واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه وقایع اتفاقیه: اگر از اينکه مردم آمريکا يک نژادپرست زنستيز را بهعنوان رئيسجمهوري انتخاب کردهاند، وحشتزده هستيد؛ چند گزينه بيشتر در اختيار نخواهيد داشت: اول اينکه، تسليم شويد؛ دوم، در مقابل برجهاي ترامپ تظاهرات به راه بيندازيد و سوم اينکه از ميشل اوباما بخواهيد تا براي انتخابات رياستجمهوري سال 2020 آمريکا اقدام کند.
مسلما دموکراتها در سراسر ايالاتمتحده آمريکا هر سه گزينه را امتحان کردهاند اما در 24 ساعت گذشته، شاهد موج عظيمي از درخواستهايي بوديم که در آنها از بانوي اول آمريکا خواسته شده بود تا براي انتخابات رياستجمهوري سال 2020 آمريکا اقدام کند.
در توئيتر نيز هشتگي با عنوان «ميشل2020» (# Michelle2020) به راه افتاده و به صدر موضوعات داغ توئيتر رفته است. هيلاري کلينتون در اولين سخنراني خود پس از شکست در انتخابات، گفت ممکن است زودتر از آنچه تصور ميشود، آمريکا يک رئيسجمهوري زن را به خود ببيند. عدهاي بر اين باورند که کلينتون در اين اظهارات خود به احتمال قوي به شرکت ميشل اوباما در انتخابات رياستجمهوري بعدي آمريکا اشاره کرده است.
ميتوان به وضوح، اين گيرايي را در ميشل اوباما ديد؛ او تمام خصوصيتها و ويژگيهايي را که ترامپ فاقد آنهاست، در خود دارد. ميشل اوباما تأثير و نفوذ بسياري در سراسر آمريکا دارد، وکيل موفقي است و مدارک خود را از دانشگاههاي هاروارد و پرينستون دريافت کرده است، تمام انرژي خود را صرف پيشبرد حقوق دختران کرده و از همه مهمتر، او فردي واقعبين، بدون تکبر و منصف است. ميشل اوباماي 52 ساله، به خاطر همین خصوصیتها از حمايت و پشتيباني عموم مردم آمريکا بهرهمند است و تنها شخصيتي است که از فعاليتهاي انتخاباتي تفرقهانگيز اخير آمريکا سالم بيرون آمده است.
اگرچه ميشل اوباما شخصيتي قابل ستايش و تحسينبرانگيز دارد و ما نيز اميدواريم روزي يک زن بتواند رهبري ايالاتمتحده آمريکا را به دست گيرد اما بايد اعتراف کرد که شرکت ميشل اوباما در انتخابات رياستجمهوري بعدي آمريکا، ايده چندان خوبي نيست و ما تصور ميکنيم که او نبايد دست به چنين اقدامي بزند.
اول از همه، اينکه اگرچه ميشل اوباما ممکن است از محبوبيت بالايي در ميان مردم آمريکا برخوردار باشد اما آيا او توان و قابليت پيروزي در انتخابات رياستجمهوري آمريکا را داراست؟ بانوي اول آمريکا از تجربه سياسي چنداني برخوردار نيست و به نظر ميرسد که پايگاه حاميان و طرفداران او نيز همانند هيلاري کلينتون، محدود بوده و فقط افراد و گروههايي همچون قشر تحصيلکرده و دانشگاهي، فعالان شبکههاي اجتماعي و نيز فعالان عرصه سياسي را دربر بگيرد.
اگرچه در مقايسه با هيلاري کلينتون، ميشل اوباما از آراي بيشتري برخوردار خواهد بود و ميتواند حمايت جامعه زنان و همچنين سياهپوستان آمريکايي را از آن خود کند اما شرايط در مورد ديگر بخشهاي جامعه آمريکا و ساير نقاط آن، چگونه خواهد بود؟
آيا ميتوان روي رأي ميليونها شهروند آمريکايي که به فردي همچون ترامپ با آن عقايد و ديدگاههاي متعصبانه رأي دادند نيز حساب کرد؟ هموطنان ميشل اوباما، کاخ سفيد را به دست کسي سپردهاند که معتقد است در اطراف آمريکا بايد ديوار کشيد و از آزار جنسي زنان با افتخار حرف ميزند.
