محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827399418
ناگفتههایی از زندگی احسان نراقی
واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: ناگفتههایی از زندگی احسان نراقی
جامعهشناسی که در ماههای پایانی رژیم پهلوی از مشاوران نزدیک دربار بود و به گفته خودش 8 بار با شاه دیدار و گفتوگو داشته است، با فرح و دربار رفتوآمد خانوادگی داشت اما هیچوقت به وزارت و وکالت نرسید. به گزارش ایلنا، روزنامه شرق نوشت؛ به زندگی احسان نراقی پرداخته است و می نویسد؛ خودش در پاسخ به این پرسش گفته: «بارها به من پیشنهاد شد اما هیچگاه نپذیرفتم، چون استقلالم از بین میرفت و در این صورت دیگر براحتی نمیتوانستم انتقادهایم را به خصوص در زمینه فساد خاندان پهلوی به بسیاری از مسئولان چون فرح و پرویز ثابتی منتقل کنم.» همین رفتوآمدها برایش دردسرساز و در آغاز انقلاب متهم به همکاری و تماس مستقیم با شاه و فرح شد اما بالاخره با عفو امام خمینی (ره) پروندهاش مختومه شد. نخستین مدیر و رئیس مؤسسه تحقیقات اجتماعی، جامعهشناس و صاحب چندین کتاب، خودش را فردی میانهرو توصیف میکند: «تقریبا میشود گفت هیچگاه راه افراط را در پیش نگرفتم، نه شرقگرای افراطی شدم، نه غربگرای افراطی؛ مثل آقای شایگان که زیگزاگهایی در این زمینه داشت و از شرقگرایی «آسیا در برابر غرب» ناگهان پس از خروج از ایران به یک نوع غربگرایی افراطی رسید و در کتابهایی چون «انقلاب مذهبی چیست» و «نگاه شکسته» این دیدگاه را ترویج کرد. هر چند امروزه در کتابی مانند «روشنایی از غرب میآید» افسونزدگی جدید کم و بیش به نوعی تعادل رسیده است.» سه سال قبل و کمی بعد از فوت نراقی، انتشارات مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران کتابی با عنوان «چون اسفنج نرم، بازشناسی نقش دکتر احسان نراقی در حاکمیت پهلوی دوم» منتشر میکند. کتاب دیدگاهی درباره نراقی دارد که شبیه آن را در کیهان و ستون «نیمه پنهان» آن میتوان سراغ گرفت که نقش و تأثیر او را تا حد روشنفکری که با عقاید و کنش خود باعث تحکیم رژیم پهلوی شده است، بالا میبرد. در حالی که پژوهشگران، جامعهشناسان، سیاسیون و حتی دیگر روشنفکران همعصرش چنین اعتقادی درباره نراقی ندارند و اصولا او را نه به لحاظ شخصیت فردی، نه توان تشکیلاتی و نه حتی علمیاش، چهرهای جدی که توان کمک به بقای رژیم گذشته را از طریق تئوریهای فکریاش داشته باشد نمیدانند. نویسنده کتاب معتقد است مؤسسه تحقیقات اجتماعی (که به تقلید از انجمن پژوهشهای اجتماعی در فرانکفورت که بعدها مکتب فرانکفورت از آن برخاست، ایجاد شده بود) با صرف بودجههای قابل توجه دولتی، در موضوعات استراتژیک و جمعیتهای تأثیرگذار و حیاتی در ایران - با تکیه بر روشهای میدانی و مشاهدهای - تحقیقات آماری و جمعیتشناسی گستردهای در نقاط مختلف ایران انجام میدهد که طبعا نتایج آن در تحکیم و دوام بیشتر حاکمیت نقش بسزای خود را ایفا