واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ضرورت "مطالعات ترامپ شناسي" در سياست خارجي
حمیدرضا عسگری سرمقاله نویس روزنامه آفرینش در شماره امروز این روزنامه نوشت:
درمورد روي كار آمدن دونالد ترامپ نامزد جمهوري خواه انتخابات رياست جمهوري آمريكا، تعابير و تفاسير مختلفي صورت گرفت و بسياري از آن به عنوان يك شوك غيرمنتظره ياد كردهاند. دركشور ما نيز پيرامون اين مسئله كه آيا ترامپ مخالف سرسخت ايران و برجام است و آيا سياستهاي ضدايراني وي موجب بازتوليد فشارها و تحريمها و... مي گردد، تحليلهاي بسياري صورت گرفت.
درادامه نيز بحث تشكيل كابينه وي مورد توجه افكار عمومي و رسانهها قرار گرفته است. انتخاب افراد و شخصيتهايي كه مخالف جدي ايران به حساب ميآيند و توافق هستهاي را اشتباه بزرگ آمريكا قلمداد ميكنند، نشان از كابينهاي خواهد داشت كه بتوانند سياستهاي ذهني و حزبي ترامپ را محقق سازند.
انتخاب ژنرال "مايکل فلين" و "مايک پمپئو" كه قرار است در دولت آينده ترامپ مشاور امنيت ملي او و رييس سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) باشند، همچنين با احتمال قرار گرفتن ژنرال بازنشسته "جيمزماتيس" در پست وزارت دفاع آمريكا، سه پست حساس و امنيتي كاخ سفيد به دست كساني قرار خواهد گرفت كه از مخالفان جدي ايران و توافق هستهاي هستند. با تمام اين اوصاف بايد تا تشكيل كابينه ترامپ و به دست گرفتن زمام امور توسط دولت وي صبر كرد تا از سياستها و فلسفههاي اجرايي او مطلع شد.
البته بايد برگفته مقام معظم رهبري نيز صحه گذاشت و بي جهت نتيجه انتخابات آمريكا را ملاك رفتار و كردار خود قرار ندهيم و با برنامه ريزي و صلابت به سياستهاي اصلي نظام بپردازيم. اما در اين بين يكي از ضروريات عقلاني براي پيگيري و يا اصلاح برنامهها در سياست خارجي، ايجاد مطالعات " ترامپ شناسي " است.
ترامپ تجربه و سابقه ارزندهاي در عالم سياست نداشته است و نميتوان بر سبقه كاري او به عنوان مرجع تحليلها و سياستگذاريها تكيه كرد. لذا اين ضرورت بيش از قبل خود را نمايان ميسازد تا درمورد رفتارها و گفتارها و انتخابهاي وي تحليل و بررسي كرد. درسير تبليغات انتخاباتي آمريكا شاهد بوديم كه هيلاري كلينتون به عنوان يك سياستمدار كاركشته با دسته بندي اولويتها و برنامههاي گذشته و حال آمريكا به طرح برنامههاي حزب خويش ميپرداخت، اما ترامپ بدون آنكه درمورد موضوعي صاحب نظر باشد، صرفاً به مخالفت با سياستهاي كلينتون اصرار داشت.
اما نتيجه پيكار اين شد كه گفتههاي بي پرواي ترامپ و مخالفتهاي مكرر وي با سياستهاي هيلاري كلينتون، بيشتر به مذاق مردم آمريكا خوش آمد. هرچند كه اقشار دانشگاهي و نخبگان در عرصههاي مختلف با دورانديشي خاص خود با ترامپ مخالف بودند، اما واكنشهاي اقشار متوسط آمريكا بسياري قوي تر از نظرات كارشناسانهها موثر بود.
مراد از طرح اين موضوعات تاكيد بر مطالعه و بررسي تخصصي سياستهاي آتي دولت آمريكا ميباشد، تا با شناخت كافي براي مواجهه با اقدامات غافل گيرانه ترامپ و دولتش، آمادگي داشته باشيم. چرا كه آنچه قرار بود از باراک اوباما و سياستهايش باقي بماند صرفا با رييس جمهور شدن هيلاري کلينتون به عنوان يک نامزد دموکرات ديگر محقق ميشد اما همه چيز طور ديگري رقم خورد.
بايد متوجه اين موضوع بود كه درحال حاضر يک فاصله اي بين ديدگاه عموم مردم از نقش آمريکا در سياست خارجي و ديدگاه نخبگان در اين مورد وجود دارد. به نظر ميرسد رئيس جمهور جديد به لحاظ هماهنگ سازي ميان اين دوگروه با مشكل مواجه شود. از يكسو افكار عمومي حامي سياستهاي ترامپ خواهند بود و از سوي ديگر نخبگان و دانشگاهيان با سياستهاي وي مخالف خواهند بود و اين خود به عنوان ابزار بازدارندهاي براي اقدامات غيرمتعارف ترامپ محسوب ميشود. لذا بايد قدرت و تاثيرگذاري افكارعمومي آمريكا را در مقابل دورانديشي و خواستههاي نخبگان اين كشور را مورد بررسي و مطالعه قرار دارد.
ازآنجا كه هنوز براي اظهارنظر نسبت به سياستهاي ترامپ تا پيش از تشكيل كابينه وي كمي زود است، اما بايد مطالعات ترامپ شناسي و بررسي تاثير مولفههاي مختلف در عملكرد احتمالي و سياستهاي اعلامي او را در دستور كار قرار داد. چراكه قطعاً رويه و سياستگذاريهاي ترامپ با دولت اوباما تفاوتهاي بسياري خواهد داشت، و اين ضرورت شناخت و مطالعه بيشتر پيرامون عملكرد و سناريوهاي احتمالي دولت ترامپ را مضاعف ميسازد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۰۴ - ۰۱ آذر ۱۳۹۵ - 21 November 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]