل شورایی شدن این خدمات را به مردم ارائه دهند؟ آیا در قالب یک پزشک خوب بودن یا مهندس خوب بودن و بازاری خوب بودن و ورزشکار و هنرمند خوب بودن نمی توان به مردم خدمات رسانی کرد؟مردم طی این سالها دچار پارادوکسهای اخلاقی و رفتاری و تصمیم گیری شده اند.مردم با این سیستم انتخاب شورایی و عملکردهای شورائیان مات و مبهوت و متحیرند.این سیستم بر اعصاب و روان مردم و باورهای هم آنان هم تاثیر گذاشته است.این سیستم کاندیدا شودن و انتخاب شدن و البته عملکردهای ناصحیح و ناصواب شورائیان مردم را سرخورده و عصبی و نامید و مایوس کرده است. مردم مانده اند که چه تصمیمی بگیرند.متاسفانه به نظر می رسد نظام شورایی شدن کشور دچار اشکال و ابهام است زیرا تا کنون نتایج مثبتی بر روند اداره شهرها و همچنین افکار عمومی مردم نداشته است.این انتخابات باید بازتعریف شود و کانالهای کاندیدا شدن از طریقه عام و مردمی بودن خارج و در قالب احزاب یا نهادهای مدنی بازتعریف شود ،قرار نیست هر کس در خود احساس دین کرد و یا با هر هدف دیگری خود را مهیا دید به این مقوله وارد گردد و ذهن و فکر و زمان مردم را تلف نماید و یا حتی به شورا وارد شود،که نتیجه این است که طی این چهار دوره اتفاق افتاده است.ابتدا گفتند نهاد نوپا و تازه کار باست و باید پخته شود اما چهار دوره گذشته و هنوز فرهنگ عمومی مردم نتوانسته این شورایی شدن را هضم نماید.باید به فکر چاره بود و باید توسط کمیسیون اجتماعی و انتخابات مجلس در این زمینه تحقیق و مطالعات دقیق صورت گیرد.باید شرایط واجد شرایط مجدد بررسی و ملاک های بیشتری مد نظر باشد،باید کانالهای احزاب سیاسی و گروهها و تشکل ها مورد بررسی قرار گیرد زیرا در صورت لزوم عضویت در نهادهای اجتماعی یا سیاسی خود می تواند گزینش ابتدایی بر این انتخابات باشد و سطح کیفی کاندیدا را بالاببرد. به هر حال این نوع کاندیدا شدن و انتخاب شدن و عملکردهای ضعیف شورایی و هزینه هایی که بر اداره امور شهرها وارد داشته اند دیگر جوابگو نیست و داد مردم را درآورده است و هزینه های اجتماعی و سیاسی را در هر شهر و استانی بالا برده است. شهروندان از هم اکنون که ماهها تا مقوله انتخابات شورا زمان مانده است گرفتار شده اند. بدتر از همه این که پرسنل زیادی از ادارات و نهادهای دولتی و شهرداری ها از هم اکنون به فکر سازماندهی و لابی گری و ... افتاده اند که نتیجه آن کاهش بازده کاری و ایجاد رکود در امور اجرایی کشور است.
جمعه ، ۲۶آذر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خوز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]