میکند. ایده اصلی کتابی که درباره نراقی نوشته شده این است که: «دکتر حسن نراقی در طول حاکمیت پهلوی دوم (به ویژه از میانه آن به بعد)، با وجود آن که هیچ وقت زیر بار مسئولیت دولتی یا درباری نرفت (وزارت، معاونت و امثالهم)، لیکن همواره به عنوان یک کارشناس با تجربه، متخصص، قابل اطمینان و دارای حسن نیت فراوان از سوی اکثر نخستوزیران پر تعداد پهلوی دوم و تعداد شایان توجهی از متولیان پستهای کلیدی حکومت پهلوی بارها مورد مشورت و توجه خاص قرار میگیرد و به عنوان یک روشنفکر فرهیخته پهلویستی همواره تأثیرگذاری و نفوذ کمنظیر و پر دوامی میان دربار و حاکمیت داشته است. او به هیچ وجه شخصیت تشکیلاتی و حزبی ندارد، دغدغههایش بیشتر فرهنگی و علمی است. جامعهشناسی است که تحقیقات عملی و کاربردی و تهیه دقیق پژوهشهای آماری و جمعیتی (مبتنی بر مشاهدات) را برای اصلاح بسیاری مشکلات کشور مبنا قرا میدهد و اصطلاحا «نظریه زده» نیست و استدلالش این است که تا اطلاعات دقیق و قابل اعتنایی از جمعیت، تودهها و مشکلاتشان نداشته باشیم - و دستیابی به این مهم نیز جز با تحقیقات و مشاهدات گسترده میدانی، عملی نیست - نمیتوانیم برای حل آن مشکلات به سیاستگذاری متناسب با آن بپردازیم. تجمیع و سازگاری سنت و تجدد (مدرنیته) با گرایشی به نفع تمدن جدید و البته منطبق با شرایط ایران، تساهل و تسامح حداکثری، دوری از تعصب افراطی درباره ارزشهای تمدن شرق و غرب، در عین حال بهرهگیری از فواید هر دو، برای نراقی زیر سایه لیبرالیسم و اومانیسم معنا پیدا میکند و هنگامی که درباره «سیاستگذاریهای مناسب» مکررا نقش «منطبق بر شرایط ایران» را یادآوری میکند، نقش زیادی برای مذهب و دیانت قائل نیست و اگر هم باشد دیدگاه ابزاری و ماکیاولیستی به آن دارد. در هیچ برههای از زندگی وی گرایش و علاقهمندی به جریانها و تشکلهای اسلامگرا دیده نمیشود. نراقی شخصیتا به شدت محافظهکار است و اهل جنگیدن نیست و در برابر اکثریت غربزده کوتاه میآید و واکنش سفت و سختی در هیچ برههای از زندگیاش به چشم نمیخورد. آرمان غایی او تبدیل نظام سلطه سلطنتی به نظامی دموکراتیک است. البته نه به وسیله براندازی و آشوب بلکه از طریق تغییر نرم ساختارهای سیاستگذاری و حل مشکلات جوانان و تودهها از طریق سیاستگذاری متناسب با نیاز جامعه. اما محمد قائد، نویسنده و روزنامهنگار که از پیش از انقلاب در نقد آرا و دیدگاههای نراقی مقاله و یادداشت چاپ کرده است، در دو مقاله بعد از فوت نراقی به تحلیل منش فکری و شخصیت او پرداخته است. از نظر او نراقی را نباید چندان جدی گرفت. او در مقالهای با عنوان «پامنبری در هیات مصلح اجتماعی» نوشته است: «آقای نراقی حرف زیادی برای گفتن ندارد. آن چه هم که مینویسد زیاد تازه نیست. در جهانبینی او سرمایهداری و سوسیالیسم کلا یعنی غرب، غرب پوشالی و قلابی، در برابر شرق که جوهر و ذات و معنای هستی است. شرق زیبای مورد نظر او (مشرقزمین، Orient