با درنظرگرفتن تمامي شرايط، ميتوان دريافت که مردم آمريکا نتوانستند به خود بقبولانند يک زن را براي رياستجمهوري ايالاتمتحده آمريکا برگزينند، حال فرقي نميکند که آن زن تا چه حد باتجربه، کارآزموده و شايسته باشد اما در کشوري که هيلاري با شکست روبهرو شد، آيا ميشل اوباما قادر خواهد بود به موفقيت برسد؟
اگر دموکراتها واقعا به دنبال آن هستند که رئيسجمهوري بعدي آمريکا در نقطه مقابل ترامپ قرار داشته باشد، بايد روي کانديدايي با احتمال پيروزي بسيار بالا سرمايهگذاري کنند. اين به آن معنا نيست که اين کانديدا نميتواند زن باشد، بلکه به معناي آن است که فرد مناسبي براي اين پست انتخاب شود؛ بنابراین احتمالا ميشل اوباما، گزينه خوبي براي تصدي اين پُست نباشد زيرا درصورتيکه او براي انتخابات رياستجمهوري سال 2020 ميلادي اقدام کند، همان الگويي را اتخاذ خواهد کرد که کلينتون در اين دوره از انتخابات در پيش گرفته بود، يعني تبديلشدن از بانوي اول آمريکا به کانديداي انتخابات رياستجمهوري. ظاهرا اگر زني بخواهد رئيسجمهوري شود، بهتر است در ابتدا با يک رئيسجمهوري ازدواج کند.
اقدام ميشل اوباما براي شرکت در انتخابات آينده آمريکا، ميتواند بهمثابه ادامه چنين سلسله و روندي قلمداد شود و اين همان چيزي است که کلينتون همواره به خاطر آن مورد انتقاد قرار ميگرفت. چنين اقداماتي، حاوي اين پيام است که اگر شما ميخواهيد رئيسجمهوري شويد، بايد يکي از اعضاي خانوادههاي طراز اول و سرآمد کشور باشيد. يکي از دلايل جذابيت و گيرايي ترامپ براي مردم آمريکا، اين است که او همواره مدعي بوده در خارج از اين سيستم قرار دارد و از «سياستمداران شياد و متقلب» اين کشور جداست. اين تاجر ميلياردر توانست طبقه متوسط و کارگري را متقاعد کند که او نيز درست شبيه آنان است.
نبايد فراموش کنيم يکي از دلايل اصلي پيروزي ترامپ در انتخابات رياستجمهوري آمريکا، اين بود که رأيدهندگان و شهروندان آمريکايي از رئيسجمهوري هشتساله اين کشور خسته شده بودند؛ حتي زماني که ترامپ، اولين سخنراني خود پس از پيروزي در انتخابات را ايراد ميکرد، بسياري از طرفداران او با سردادن شعار «اوباما را زنداني کن»، سروصداي بسياري راه انداختند؛ بهگونهايکه صداي ترامپ به سختي شنيده ميشد، حتي برخي گزارشها حاکي از آن است که تعدادي از هواداران ترامپ شعار «اوباما را بُکش» را بارها در سخنراني ترامپ تکرار کردهاند. با اين تفاسير، به نظر ميرسد که مردم آمريکا هيچگاه به همسر اين رئيسجمهوري رأي نخواهند داد، حتي اگر او در کارنامه خود به افشاي اطلاعات محرمانه دولتي از طريق ايميل شخصي، متهم نشده باشد.
بنابراين، گمان بر این است زندگي و فعاليتهاي سياسي ميشل اوباما، براي هميشه متأثر از دوران هشتساله رياستجمهوري همسرش در کاخ سفيد باشد، درست همانند آن چيزي که براي هيلاري کلينتون نيز اتفاق افتاد. هواداران و حاميان ترامپ، دائما گذشته بيل کلينتون را پيش کشيده و به آن اشاره ميکنند؛ بنابراين اين انتظار و تصور که جمهوريخواهان در مواجهه با اوباما رفتار و رويکرد ديگري را در پيش بگيرند، بسيار بعيد و غيرممکن به نظر ميرسد.
همانطور که اوباما براي تصويب قوانين با چالشهاي بسياري از سوي سناتورهاي جمهوريخواه روبهرو است، ميشل اوباما نيز در اين مسير با چالشهاي بسياري از سوي جمهوريخواهان روبهرو خواهد بود اما هيچکدام از اين دلايل به اين معنا نيست که آمريکا به ميشل اوباما نياز ندارد.
دوران فعاليت او در کاخ سفيد بهعنوان بانوي اول آمريکا، ثابت کرد که وي يکي از فعالان موفق در عرصه انتخاباتي آمريکاست؛ کسي که اين قابليت را دارد تا در صورت شرکت در انتخابات، ميليونها رأي را به دست آورد. سخنرانيهاي ميشل اوباما، اغلب مخاطبان و حضار را به گريه مياندازد. در دوراني که فعاليت عليه نژادپرستي و تبعيض جنسيتي، بسيار لازم و ضروري به نظر ميرسد، حضور ميشل اوباما ميتواند به ايجاد تغيير در آمريکا کمک شاياني کند.
دستيابي به جايگاه رياستجمهوري، تنها راه کمک به يک کشور نيست. با توجه به قوانين و بوروکراسي دست و پاگير حاکم بر کاخ سفيد، احتمالا ميشل اوباما در خارج از کاخ سفيد، بتواند فعاليتها و اقدامات بسیاري را صورت دهد؛ علاوه بر اين، وقتي که ميشل اوباما اين قابليت و توانايي را دارد تا از هماکنون تغييرات مهم و بنياديني را در کشور ايجاد کند، چرا بايد تا انتخابات رياستجمهوري سال 2020 آمريکا صبر کرد؟
۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]