واضح آرشیو وب فارسی:تعامل نیوز: دو مدیر را به شما معرفی می کنم. مدیر اول: سر ساعت می آید. سر ساعت می رود. جلساتش منظم است. خیلی هم استرس پذیر نیست. ریلکس است و آرام. مدیر دوم: شب ها ساعت ده شب می رود خانه و از آن طرف هم شش صبح سرکار است. همیشه در حال تلاش و جنب و جوش است. همه ما در دل خود دومی را تحسین می کنیم که چقدر با غیرت، فداکار، تلاش گر و با انرژی است. این گرایش ما را به جنب و جوش و حرکت نشان می دهد. خیلی زمان ها پیش می آید که ما نمی توانیم صبور باشیم. باید کاری کنیم. اصلا کار می کنیم که فکر نکنیم. می خواهیم خودمان را اهل تلاش نشان دهیم. صبر کردن، آرام بودن، فکر کردن را گناه می شماریم. گاهی اوقات ما به جای اینکه صبر کنیم تا اطلاعات کافی را کسب کنیم و انتخابهای با ضریب اطمینان بالا داشته باشیم، دوست داریم مشغول یک کار باشیم. این خطا وقتی رفتارهایمان در معرض قضاوت دیگران است بیشتر استعداد بروز پیدا می کند. در این رابطه به خاطره یکی از دوستان توجه کنید: با تعدادی از آشنایان داشتیم وسایلی را جابجا میکردیم. چون تعداد افراد زیاد بودند گاهی مثلا برای جابجایی برخی وسایل امکان کمک کردن وجود نداشت. من هم سعی میکردم کاری را بکنم که بیشترین فایده را دارد؛ یعنی مثلا بروم ببینم جای جدید آن وسیله ای که دارند جابجا می کنند آماده است یا نه! آنجا را مرتب می کردم تا زمانی که وسیله رسید همه چیز مرتب و آماده جای گذاری باشد. بعد از جابجا کردن همه وسایل پسرخاله ام پیشم آمد و گفت: بچه ها میگویند تو از زیر کار در میروی. به او گفتم من دنبال این بودم که انرژیم را در جایی بگذارم که بیشترین فایده را برای جمع داشته باشد! پسرخاله ام در جوابم گفت: "اشتباه کردی! باید میرفتی در بینشان و مدام جیغ و داد و سر و صدا میکردی تا فکر کنند داری کمک میکنی. اینجوری خودتو اذیت کردی در حالیکه کسی قدرشو ندونست". تحلیل راهبردی: دقت کنید آنچه به آن نقد وارد می شود عمل گرایی نیست. نکته ظریف آنجاست که برخی از اقدامات معطوف به نتیجه هستند و برخی از اقدامات معطوف به نمایش. خطا آنجاست که می گویند "خودت را تکان بده" حتی اگر فایده ای نداشته باشد فقط برای آنکه نشان بدهی هستی و داری کاری می کنی. این که ما می خواهیم خود را اهل تلاش و جنب وجوش نشان دهیم و همچنین به کسانی که زیاد کار می کنند علاقه داریم ممکن است فاجعه بار باشد. بگذارید مثالی بزنم. فرض کنید که یک کالا گران می شود. دولت تصمیم می گیرد که از از سیاست یک استفاده کند. این سیاست یک زمان بر است و با تاخیر عمل می کند. ما چون گرایش به جنب و جوش داریم از این که دولت بعد از اعمال سیاست یک هیچ کاری نمی کند عصبانی می شویم و دولت را به تنبلی و بی ارادگی متهم می کنیم دولت زیربار فشار اجتماعی وادار می شود که سیاست دو را که سر و صدای بیشتری دارد را اجرا کند در حالی که سیاست دو مخل سیاست یک است. مواقعی که می خواهیم تلاش های ظاهری کنیم از خودمان بپرسیم اگر دیگران هم نبودند من این اقدام را انجام می دادم.
جمعه ، ۱۲آذر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تعامل نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]