نه East) در ایران کنونی، یعنی در حکومت شاهنشاهی متبلور بود. نقطه پرگار وجود، قطب عالم امکان. فطرتا واعظ بود. کارکرد وعظ در همه ادیان این است که بدون درگیر کردن شنونده در بحث چند لایه که به تأمل نیاز دارد، پاسخهایی فوری و قاطع به پرسشهایی دشوار بدهد. چیزهایی میگفت، متن آن حرفها را چاپ میکرد و بعد دُور شهر راه میافتاد در دفاع از یک مشت موعظه پشت تریبون میرفت و گوش دیگران را استثمار میکرد. بر خلاف نویسنده کتاب چون «اسفنج نرم»، قائد معتقد است که: «نراقی را حتی در هیأت حاکمه کمتر کسی جدی میگرفت. میدانستند شهوت کلام دارد و عاشق وعظ است؛ برای هر کس در هر جا به هر بهانهای. برای شاه، برای حاج آقای دادگاه شرع، برای پاسدار کمیته، برای زندانبان. سماجتش در صبح تا شب مصلح اجتماع بودن و پر حرفی مرضوارش در آسمانریسمانبافتن و نصیحت کردن نمیگذاشت از حد پامنبری بالاتر برود. درباره همان گفتوگوهای مورد اشارهاش با شاه هم نوشته است: «مقداری از نابهجاترین موعظههایش خطاب به شخص شاه در پائیز ٥٧ بود. متن آنها را بعدها در کتاب از کاخ شاه تا زندان اوین چاپ کرد. در شش هفت دیدار پیاپی با محمدرضا پهلوی برای او چنان وعظ کرده که گویی مخاطبش جوانی است که تازه عهدهدار شغلی شده و قرار است در آینده تشکیل خانهزندگی بدهد.... نراقی و دربار پهلوی جالبترین و پرابهامترین بخش زندگی نراقی نوع رابطهاش با دربار است. زندگی او و پرویز نیکخواه در این بعد کمی شبیه هم است، اگر چه او خوششانستر از نیکخواه بود. هر دو دورهای به واسطه برخی فعالیتهای سیاسی یا سوءتفاهمات به زندان شاه میافتند اما بعدا رابطه حسنهای با رژیم پیدا میکنند. نراقی که به ادعای خود این اواخر نقش مشاور شاه را هم داشته است، در گفتوگویی به شش ماه آخر رژیم پهلوی و گفتوگوهایش با شاه اینطور اشاره کرده است: «بیشتر سعی میکردم تحلیل درستی از شرایط به او بدهم. اگر چه فایدهای نداشت. او نمیپذیرفت. خودش را همه چیز میدانست. حرف هیچکس را قبول نمیکرد. در کتاب پاسخ به تاریخ همین تفکرات اشتباهش وجود دارد و وقتی از ایران رفت دوباره همان حرفهای قدیم را تکرار کرد. اصلاح نمیشد. خرفت شده بود. پدرش رضاشاه هم درست نمیشد چه برسد به او. بعد از واقعه ١٧ شهریور ١٣٥٧ وقتی برای بار اول روبهروی شاه نشستم، او به من گفت: بحران فعلی از کجا ناشی شده و سبب چه بوده، بانی آن کیست؟ گفتم: قربان اعلیحضرت! شاید شاه پنجاه درصد فکر کرد که میخواهم بگویم فکر و نقشه او در همه امور همانند انقلاب سفید باعث این هیجانات شده، با کنجکاوی خواست تا بیشتر توضیح دهم. گفت: چطور! مگر ما چه کردیم؟ گفتم: سالها قبل وقتی شما به قم تشریف بردید و سخنان تحریکآمیزی علیه روحانیون بیان کردید، باعث شد روحانیون راه مبارزه را پیش گیرند. فراموش کردید که سنت شیعه در طول تاریخ، اعتراض علیه حکومتها بوده و رفتار شما آنان را بیشتر مخالف حکومت کرد. بعد به شریعتی اشاره کردم و گفتم: شریعتی از مذهب شیعه بیشترین استفاده را در جهت مبارزه با رژیم کرد. مدت یک ساعت حرف زدم و شاه به دقت گوش داد. حرفم که تمام شد، گفت: این مطالب که شما میگویید مگر ساواک نمیفهمید. گفتم: قربان ساواک که وظیفهاش مطالعه و تحقیق نبود. ساواک دائما خبرچینی میکرد.» او همچنین به روابطش با هویدا اشاره میکند و میگوید: «روزی پیش هویدا بودم. از قدیم با هم دوست بودیم. آن روز خیلی سر حال بود و موضوع جالبی را به من گفت. گفت که در دیدار با شاه موضوعی مطرح شده بود. به شاه گفتم: اجازه دهید پسفردا این موضوع را که مربوط به منصور روحانی هم میشود در جلسهای با حضور او مطرح کنیم. شاه از روی طعنه به هویدا گفته بود: مگر پسفردا سهشنبه نیست. هویدا جواب داد: بله. شاه ادامه داده بود مگر نمیدانید که سهشنبهها صبح منصور روحانی با معشوقهاش قرار دارد. کاری کنید که با آن تداخل پیدا نکند. به این ترتیب شاه علاقه داشت این قبیل اطلاعات را در مورد افراد داشته باشد تا به موقع با دست گذاشتن روی نقاط ضعف آنها بتواند تصمیم بگیرد. او دستگاه امنیتی را برای این قبیل اطلاعات میخواست. این که فلان وزیر خانهاش شخصی است یا اجارهای و با چه کسانی بیشتر مربوط است و نقاط ضعفش در چه مسائلی است.» نراقی از جمله به چند مورد پیشنهاد وزارت از سوی حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا اشاره کرده است: «شاید برای نخستین بار در زمان حسنعلی منصور بود که در یک شبنشینی که به مناسبت کنفرانس اقتصادی سازمان ملل در تهران در باشگاه افسران تشکیل شده بود، آقای منصور در حضور عبدالمجید مجیدی به من گفت کافی است تو اسمت را در حزب ایران نوین بنویسی تا من دو روز بعد که اعضای هیأت دولت را معرفی میکنم، تو را هم به عنوان وزیر فرهنگ که در آن زمان از آموزش و پرورش تفکیک نشده بود، معرفی کنم. من همانجا به او پاسخ دادم که به هیچ وجه داوطلب پست وزارت نیستم. سالها بعد هم پس از این که مقاله من پیرامون فرار مغزها در روزنامه «نیویورکتایمز» به چاپ رسید و موقعیت من را در سازمان یونسکو مستحکمتر کرد، هویدا در یک دیدار به من گفت دیروز که در خدمت شاه بوده، هنگام معرفی مجید رهنما به عنوان وزیر علوم، او به هویدا میگوید: چرا نراقی را وزیر نمیکنی که هویدا بلافاصله جواب میدهد: او (نراقی) به هیچ وجه در خط وزارت نیست ولی همواره حاضر است به دستگاه مشاوره بدهد و این برمیگردد به سابقه قبلی که از من داشت و بارها که این درخواست را از من کرده بود، به او جواب رد داده بودم.» نراقی و هدایت نراقی یکی از آخرین رفقای بازمانده صادق هدایت و از قضا یکی از کسانی بوده که در روزهای آخر زندگی هدایت با او در تماس بوده است. هدایت قبل از خودکشی قصد سفر به ژنو را داشته و به ادعای نراقی که آن زمان ساکن ژنو بوده، او در حال حل مشکل صدور ویزای هدایت بوده که خبر خودکشیاش را میشنود. نراقی در پاسخ به این سؤال که «آیا فکر میکنید اگر صبح آن روز ویزا به دستش میرسید، خودکشی نمیکرد؟»