واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: محمد کاظمی در اعتماد نوشت: هرگز نبايد از كنار موضوع حضور نخست وزير انگلستان در شوراي همكاري خليج فارس به سادگي عبور كرد. انگليس بعد از جدايي از اتحاديه اروپا بيش از گذشته نيازمند دوستاني در مناطق مختلف جهان است. اين كشور تلاش خواهد كرد با به فعليت رساندن ظرفيتهاي پيشين خود در كشورهاي دور و نزديك نه تنها هزينههاي سنگين انزواي احتمالي در اروپا را جبران كند كه به تنهايي موقعيت ويژهاي براي خويش فراهم كند.
رييسجمهور شدن ترامپ در امريكا احتمالا شانس بزرگي است كه انگليس مهارت استفاده از آن را خواهد داشت. سياستهاي ترامپ هنوز كاملا مشخص نيست، بروز برخي از تناقضهاي رفتاري و گفتاري از سوي او موقعيت رهبري امريكا در جهان غرب را با چالش جدي مواجه خواهد كرد. ظاهرا بريتانيا از هماكنون تلاشش را آغاز كرده است كه خلأ احتمالي حضور امريكا در نقاط مختلف دنيا را پر كند. خاورميانه درست همان جايي است كه علايق مختلف انگلستان را جلب ميكند. اين كشور حضور چند قرني در خاورميانه داشته است و شناختي دقيق از همه موقعيتهاي اجتماعي، سياسي، مذهبي و اقتصادي اين ناحيه از جهان را دارد. مهمتر از آن منابع استراتژيك موجود در منطقه غرب آسيا خصوصا نفت و گاز و موقعيت فوقالعاده حساس جغرافيايي اين منطقه عطش اين كشور براي حضور در خاورميانه را دوباره برانگيخته است.
به خوبي ميدانيم كه روشهاي اين كشور براي رسيدن به اهداف خود با بسياري از كشورهاي ديگر خصوصا امريكا متفاوت است. سادهترين برداشت از اين تفاوت آن است كه اين كشور معمولا بسته و راز آلود عمل ميكند، درست برخلاف امريكا كه به اصطلاح باز عمل ميكند و با تكيه بر قدرت نظامي و اقتصادي خود نياز زيادي به پيچيده كاري ندارد. با اين اوصاف به نظر ميرسد نوع رفتار ما با رويدادها و حوادث آيندهاي كه احتمالا ناشي از سياستهاي انگلستان در منطقه خواهد بود بسيار مهم و محل تاملند. محكوم كردن اظهارات ضد ايراني خانم «ترزا مي» البته درست و بجاست ولي اكتفا به پاسخهاي شعاري و خيال خويش را آسوده ساختن قطعا عقلايي و دور انديشانه نيست. مسلما از اين پس نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي كشور بايد نسبت به تحركات احتمالي استعمارگر پير حساسيت بيشتري از خود بروز دهند ولي مهمتر از هر چيز امعان نظر به اوضاع داخلي و ايجاد ثبات و تعادل و فراهم آوردن بيشترين رضايت مردمي است.
اگر ما در داخل كشور از اختلافات غير ضروري بكاهيم و هر از چندي به بحران آفريني و مسالهسازي نپردازيم وخصوصا دولت را با چالشهاي زيانبار مواجه نكنيم قطعا در برابر خطرها و تهديدها از هر سو كه باشند و به هرميزان كه پيچيده باشند آسيب كمتري خواهيم ديد. چرا بايد در شرايطي تا به اين حد حساس برگزاري يك كنسرت قانوني و مجاز به يك مساله سياسي مبدل شود و به دنبال آن هر كس تريبوني در اختيار داشته باشد خط و نشان بكشد كه من هم اجازه برگزاري كنسرت در شهرم را نميدهم!؟ چرا سخنراني شخصيتهاي سياسي بايد برهم بخورد و يك نماينده براي سوالي كه مطرح كرده است مورد تعقيب قرار گيرد؟ موضوع كنسرت يا انجام يك سخنراني اهميت ملي ندارد مهم آن است كه با جلوگيري از تصميمات مسوولان دوگانگي در حاكميت قانون پيش ميآيد و براي كشوري كه زير ذره بين قدرتهاي كوچك و بزرگ قرار دارد زاويهاي براي طمع ورزي ايجاد ميكند.
نمايش اختلاف ميان مسوولان و مخدوش ساختن آزاديهاي مصرح در قانون اساسي و سر دادن شعارهاي تند و افراطي ثبات و استحكام داخلي را زير سوال ميبرد. مسلما نعمت بزرگ انتقاد سازنده و نظارت همهجانبه بر همه مسوولان ريز و درشت بايد همواره برقرار باشد ولي انتقاد با تخريب و غوغا سالاري و تهمت و افترا فرق ميكند و اين همان چيزي است كه بايد از آن دوري كنيم. ما نهتنها بايد از تضاد و مساله آفريني پرهيز كنيم بلكه چالشهاي پيشين را هم به حداقل ممكن برسانيم.
ايجاد امنيت انتظامي لازم و ضروري است ولي يك امنيت عميق و همهجانبه و غيرقابل نفوذ وقتي ايجاد ميشود كه در كشور هيچ شكاف بحرانسازي وجود نداشته باشد. مگر امر حضرت امام نبود كه جناحهاي موجود نبايد درصدد حذف ديگري باشند؟ پس چرا هنوز بعضا به جاي رقابت سالم از ابزار خشونتساز و تفرقهآميز و حذف و حصر استفاده ميشود؟ يك كشور مقتدر زماني ميتواند اقتدار خود را استمرار بخشد كه زمينههاي تضاد را از بين ببرد و هيچ زخمي را بدون درمان خردمندانه به كهنگي نسپارد. زخمهايي كه هر آن امكان سر باز شدنشان وجود داشته باشد و كشور را در آستانه پرداخت هزينه قرار دهد. تاريخ معاصر ثابت كرده است كه لندننشينان تبحر خاصي در ايجاد اختلافهاي داخلي، بين كشورها، بين مسلمانان، بين قوميتها و استفاده از آن دارند.
زمانه، زمانه هوشياري است.
۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]