واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: جوان نوشت: به نظر ميرسد دوقطبيسازي در كشور يكي از راهبردهاي مهم جريان غربگرا براي موفقيت در انتخابات 96 است؛ راهبردي كه بايد جايگزين ناكارآمدي در تحقق شعارهاي انتخاباتي – تبليغاتي چند سال اخير شود.
در حالي ايجاد دوقطبي در جامعه يكي از عوامل موفقيت اين طيف در انتخابات پيشرو مورد توجه قرار گرفته است كه رهبر معظم انقلاب بارها از لزوم پرهيز از مواضع و رفتارهايي كه جامعه را در چنين موقعيتي قرار ميدهند سخن به ميان آوردهاند، به عنوان نمونه ايشان در يكي از سخنرانيهاي خود ضمن تبيين دقيق دو واژه «ميانهرو و تندرو» و دعوت همه مردم بهويژه مسئولان و سياسيون به هوشياري در قبال ترفند دشمن براي ايجاد دوقطبيهاي دروغين و القايي در فضاي انتخاباتي بيان ميفرمايند: «بدخواهان ملت ايران براي اين انتخابات، به ايجاد «دوقطبيهاي دروغين» روي آوردهاند تا القاي وجود دودستگي در مردم بكنند.»
بايد شروع تلاش براي ايجاد دوقطبي در جامعه را زماني دانست كه جريان تجديدنظرطلب پس از روي كارآمدن دولت يازدهم با حمايت برخي دولتمردان منتقدان مذاكرات هستهاي را «تندرو»و«افراطي» ناميده و تلاش كردند نگاه خوشبينانه به نظام سلطه به ويژه امريكاييها را جايگزين عقلانيت و تجربه ملت ايران در روابط با غرب كرده و به اهداف جناحي خود دسترسي پيدا كنند.
تلاش طيفي از شخصيتهاي سياسي و جناحهاي مطرح كشور براي ايجاد دودستگي در ميان مردم آن هم به بهانههاي مختلف و برخورد خشن با منتقدان دلسوز مذاكرات هستهاي منجر به آن ميشود كه رهبر معظم انقلاب اينگونه نسبت به چنين روندي هشدار دهند: «دوقطبي واقعي در ايران دوقطبي ميان وفاداران به انقلاب اسلامي و اصول امام(ره) و جبهه استكبار و همفكران است و البته در اين دوقطبي، قاطبه ملت ايران، انقلابي و علاقهمند به انقلاب و وفادار به امام(ره) و تفكر و اصول ايشان هستند. منشأ اصلي دو قطبيسازيهاي دروغين، در خارج از كشور است اما متأسفانه برخي اوقات در داخل نيز تكرار ميشود.»
با اين حال در هفتههاي اخير طيف غربگرا تلاش داشته تا با دستاويز قرار دادن مسائلي پيش پا افتاده نيز در مسير ايجاد دوقطبي كاذب در جامعه قدم بردارد چراكه در شرايطي كه افكار عمومي از مشكلات معيشتي و بيكاري و گراني رنج برده و برجام دستاوردي نداشته است، تنها نقطه اميد براي پيروزي شخص مورد حمايت آنها در بهار 96 ايجاد دودستگيهاي هزينهزايي است كه ميتواند فرصتهاي پيش روي كشور را تبديل به چالش كند. از جمله آخرين تلاشهاي اين طيف براي پياده كردن چنين مسئلهاي، اظهارات محمود صادقي نماينده اصلاحطلب مجلس شوراي اسلامي است كه با موجسواري رسانههاي زنجيرهاي داخلي و رسانههاي بيگانه همراه و تلاش شد تا پيرو آن نه تنها حاكميت اسلامي را زير سؤال برد بلكه دستگاههاي وابسته به نظام همانند قوه قضائيه و رئيس آن زير سؤال روند و مردم نسبت به آينده نظام اسلامي بدبين شوند و زمينه رويگرداني مردم از حاكميت فراهم شود.
