واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قاتل: تقاص شرب خمر را پس ميدهم
پسر نوجواني كه دو سال قبل بعد از شرب خمر در شهرستان ورامين پسر جواني را در جريان نزاع به قتل رسانده بود، روز گذشته محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، ششم مردادماه سال 93، مأموران پليس در قرچك ورامين از مرگ مشكوك پسري جوان در بيمارستان 15 خرداد باخبر و در محل محل حاضر شدند. جسد متعلق به مرتضي 22 ساله بود كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود. پدر مرتضي گفت: من در درگيري نبودم، اما شنيدم پسرم همراه دوستانش در پارك بود كه متوجه درگيري سه نوجوان ميشود. او و دوستانش براي ميانجيگري وارد ميشوند كه يكي از شركتكنندگان در دعوا كه سعيد نام دارد با چاقو به پسرم ضربه ميزند.
بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني تحقيقات براي بازداشت سعيد به جريان افتاد، اما مشخص شد كه او از خانهشان متواري شده است. مأموران پليس 11 ماه بعد از حادثه پسر 17 ساله را دستگير كردند. او گفت: با دوستانم براي تفريح به پارك رفتم و آنجا مشروب خورديم. در مسير برگشت بين ما مشاجرهاي درگرفت. همان لحظه سه نفر به ما نزديك شدند و قصد ميانجيگري داشتند كه با چاقو به يكي از آنها ضربه زدم و بعد فرار كردم.
بعد از اقرار سعيد بود كه دو نفر ديگر از دوستانش كه هر دو 17 ساله بودند، بازداشت شدند. آنها قبول كردند كه در جريان نزاع شركت داشتند، اما گفتند كه سعيد بود كه به مرتضي ضربه زد. با كامل شدن بررسيها سعيد به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شد و بعد از صدور كيفرخواست پرونده براي رسيدگي به شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته پس از اينكه قاضي عبداللهي رسميت جلسه را اعلام كرد، اولياي دم گفتند كه خواستهشان قصاص است. سپس سعيد به اتهام قتل عمد، شركت در نزاع و شرب خمر در جايگاه حاضر شد و در شرح ماجرا گفت: روز حادثه به دوستانم زنگ زدم و با آنها در پارك زير پل زيباشهر قرچك قرار گذاشتم. از قبل يك شيشه الكل سفيد از عطاري خريدم و با خودم به پارك بردم. بعد از مصرف خيلي حالم بد شد. كمي كه گذشت قرار شد به خانه برگرديم كه متوجه شدم دو نفر از دوستانم با هم درگير شدند. يكي از آنها چاقويي را از جيبش درآورد كه بلافاصله چاقو را از دستش گرفتم و گفتم ما با هم رفيقم نبايد براي هم چاقو بكشيم. نميدانستم اين چاقو باعث قاتل شدنم ميشود! چاقو را در جيبم گذاشتم و به راهمان ادامه داديم. لحظاتي بعد، سه نفر به سمت ما آمدند و گفتند چرا دعوا ميكنيد؟ گفتيم سه تا رفيق هستيم به شما ربطي ندارد. اين حرف آنها را عصباني كرد و باعث شد به ما حمله كنند. يكي از آنها به صورتم سيلي زد و من به خاطر مصرف الكل در حال خودم نبودم به همين دليل دست به جيب شدم و چاقو را به سمت مرتضي پرتاب كردم. وقتي زخمي شد از ترس فرار كردم. متهم گفت ميدانستم مصرف مشروب حرام است، با اين وجود وسوسه شدم و شرب خمر كردم حالا هم دارم تقاص آن را پس ميدهم. در ادامه دو متهم ديگر شرح ماجرا توسط مرتضي را تأييد كردند. يكي از آنها بنا به دستور رئيس دادگاه در خصوص همراه داشتن چاقو گفت: من در يكي از انبارهاي شوش كار ميكنم. براي بريدن طناب يا كارتن هميشه چاقو همراهم بود. آن روز هم به خاطر خوردن پرتقال مجبور شدم، چاقو را ببرم. شايد اگر مرتضي چاقو را از دستم نميگرفت، الآن من به جاي او قاتل بودم.
در ادامه يكي از دوستان مقتول به اتهام شركت در نزاع منجر به قتل به دستور رئيس دادگاه در جايگاه حاضر شد و گفت: مرتضي خياط بود. قرار بود براي ديدن كارهايش به محل كارش برويم، اما دير شده بود. مرتضي زنگ زد و قرار شد زير پل زيباشهر همديگر را ببينيم. وقتي رسيديم متوجه درگيري سه نوجوان شديم. براي ميانجيگري رفتيم و هيچ كدام از ما به آنها سيلي نزديم، فقط آنها را نصيحت كرديم كه نبايد جلوي خانوادههايي كه در پارك نشستهاند، درگير شد و حرفهاي زشت زد. بعد از ميانجيگري ما بود كه به ما حمله كردند و سعيد با چاقويي كه دستش بود، از پشت سر مرا تهديد ميكرد و ناسزا ميگفت. خيلي ترسيده بودم تا اينكه آنها شروع كردند به فحاشي كردن و كيسهاي را كه دست مرتضي بود، كشيدند. مرتضي ميخواست كيسهاش را بگيرد كه سعيد با چاقو به سينه مرتضي زد و بعد فرار كردند.
بعد از آخرين دفاع متهمان، هيئت قضايي وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]