واضح آرشیو وب فارسی:تدبیر: پرونده قتل زنی که چهار سال قبل در خانه ای متروکه به قتل رسیده بود، با ادعای زنی که می گوید مادر اوست، پیچیده تر شد. به گزارش شرق، پرونده قتل این زن دو سال قبل رسیدگی و متهم اصلی آن به قصاص محکوم شده بود، اما با توجه به ایراداتی که دیوان عالی کشور بر آن وارد کرد، رأی قصاص نقض شد تا اینکه چندی قبل زنی به همراه پسرش به مأموران مراجعه کرد و گفت که مادر مقتول است و دخترش را گم کرده بوده. زمانی که پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه بازگردانده شد، زنی به دادگاه مراجعه کرد و گفت که مقتول دخترش است. براساس آنچه در پرونده آمده است، متهم اصلی این پرونده مردی افغان است که پیش از این اتهام خود را انکار کرد و مدعی شد از ماجرا به طورکامل بی اطلاع است. مطابق مدارک موجود در پرونده، جسد این زن پنج سال قبل در تهران کشف شد. مأموران متوجه شدند کنار جسد، تلفن همراهی وجود دارد که احتمالا متعلق به زن جوان است. بررسی ها نشان داد این زن با یک شماره تلفن بیش از صدبار در چند ساعت تماس داشته است. ردیابی های شماره تماس، مأموران را به مردی افغان رساند که در نزدیکی محل کشف جسد زندگی می کرد. همچنین مأموران چند مرد دیگر را نیز شناسایی و بازداشت کردند. یکی از آنها که کریم نام دارد، ادعا کرد عامل قتل همان مردی است که شب قبل از قتل با زن جوان بیش از ٣٠بار تماس داشته. او گفت: «ما این زن را می شناختیم، او ریحانه نام دارد و با من و چند نفر از هم وطنانم رابطه داشت. آخرین بار جاوید همراه او بود و فکر می کنم او قتل را انجام داده باشد. ضمن اینکه جاوید با هویت های جعلی، چندین فقره سابقه داشت». وقتی جاوید مورد بازجویی قرار گرفت، اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من این زن را نمی شناسم و نمی دانم چه کسی او را کشته است». هرچند جاوید قتل را انکار می کرد، اما شاهدانی بودند که تأیید کردند شب قبل از حادثه، ریحانه را با جاوید دیده اند ضمن اینکه مدعی شدند علاوه بر جاوید، کریم و مرد افغان دیگری نیز همراه این زن بوده اند. به این ترتیب کیفرخواست علیه سه متهم صادر و پرونده برای صدور رأی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. وقتی متهمان در جایگاه حاضر شدند، اتهامشان را رد کردند و گفتند هیچ یک در قتل نقشی نداشته اند و نمی دانند چه اتفاقی افتاده است، اما هیچ کدام از متهمان نتوانستند بگویند چرا شب قبل از قتل با زن جوان تماس داشتند. با توجه به مدارک موجود در پرونده و از آنجایی که ولی دم ریحانه نیز شناسایی نشد، متهمان با درخواست دادستانی به قصاص محکوم شدند. رأی صادره مورد اعتراض قرار گرفت و دیوان عالی کشور نیز اعتراض را پذیرفت و نواقصی را در تحقیقات تشخیص داد. روز گذشته بعد از برطرف شدن نواقص، یک بار دیگر جاوید محاکمه شد. او اتهام را رد کرد و گفت: «روز حادثه برای اینکه چند کارگر پیدا کنم، به میدان رفتم و به من گفتند یک زن کشته شده است. خودم از ماجرا اصلا خبر نداشتم». او درباره اینکه چرا با مقتول تماس داشته، گفت: «من نمی دانم چه کسی از خط من با مقتول تماس گرفته است. صبح که بیدار شدم دیدم شارژ گوشی ام تمام شده و فقط ٢٠٠ تومان مانده است». بعد از این محاکمه بود که زنی به همراه پسرش به مأموران مراجعه کرد و گفت مادر ریحانه است. او گفت: پسرم برای انجام کاری به ثبت احوال رفته بود. آنجا متوجه شده بود که ریحانه فوت کرده است. ریحانه ١٠ سال قبل ازدواج کرده و جدا شده بود. او بعد از جدایی اش به خانه من آمد، اما بعد از چند روز رفت و دیگر برنگشت. ما از او خبر نداشتیم تا اینکه پسرم از طریق ثبت احوال متوجه شد که دخترم مرده است. حالا هم درخواست دیه دارم. وقتی مأموران شناسنامه این زن را چک کردند متوجه شدند او دوبار ازدواج کرده و نام دو مرد در شناسنامه اوست، اما فامیلی هیچ کدام به ریحانه نمی خورد. بنابراین پرونده را به دادسرا بازگرداندند تا درباره ادعای این زن درمورد اینکه مادر ریحانه است تحقیق بیشتری انجام شود.
جمعه ، ۲۸آبان۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تدبیر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]