واضح آرشیو وب فارسی:مهر: محمد میرکیانی مطرح کرد؛
مشکل نسل جوان ما این است که ضرب المثل نمی داند
شناسهٔ خبر: 3826080 - چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۷
فرهنگ > کتاب
.jwplayer{ display: inline-block; } محمد میرکیانی گفت: دهخدا میگفت که مردم اگر ضربالمثل بدانند با هم دعوا نمیکنند. مشکل ما این است که نسل جوان ما مثل نمیداند. مثلها به ما کمک میکنند تا بتوانیم راحتتر حرف بزنیم. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری نهاد کتابخانه های عمومی کشور، جلسه نقد کتاب «قصه ما مثل شد» با حضور محمد میرکیانی نویسنده کتاب، مریم اسلامی منتقد و شاعر کودک، کتابداران کتابخانه شهید دستغیب و جمعی از دانشآموزان دبستانی علاقهمند به داستان در محل این کتابخانه برگزار شد. محمد میرکیانی نویسنده کتاب از حضور در جمع دانشآموزان کتابخوان، اظهار خرسندی کرد و با بیان خاطرهای در توضیح فواید مطالعه هدفمند گفت: یک روز در کلاس از دانشجویان خود پرسیدم که تا به حال سیل عظیم را دیدهاید؟ یکی از دانشجویان گفت که من یک سیل خیلی عظیم را در مازندران دیدهام. گفتم بیا و آن را توصیف کن. آمد و توصیف کرد و من، فصلی از کتاب «خوشه های خشم» را که در ارتباط با وقوع یک سیل است خواندم. فضای کتاب حدودا دهه ۴۰ آمریکا را به تصویر میکشد. گویا در دوره رکود اقتصادی، در یکی از ایالتهای آمریکا سیل بزرگی آمده است. آنقدر جزئیات کتاب دقیق و تاثیرگذار بود که انگار سیل برای خود ما رخ داده است. به دانشجویان گفتم که به این میگویند مطالعه هدفمند. یک نفر که از دیدههای خود میگوید ما را تحت تاثیر قرار نمیدهد، اما یک رمان که درباره دهههای قبل نوشته شده، این قدر تاثیرگذار است. شما بچهها هم اگر میخواهید نویسنده شوید باید مطالعه هدفمند داشته باشید. نویسنده کتاب «قصه ما مثل شد» در خصوص این کتاب گفت: کسانی که برای کودکان مینویسند میدانند کتابهای کودک شاخههای مختلف دارد؛ از داستانهای تاریخی گرفته تا داستانهای فانتزی. یکی از زیر شاخههای ادبیات کودک، داستانهای کهن و عامیانه است. در این شاخه از ادبیات کودک، قصههای مربوط به ضربالمثلها در بین کودکان از محبوبیت خاصی برخوردار است. به قصههای مثلها، پند پیران نیز گفته میشود. منشا ضربالمثلها، اتفاقهای گوناگون واقعی است که در کشور ما رخ داده است. وی به علیاکبر دهخدا به عنوان یکی از کسانی که در قرنهای اخیر اقدام به جمعآوری مثلها کرده اشاره کرد و گفت: دهخدا میگفت که مردم اگر ضربالمثل بدانند با هم دعوا نمیکنند. مشکل ما این است که نسل جوان ما مثل نمیداند. مثلها به ما کمک میکنند تا بتوانیم راحتتر حرف بزنیم. ضربالمثلهایی که به دست ما رسیدند بسیار گرانبها هستند. مریم اسلامی منتقد و شاعر کودک نیز در این مراسم، کتاب «قصه ما مثل شد» را یک گنجینه گرانبها دانست که امروز در دست کودکان قرار دارد. او در این جلسه در خصوص این کتاب برای کودکان گفت: در زمانهای قدیم که ماشین و قطار نبوده و افراد با اسب سفر میکردند سفرها مدت زمان زیادی طول میکشید. افراد زیادی بودند که دوست داشتند در این سفرها با افراد پیر و دانا سخن بگویند و از صحبتهای آنها استفاده کنند. پس از تحمل رنج سفر، افراد وقتی به یک پیر دانا میرسیدند میگفتند من آمدهام تا به من یک پند بدهی. آن پیر دانا هم از تجربیات خود یا از سخنهایی که از دیگران شنیده بود یک پند را منتقل میکرد. امروز شما مجموعهای را در دست دارید که ۱۱۰ پند ناب و تجربههای خوب در اختیار شما قرار میدهد تا در مقابل آدمها و موقعیتهای مختلف از آن به عنوان یک منبع خوب استفاده کنید. وی ضربالمثلها را میانبرهای خوبی برای طی نکردن راههای طولانی در زندگی معرفی کرد و افزود: اگر کسی این میانبرها را بلد باشد میتواند سریعتر به مقصد خود برسد. استاد میر کیانی کار بسیار بزرگی انجام دادهاند که ابتدا، قصههای مثلها را شناسایی و جمعآوری و سپس آنها را به زبان ساده بازنویسی کردهاند. این کتاب یک گنجینه گرانبهاست که ۱۱۰ پند را به شما منتقل میکند. در این جلسه همچنین نقدهایی در خصوص نام کتاب و کنار هم چیده شدن داستانها مطرح شد. درضمن انیمیشنی که بر اساس یکی از قصههای این کتاب ساخته شده بود به نمایش درآمد. در اواخر جلسه هم تعدادی از دانشآموزان شعر خوانی کردند و پس از اتمام جلسه، محمد میرکیانی، کتاب «قصه ما مثل شد» را برای دانشآموزان امضا و به آنها اهدا کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]