واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: زنی بخاطر لو رفتن روابطش با چند مرد، شوهر خود را کشت
دختر جوانی که متهم است با کمک خاله، شوهرخالهاش را کشته، برای بار سوم به دادسرای جنایی تهران احضار شده تا به سوالهای دادیار در غیاب بازپرس نسرین مرادی پاسخ دهد. البته خاله این دختر به اتریش فرار کرده است.
به گزارش اعتماد،دختر جوان (متهم معاونت در قتل شوهرخاله) روی صندلی اتاق انتظار شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران نشسته و هر ازگاهی گریه میکند و میگوید که نقشی در کشته شدن شوهرخالهاش ندارد. ماجرا از این قرار بود که در ٢١ خردادماه سال ٩٢ خبر خودکشی مردی ٣٣ ساله در خانهاش به ماموران کلانتری نصر اعلام میشود. با حضور ماموران در محل مشخص میشود که مرد با خوردن قرص برنج اقدام به خودکشی کرده است. پدر مقتول از همان نخستین روزی که اعلام شد پسرش خودکشی کرد به ماموران گفت که عروسش (خاله دختر جوان) در مرگ او نقش دارد و قصد دارد از ایران فرار کند. او از ماموران خواست تا هر چه زودتر زن را ممنوع الخروج کنند. اما ماموران در تحقیقاتشان نتوانستند هیچ مدرکی از همسر مقتول به دست بیاورند و در نهایت او در حالی که تحقیقات پرونده هنوز تمام نشده بود به اتریش رفت. بعد از آن مشخص شد که همسر مقتول با معاونت دختر خواهرش که کارمند اداری بیمارستان بوده است برای قتل همسرش نقشه کشیده و از او خواسته که با چه قرصی همسرش را بکشد. همسر مقتول پیش از رفتن به اتریش در بازجوییها گفته بود که من خبر نداشتم که همسرم قصد خودکشی با قرص برنج را داشته فقط وقتی من رسیدم او را دیدم که روی زمین افتاده بود. حالا همسر مقتول فراری است اما روز گذشته دخترخواهر او که متهم به معاونت در قتل است با قرار بازداشت موقت به دادسرای جنایی احضار شده بود و به سوالهای دادیار در غیاب بازپرس نسرین مرادی پاسخ داد. البته متهم نسبت به قرار بازداشت موقت خود اعتراض کرده و خواستار آزادیاش شده است درحالی که تحقیقات در این باره ادامه دارد. گفتوگوی «اعتماد» با متهم
خالهات چرا میخواست همسرش را بکشد؟
چون شوهرش به رابطه او با چند مرد پی برده بود و میخواست از او جدا شود.
چرا او را از کارش منصرف نکردی؟
چون خالهام آدم خودرایی است و هر کاری که بخواهد انجام میدهد. او هم مثل من ٣٠ سال سن دارد. سالها قبل، روز عقد، مراسم را به هم زد تا با این مرد ازدواج کند.
برای چه برای کشتن همسرش سراغ تو آمد؟
یک روز به خانه ما آمد. آن موقع من هنوز ازدواج نکرده بودم و در خانه پدرم زندگی میکردم. گفت میخواهد همسرش را با قرص بکشد و از من خواست تا قرصی به او معرفی کنم. من هم چون مادرم با قرص ترامادول خودکشی کرده بود به او پیشنهاد دادم با ترامادول این کار را کند. او حتی به من گفت که بیا با هم این کار را انجام دهیم از من خواست روزی که میخواهد شوهرش را بکشد برایش آبمیوه بخرم و ببرم.
با خالهات بعد از این ماجرا تماس گرفتهای؟
بله. به او گفتهام که ازش نمیگذرم. من تازه زندگیام را سروسامان داده بودم و آن را دوست داشتم. حالا همه چیز برایم خراب شده.
سه شنبه, 25 آبان 1395 ساعت 08:21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]