تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816978179
ربودن مردان پولدار توسط معتادان براي اخاذي
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ربودن مردان پولدار توسط معتادان براي اخاذي
پنج پسر شيشه‌اي كه نقشه ربودن و اخاذي از مرد طلافروش را در كمپ ترك اعتياد طراحي كرده بودند، پس از اجراي سناريوي خود به دام پليس افتادند.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز چهارشنبه 21 مهرماه امسال مرد جواني وحشت زده به اداره پليس رفت و از پنج پسر جوان به اتهام آدم‌ربايي، شكنجه و اخاذي شكايت كرد. شاكي در توضيح ماجرا گفت: من طلافروش هستم. عصر روز سه‌شنبه همراه يكي از دوستانم سوار خودروي گرانقيمتم در يكي از خيابان‌هاي شرقي تهران بودم كه ناگهان خودروي پژوي سواري با پنج سرنشين راه ما را سد كردند. ثانيه‌هايي بعد چهار پسر جوان از خودروي پژو پياده شدند و به سراغ من و دوستم آمدند. يكي از آنها كارت شناسايي به من و دوستم نشان داد و مدعي شد كه مأمور پليس است و من مرتكب جرمي شده‌ام و بايد همراه آنها بروم. وقتي از آنها درباره جرمم سؤال كردم، خيلي عصباني شدند و دوستم را به زور از داخل خودرو به بيرون انداختند و دست و پا، دهان و چشمان من را با طناب و پارچه‌اي بستند و به داخل صندوق عقب خودروام منتقل كردند و بعد يكي از آنها پشت فرمان خودروام نشست و به راه افتادند تا اينكه ساعتي بعد چشمانم را در زير زمين تاريكي باز كردند. در حالي كه به شدت ترسيده بودم با التماس خواستم مرا رها كنند، اما پنج پسر خشن به شدت مرا كتك زدند و تهديد كردند تا رمز كارت عابرم را به آنها بگويم. از آنجايي كه پول زيادي داخل كارتم بود، رمز كارتم را به آنها اشتباهي دادم كه ساعتي بعد دوباره به سراغم آمدند و مرا به شدت شكنجه دادند. من در مقابل شكنجه‌هاي آنها مقاومت كردم و گفتم به خاطر ترس رمز كارتم را فراموش كرده‌ام.
آدم‌ربايان 24 ساعت مرا داخل زيرزمين حبس كردند و شكنجه دادند تا اينكه ساعتي قبل من را در بيابان‌هاي پاكدشت رها كردند و گريختند. بعد از آن بود كه متوجه شدم آدم ربايان مبلغ 60 ميليون تومان از كارتم برداشت كرده‌اند.
با طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفت. بررسي‌هاي مأموران نشان داد، پنج متهم پس از آدم‌ربايي با كارت شاكي از صرافي در مركز شهر مبلغ 60 ميليون تومان دلار خريده‌اند. تصاوير به‌دست آمده از متهمان در دوربين مداربسته صرافي حكايت از آن داشت كه متهمان هيچ‌گونه سابقه كيفري ندارند.
مأموران در بررسي‌هاي بعدي با چندين شكايت مشابه روبه‌رو شدند كه همگي نشان مي‌داد چند پسر جوان به همين شيوه از افراد پولدار اخاذي و سرقت كرده‌اند.
در حالي كه متهمان هيچ ردپايي از خود به‌جا نگذاشته بودند، شاكي به اداره پليس رفت و گفت: من در اين 24 ساعتي كه در حبس بودم، اسامي آنها را به خاطرم سپردم. آنها همديگر را با اسم واقعي‌شان به نام عرشيا، شروين، پيام، سيروس و رحيم صدا مي‌زدند. در نهايت مأموران در تحقيقات تخصصي موفق به شناسايي عرشيا شدند. بررسي‌ها نشان داد عرشيا كه معتاد به مواد مخدر شيشه است مدتي قبل همراه شروين، پيام، سيروس و رحيم كه همگي معتاد به شيشه هستند در كمپي حوالي شرق تهران براي ترك اعتياد بستري بوده‌اند. با تكميل شدن تحقيقات، مأموران عرشيا را بازداشت كردند. متهم ابتدا در بازجويي‌ها آدم‌ربايي را انكار كرد، اما وقتي با شاكي روبه‌رو شد به آدم‌ربايي با همدستي شروين، پيام، سيروس و رحيم اعتراف كرد. وي در ادعايي گفت: ما چهار نفر بچه يك محل و دوست هستيم. مدتي قبل خانواده‌هايمان ما را براي ترك اعتياد به كمپ بردند. آنجا سيروس مدعي شد كه از مرد طلافروش طلبكار است، اما او بدهي‌اش را نمي‌پردازد. ما پنج نفر داخل كمپ نقشه آدم‌ربايي مرد طلافروش را طراحي كرديم و قرار شد وقتي همگي از كمپ مرخص شديم، نقشه‌مان را اجرا كنيم. چند روز قبل از حادثه همگي از كمپ بيرون آمديم و تصميم گرفتيم مرد طلافروش را بربايم تا اينكه روز حادثه با خودروي پيام راه مرد طلافروش را سد و خودمان را مأمور پليس معرفي كرديم. وقتي او در مقابل ما مقاومت كرد، دست و پايش را بستيم و به داخل صندوق عقب انداختيم و بعد هم او را به زير زمين خانه رحيم در حوالي پاكدشت منتقل كرديم. ما او را شكنجه داديم تا رمز كارتش را در اختيار ما قرار دهد، اما او رمز كارتش را به ما نداد تا اينكه با بررسي دفترچه‌اش متوجه شديم رمزش را گوشه‌اي از دفترچه‌اش يادداشت كرده است. پس از اين به صرافي رفتيم و 60 ميليون تومان دلار خريديم. پس از اعتراف متهم، مأموران چهار همدست وي را بازداشت كردند. متهمان همگي به جرم خود اقرار كردند. متهمان براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سيفي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]
-
حوادث
پربازدیدترینها