لغو سخنراني علي مطهري در مشهد نيز از جمله مصاديق ديگري است كه در عين فرعي بودن به عنوان مسئله اصلي كشور تبديل و اينگونه القا شد كه در بين مسئولان رسمي كشور دو ديدگاه متفاوت درباره افراد و وقايع سياسي وجود دارد كه اين دو ديدگاه همان دوقطبي است كه در بين جامعه وجود داشته است، چنانچه جماعتي موافق سخنراني امثال مطهري و عدهاي مخالف آن هستند؛ موضعي كه با واقعيتهاي جامعه همخواني ندارد.
همانطور كه اشاره شد در پيش گرفتن چنين مسيري در سال 92 شكل بيروني به خود گرفت آنگونه كه با نامگذاري بخشي از نيروهاي انقلابي بهعنوان«تندروها يا افراطيون» با هدف «تقابل» و «القاي دو دسته بودن منتخبان ملت به تندرو - معتدل» در همان روزهاي جلسه رأي اعتماد مجلس به وزرا شكل گرفت، بهگونهاي كه روزنامههاي زنجيرهاي با تيترهاي پرشمار و متراكم به سمت اين گزاره پيش رفتند. نمونههايي از تيترهاي آن روز زنجيرهايها عبارتند از: «دولت اعتدال در چالش با افراطيون»، «رأي اعتماد و عملكرد تندروهاي مجلس»، «عقلاي مجلس بيشتر به فكر افراطيون باشند»، «پخش شبنامه تندروها، درصحن در شأن مجلس نبود» و «شبنامه تندروها كار دست نجفي داد.»
در اين ميان با يك بررسي ساده ميتوان دريافت كه روزنامههاي زنجيرهاي با بهكارگيري واژهاي مانند «تندرو» به صورت مكرر و گسترده نه تنها تلاش كردند در افكار عمومي اينگونه جاگذاري كنند كه انقلابيگري مساوي با تندروي است بلكه بهواسطه چنين تاكتيكي زمينه پيادهسازي طرحي كلانتر به نام عقبنشيني در مقابل خواستههاي امريكاييها عملياتي شود و با تخريب مانع جدي به نام نيروهاي انقلابي هدف مهمي به نام «تعامل دوسويه و تنگاتنگ» با شكل بيروني به خود بگيرد.
اين در حالي است كه بيش از صدها تيتر با محوريت «افراطي» ناميدن بخش قابل توجهي از نمايندگان مجلس نهم روي صفحههاي خبري رسانههاي اين جريان نقش بست و شكاف بين اصولگرايان را تعميق بخشيد كه مقدمه اساسي اين طرح كه همان «اصرار» و «تكرار» گزاره «افراط» از رسانههاي اين جريان براي بخشي از منتخبان مردم در مجلس است، پرده از روي هدفگذاري 40ماهه نظريهپردازان اين جرگه براي «بازگشت رسمي اصلاحات به حاكميت» برميدارد.
با اين حال در شرايطي كه جريان غربگرا از لغو كنسرت تا فيشهاي نجومي، اعدام بابك زنجاني، اظهارات محمود صادقي يا اظهارات علي مطهري را بهانهاي براي ايجاد دوقطبي در جامعه مورد توجه قرار ميدهد نبايد از آسيبهاي ناشي از چنين رويكردي غافل شد آن هم در شرايطي كه كاركردهاي گفتمان دوم خرداد و عملكرد وابستگان به اين جريان در طول سالهاي اخير آن است كه تلاش شده از دوقطبيسازي در جامعه مقدمهاي براي «تقابل ملت با ملت» و «تقابل مردم با حاكميت» كه بخشي از آن طي سالهاي 78 و 88 رونمايي شد، نتيجهگيري شود چراكه رهبران اين جريان از مؤلفههاي مؤثر اجتماعي براي براندازي نظام را «رويگرداني مردم از گفتمان انقلاب اسلامي» ميدانند كه اساس آن ايجاد فضاي نفرت و بدبيني نسبت به جريان نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي است كه تنها با دوقطبيسازي جامعه امكانپذير است.
۱۶ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]