واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: رفتارها- گروه اجتماعي: «طرف، زيادي خرم است!» اين جمله قصار كساني است كه خنده و شادي را سبك مغزي ميدانند و غم و خمودگي را مايه شخصيت والا. وقتي اين تفكر به دلايل مختلف به جامعه تزريق شود، آدمها ناخواسته هيجانهاي روزانهشان را پنهان ميكنند. اين پنهان شدن شادي در روابط ما بهتدريج بوي ماندگي و غم بهخود ميگيرد. آن موقع است كه بايد تابوت خنده را با دست غم به خاك فراموشي بسپاريم. اما بهنظر ميرسد مسئولان كمكم دريافتهاند كه اين غم ميتواند در آينده تبعات خطرناكي داشته باشد؛ چرا كه شهردار تهران دو شب قبل در مصاحبهاي تلويزيوني از لزوم شادي در جامعه گفت و آن را يكي از محورهاي اصلي برنامههاي شهرداري تهران دانست. به گفته محمدباقر قاليباف، اگر هيجان جوانان سركوب شود، باعث عقدهاي شدن آنها ميشود كه خطرات جدي براي شهر خواهد داشت. در اين ميان هرچند، چندسالي است كه سازماني چون شهرداري تهران سعي كرده با نظارت غيرمستقيم تسهيلاتي را براي شادي مردم فراهم كند، اما بهنظر ميرسد با كار سختي مواجه باشد، چرا كه پاسخگويي به چندين ميليون سليقه براي چندصد ميليون ساعت اوقات فراغت بسيار مشكل است. نياز به آيندهسازان شاد البته پيش از اين نيز بسياري از كارشناسان بر ضرورت شادي در جامعه تاكيد كرده بودند. دكتر محسن اعتمادزاده، روانپزشك و صاحبنظر در مسائل جوانان در اين رابطه ميگويد:«برنامهريزي و مديريت شادي در كشور براي جوانان و نوجوانان از جمله نيازهايي است كه تاكنون كمتر به آن توجه شده است. براي ساماندهي و فراهم آوردن شرايط شاديآور و تحقق شادي در جوانان بايد ماهيت دوران جواني و ويژگيهاي اين دوران را شناخت.» به گفته اعتمادزاده، مقابله و سركوب احساسها و هيجانهاي جوانان ميتواند منجر به عقدههاي مخفي در جوانان شود كه عواقب فراواني در بردارد، پس بهره بردن از اين توان به نحو شايسته براي آينده كشور و جامعه مفيد است. اين در حالي است كه بيش از 33 ميليون نفر از جمعيت ايران امروز را جوانان تشكيل ميدهند. اما بهراستي چند نفر از اينها ميتوانند تنوع در شادي و گذراندن اوقات فراغت را تجربه كنند؟ به قول دكتر اعتمادزاده، درصورت فراهم نبودن بستر لازم براي تخليه هيجان و گذران اوقات فراغت به نحو شايسته، جوانان به سمت روشها و راههاي غيرمتعارف براي پاسخگويي به نيازهاي ضروري ميروند. دكتر محمدسعيد ذكايي، استاد مطالعات فرهنگي دانشگاه علامه طباطبايي، شادي را بيشتر امري ذهني توصيف ميكند و ضمن اينكه به مشكلات حال حاضر جوانان در جامعه اشاره دارد، اما توضيح ميدهد:«در مجموع وقتي از جوانها سؤال ميشود كه از جواني خودتان چقدر لذت ميبريد، ميبينيم كه ميانگين آنها در مجموع راضياند. اتفاق ديگري كه افتاده اين است كه نسبت راضيها ميان دخترها و پسرها تفاوت چنداني ندارد. اگر تا چند سال پيش اين مسئله مطرح بود كه آقايان لذت بيشتري از جوانيشان بردند، حالا يك مقداري تعادل ميان دو جنس برقرار شده است.» نتايج تحقيقي هم كه دي ماه پارسال از سوي مركز مطالعات همشهري انجام شد، نشان داد كه خانمهاي تهراني با نسبتي اندك از آقايان شادترند. شادي، تعادل، خوشبختي برخي معتقدند كه اين احساس شادي برخاسته از حسي كليتر بهنام «احساس خوشبختي» است. دكترمنصور بهرامي، روانشناس و عضو انجمن بينالمللي تحليل رفتار متقابل، معتقد است:«وقتي ما واقعبين باشيم، تصورات و خواستههايمان به تعادل ميرسد. بعضي ميگويند شادي انسان در گرو خوشبختي اوست. حال بايد گفت خوشبختي چيست؟ سادهترين تعريف خوشبختي اين است كه خواستههاي ما، تعادل و ميزاني با امكاناتمان داشته باشد؛ يعني اگر من خواستهاي دستنيافتني داشته باشم، آدم خوشبختي نخواهم بود و اگر خوشبخت نباشم، شاد نيستم. پس اگر خواستههايم با امكاناتم هماهنگ باشد، خوشبخت و شاد هستم.» بهرامي ادامه ميدهد:«من لازمه شاد بودن را ايجاد تعادل در زندگي ميدانم. كسي كه زندگي متعادلي دارد، چه از نظر مالي و چه از نظر رواني، در نهايت ميتواند آدم شادي نيز باشد. هركسي براي شاد بودن شاخصههايي دارد. ممكن است عاملي باعث شادي من شود، اما شما را شاد نكند. ممكن است عاملي شما را اندوهگين كند، اما باعث شادي من شود.» مدتي قبل محققان دانشگاه لستر در يك تحقيق گسترده اعلام كردندكه میزان شادی، ارتباط نزدیکی با سلامت، ثروت و تحصیل دارد. اما از سوي ديگر، برخي با استناد به برخي از آمارها كه نشان ميدهد كشورهايي چون هند و نيجريه ـ با وجود تمام مشكلات ماليشان ـ جزء كشورهاي شاد هستند، معتقدند در كنار هم بودن و تنوع در ارضاي نياز به شادي از مهمترين دلايل شادي در اين جوامع است. در حقيقت ترمزهاي شادي در چنين جامعهاي وجود ندارد و هركسي شاديهاي مخصوص بهخود را انجام ميدهد. كودك گمشده شادي ما شادي و خرسندي متمركز ساختن ذهن بر زمان حال است. راز شاد بودن كودكان هم در همين مسئله نهفته است، چرا كه كودك خود را در لحظه حال غرق كرده و هرگز به گذشته يا آينده نميانديشد. به عبارت ديگر، بچهها بنده دَم هستند و آن را بيشتر از هر كس ديگري غنيمت ميدانند. زندگي كردن در «حال» راه شاد زيستن است، ولي ما بهجاي آنكه از لحظههاي امروز زندگي خود لذت ببريم، نقشه شادي براي آينده ميكشيم. زيستن در زمان حال بدين معناست كه ما از هر كاري كه در حال انجام آن هستيم به خاطر خود آن لذت ببريم و نه اينكه تنها بهدنبال هدف نهايي آن باشيم. زيستن در حال به معني دلپذير ساختن لحظه جاري بهجاي دور انداختن آن است. اين تصميم ماست كه لحظهبهلحظه زندگي را زنده باشيم و لذت ببريم و شادمانه زندگي كنيم. عوامل شادي آفرين بايد گفت كه وقتي نيازهاي انسان بهگونهاي صحيح پاسخ داده شود، در راه رضايت و شادي گام بر ميدارد و بالعكس اگر با موانعي براي ارضاي نيازهايش مواجه شود، دچار انواع عقدههاي رواني ميشود. اما نكته مهم در اين موضوع اين است كه ارضاي نيازها به هر طريقي انسان را شاد و راضي نميكند، بلكه تامين نيازها در تعامل با ويژگي انتخابگري انسان، تعيينكننده شادي اوست. دکتر ریچارد لیارد، در کتاب معروف و پژوهشی خود به نام «شادی» که در سال 2004 منتشر شده است، بر 7 عامل شاديآفرين تاکید میکند و آنها را بهترتيب اهميت اينگونه ذكر ميكند:« ارتباطات خانوادگی، وضع اقتصادی، شغل، اجتماع و دوستان، وضع سلامتی، آزادی شخصی و ارزشهای شخصی.» به گفته او، کیفیت روابط ما با دیگران بیش از همه چیز بر شادیمان اثر میگذارد. لیارد پژوهشهای دیگری را بهعنوان شاهد در كتابش ميآورد تا تاکید کند ثروت تنها وقتی سبب شادی افراد میشود که او را از مرحله فقر درآورده و موجب آسانی امرار معاش شود. اما پس از این مرحله افزایش ثروت در بالا بردن میزان شادی نقش چشمگیری ندارد. دکتر لیارد با آمار و ارقام نشان میدهد که اگر چه در 50 سال اخیر کشورهای غربی بهويژه آمریکا و انگلیس داراتر و ملتهای آنها از خوراک و لباس بیشتر، خانه و ماشین بزرگتر و امکانات و بهداشت بهتر برخوردار شدهاند، اما بر شادی آنها افزوده نشده است. ممكن است شما كه تا به اينجاي گزارش رسيدهايد حالا دستي به جيب تورمزده و خالي از سكنه آن (يعني اسكناس) بزنيد و همه اين حرفها را بيفايده و عبث بخوانيد. راستي اگر شما ثروتمندترين آدم روي زمين بوديد، شادي را چند ميخريديد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 411]