، گفته است: «احتمالش خیلی زیاد بود؛ چرا که در آن مدت دائما دوست داشت از فضای سرد و مغموم آن زمان پاریس به ژنو و به ویژه نزد جمالزاده برود و البته فراموش نکنید که عواملی باعث تشدید افسردگی هدایت در آن زمان شد. یکی بیماری دوست عزیزش حسن شهیدنورایی بود که در شُرُف مرگ قرار داشت و هر روز از هدایت میخواست بر بالینش حاضر شود و دیگری بیاعتنایی دانشکده هنرهای زیبا به او بود که کارمند رسمی آنجا بود و فقط ماهی ۲۰۰ تومان به او میدادند. همه اینها به اضافه سرخوردگی عمیقی که او نسبت به جامعه فرهنگی و مردم عادی ایران [به خاطر تضاد زیاد فکری با آنها] داشت، دست به دست هم داد و آن فاجعه را پدید آورد.» نراقی درباره چگونگی آشناییاش با هدایت گفته است: «با هدایت در دوران دبیرستانم در کافه فردوس آشنا شدم و میدانید که من اواخر دوران دبیرستانم را در تهران گذراندم و اکثرا در منزل پسرعمهام مهندس پرخیده اقامت داشتم و شرایطی پدید آمد که به مدت دو ماه صادق هدایت با ما در آن منزل همخانه بود. بنابراین به او بسیار نزدیک شدم.» نراقی و نصر و فرح نراقی در بخش دیگری از این گفتوگو به سیدحسین نصر، فیلسوف سنتگرا پرداخته و او را «جاهطلب» و «حقهباز» خوانده است. نراقی روزهایی را به یاد میآورد که زمزمه ریاست نصر بر بنیاد فرح بر سر زبانها افتاده بود و او به شدت در تلاش بود این سمت را به دست بیاورد: «هنگامی هم که پیش فرح رفتیم، در زمانی که نصر حضور نداشت، فرح به من گفت درباره نصر چه کار کنم؟ از وقتی نام او هم برای تصدی این پست مطرح شده، روزی ١٠ بار به من زنگ میزند و میگوید بالاخره مسئله ریاست من چه شد؟ و این گونه بود که فرح را هم برای قبول این پست تحت فشار قرار داده بود؛ هر چند به بدطینتی فردید نبود که فکر نمیکنم انسانی به این پلیدی اصلا داشته باشیم اما نصر فاقد آن حقیقتجویی و معنویگرایی بود که وانمود میکرد.» شاملو، فروغ و گلستان درباره شاملو هم که با او در کلاس سوم متوسطه در مدرسه ایرانشهر همکلاس بوده، گفته است: «نهایتا دیپلم هم نگرفت و به دنبال تحصیلات هم نرفت ولی فرد هنرمند و با استعدادی بود که آخر کلاس مینشست و ادای معلمها و همکلاسیها را هم درمیآورد و دبیر فرانسه ما هم از او خیلی خوشش میآمد و دائما از او میخواست انشا بخواند؛ چرا که ادبیاتش از همان ابتدا خیلی خوب بود.» نراقی درباره فروغ فرخزاد میگوید: «فروغ شاعر بسیار خوب و خانم بسیار تیزبین و حساسی بود ولی نوع زندگی آزاد او را چندان نمیپسندیدم و بارها در این باره به او گوشزد کردم که این نوع زندگی تو نهایتا تو را به تباهی میکشاند.» درباره ابراهیم گلستان بر این اعتقاد بود که «او با وجود ارزشهای هنریای که داشت، به نظر من متلون مزاج و بلاتکلیف بود. خیلی هم از موضع بالا با همه برخورد میکرد. من، فروغ را به مراتب به گلستان ترجیح میدادم.»
