واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مساله آلودگی هوای تهران عمری حدود 40 سال دارد. برای حل آن برنامههای زیادی اجرا و سرمایههای کلانی هزینه شده است. با وجود این تلاشها و اجرای طرحهای کلان و پرهزینه، این مشکل همچنان حادتر از قبل استمرار دارد.
پرسش این است که چرا برنامههای اجرا شده، نتوانسته مشکل آلودگی شهر را حل کند؟ برخی درست و کامل اجرا نشدن برنامهها را پاسخ پرسش میدانند. اما با توجه به ضعفهای بنیادی این برنامهها، به نظر میرسد حتی اگر بهطور کامل نیز اجرا میشود، نمیتواند به حل مشکل آلودگی منتهی شود. با نگاهی آسیبشناسانه به برنامههای کاهش آلودگی هوا، ضعف آنها را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: الف ـ نبود نگاه بلندمدت و راهبردی و نگاه روزمره و غیرمهم به مساله آلودگی هوا، ب ـ رویکرد معطوف به وضع موجود در برنامهریزی و نبود آینده نگری در بررسی موضوع، ج ـ نادیدن علل ایجاد آلودگی در لایههای مختلف. نگاهی به برنامههایی که برای مقابله با آلودگی هوای تهران ارائه شده، نشان میدهد این برنامهها در ریشهیابی مشکل، ضعف اساسی دارد. این ضعفها عبارت است از: 1ـ نگاه تقلیلگرایانه در بررسی علل و عوامل آلودگی هوا و توجه و تاکید بر علل و عوامل صوری و ظاهری، 2ـ نادیدن نقش نظامهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری، اداری و مدیریتی و مانند اینها در بروز وضعیت آلودگی هوا، 3ـ بیتوجهی به اصلاح دیدگاهها، باورها و گفتمانهای موثر در بروز آلودگی هوای تهران، 4ـ وجود الگوها، نمادها و تمثیلهای موثر در بروز آلودگی هوای تهران و تلاش نکردن برای اصلاح و کنارگذاشتن آنها. درباره تهران برخی الگوها و اسطورهها که در سطح سیاستگذاران، تصمیمگیران و مدیران وجود دارد که مانع حل مشکل میشود، عبارت است: الف ـ گسترشگرایی (گسترش شهر به حل مشکل منتهی میشود). ب ـ تمرکزگرایی در مدیریت (مدیریت متمرکز بهترین نوع مدیریت است). ج ـ کمالگرایی (شهر مطلوب شهری است که همه چیز را یکجا داشته باشد. آنچه خوبان همه دارند یکجا داشته باشد). دـ تقلید گرایی (آنچه مشکلات دیگران را حل کرده مشکل تهران را هم حل میکند). اینهاست که بر نوع سیاستگذاریها، تصمیمگیریها و مدیریت تهران تاثیر گذاشته و موجب بروز بسیاری از مشکلات شده است. در سطح اجتماعی و عمومی نیز در باره تهران الگوها و اسطورههای فراوانی وجود دارد که حل مشکل را دشوار میسازد. مانند: الف ـ بچه تهران (حاکی از متمدن بودن، زرنگ و فهمیده بودن، پیشرفته بودن، موقعیت اجتماعی مناسب داشتن)، ب ـ در تهران پول پارو میکنند (حاکی از وجود ثروت و سرمایه در تهران و امکان دسترسی به آن برای هرکس)، ج ـ تهران کسی بیکار نمیماند (حاکی از وجود فرصتهای شغلی فراوان و امکان پیدا کردن کار در تهران)، د ـ بهترین امکانات در تهران است (حاکی از اینکه هر چیزی مانند دانشگاه، بیمارستان، پزشک، استاد، اجناس، ... بهترینش در تهران است)، هـ ـ تهران شهر راحتی و رفاه(حاکی از اینکه در تهران سختی و عذابی وجود ندارد و کارها صعب و دشوار نیست و همه جور امکانات وجود دارد). این تمثیلها و اسطورهها درباره تهران، این شهر را به آهنربای قدرتمندی تبدیل میکند که مردم را از سراسر کشور به سوی خود میکشاند. 5 ـ نادیده گرفتن عوامل آلودهکننده بیرونی و خارج از محدوده تهران، د ـ استفاده از روشها و راهکارهای تکراری و بینتیجه و تلاش نکردن برای یافتن روشهای بدیع و خلاقانه، هـ ـ نبود رویکرد مشارکتی در برنامهریزی، مدیریت، و اجرا، وـ نبود یکپارچگی در برنامهریزی، مدیریت و اجرا. با توجه به این ضعفها ضروری است که با گذر از برنامههای جامع، برای حل مشکل آلودگی تهران و سایر کلانشهرها آیندهنگاری راهبردی حتی در سطحی ملی صورت گیرد. با آیندهنگاری راهبردی میتوان بر ضعفهای موجود در برنامهها غلبه کرد و با در نظرگرفتن ابعاد و لایههای مختلف موضوع، و ملاحظه گزینهها و بدیلهای متعدد و خلاقانه، با برنامهریزی و مدیریت مشارکتی و یکپارچه در جهت رفع مشکل گام برداشت. دکتر حاکم قاسمی - رئیس پژوهشکده آینده پژوهی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
پنج شنبه 27 آبان 1395 ساعت 08:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]