۱۳۹۵/۰۹/۱۳ ۱۱:۳۰:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
صفحات پیشنهادی
زندگی غم انگیز زن غول پیکر قرون وسطایی (عکس)
اسکلت یافته شده از یک زن غول پیکر قرون وسطایی نشان می دهد او زندگی بسیار غم انگیز و دردناکی داشته است به گزارش جام جم آنلاین به نقل از دیلی میل اسکلت215 سانتی متری یک زن در سال 1977 در لهستان و در کلیسای شهر استرو یافت شد این اسکلت مربوط به دوران قرون وسطی است و اکنون پس از سازندگی و زمانه یک شعبدهباز
وبسایت فرادید هری کلار یکی از بزرگترین شعبدهبازان قرن نوزده و اوایل قرن بیست بود هری کلار یکی از بزرگتی شعبدهبازان قرن نوزده و اوایل قرن بیست بود اغلب او را به اشتباه مخترع شناور کردن اشیاء و افراد میدانند و این به دلیل یکی از بهترین اجراهای اوست که در آن دختری رداستان زنی که در تمام مدت زندگی با شوهرش،برای مرد دیگری عاشقانه مینوشت/ عروس 2500 سکهای
گیل نگاه برای فرهاد آمدن به دادگاه خانواده مثل یک خواب آشفته بود از روزی که عاشق لاله شد تا همین دو سال پیش حتی یک لحظه هم به این روزها فکر نکرده بود چه رسد به اینکه مجبور به پرداخت مهریه ۲۵۰۰ سکهای باشد یا خانهاش را از دست بدهد فرهاد در گوشه ای از شعبه ۲۶۸ دادگاه خانوادمسابقه ای که پایان زندگی یک ورزشکار بود
مسابقه ای که پایان زندگی یک ورزشکار بود جیمی دویل مشت زن امریکایی در حالی که تنها 22 سال سن بیشتر نداشت در آخرین رقابت ورزشی زندگی خود چشم از جهان فروبست به گزارش خبرنگار حوزه دنیای ورزش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان جیمی دویل مشت زن جوان امریکایی در حالی در روزبن افلک «در شب زندگی کن»
وبسایت فیلم نت نیوز در شب زندگی کن تازهترین ساختهی بن افلک است که او علاوه بر کارگردانی و بازی در نقش اصلی مسئولیت فیلمنامهنویسی و تهیهکنندگی آن را هم بر عهده دارد بعد از نمایش در شب زندگی کن Live by Night آخرین ساختهی بن افلک در هفتهی جاریمقایسه معنای زندگی از دیدگاه محمدتقی جعفری تبریزی و فریدریش نیچه - بخش دوم و پایانی واقعیت دار بودن جهان
مقایسه معنای زندگی از دیدگاه محمدتقی جعفری تبریزی و فریدریش نیچه - بخش دوم و پایانیواقعیت دار بودن جهان هستی محمدتقی جعفری تبریزی معتقد است تنها کسی میتواند طعم واقعی معنای زندگی را بچشد که از خود طبیعی فاصله گرفته و به خود حقیقی نائل آید 2 واقعیت دار بودن جهان هستماندهام که با یک میلیون تومان چطور باید زندگی کنیم سیفی: من و همسرم احتمالا از دنیای قهرمانی خداحافظی میکنی
ماندهام که با یک میلیون تومان چطور باید زندگی کنیمسیفی من و همسرم احتمالا از دنیای قهرمانی خداحافظی میکنیم بعد از مراسم عروسی تصمیم خواهیم گرفت دارنده نشان طلای بازیهای آسیایی اینچئون گفت قطعا بعد از المپیک برزیل تصمیم میگیریم که یا هر دوی ما از دنیای قهرمانی خداحافظی کنداستان زنی که در تمام مدت زندگی با شوهرش، برای مرد دیگری عاشقانه مینوشت
داستان زنی که در تمام مدت زندگی با شوهرش برای مرد دیگری عاشقانه مینوشت برای فرهاد آمدن به دادگاه خانواده مثل یک خواب آشفته بود از روزی که عاشق لاله شد تا همین دو سال پیش حتی یک لحظه هم به این روزها فکر نکرده بود چه رسد به اینکه مجبور به پرداخت مهریه 2500 سکهای باشد یا خزندگی ساده تر با قابلیت جدید دوربین آیفون ۷
گوشی های آیفون از جمله گوشی های پر طرفداری هستند که از نظر بسیاری از کاربران قابلیت های ویژه و ممتازی نسبت به گوشی های اندرویدی دارند از جمله این قابلیت های منحصر به فرد که اخیرا به کاربران معرفی شده است قابلیت جدیدی در دوربین گوشی های ایفون است که گفته می شود می تواند زندگی راحرکت اربعین تمرینی برای زندگی مهدوی است
عضو هیئت رئیسه مجلس در مسیر پیاده روی اربعین حرکت اربعین تمرینی برای زندگی مهدوی است شناسهٔ خبر 3827876 - شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳ ۱۲ استانها > خراسان رضوی jwplayer display inline-block; مشهد ـ عضو هیئت رئیسه مجلس گفت حرکت عظیم اربعین به مثابه تعیین تقدیر در یک مسیر است-
گوناگون
پربازدیدترینها