واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادبودی برای بانوی کتاب کودک در روز کتاب؛
ترک تحصیل از علوم طبیعی تا تمرکز بر کتاب و فرهنگنامه کودک
شناسهٔ خبر: 3823763 - دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۶
فرهنگ > کتاب
.jwplayer{ display: inline-block; } سخن از بانوی مهربان و خندان شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان است؛ شخصیتی که عمرش را در راه سرمایه گذاری بر آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان سپری کرد. خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: وقتی کتاب «جستجو در راهها و روشهای تربیت» یا «کتاب کار مربی کودک» را می نوشت یا کتابهای «تفاهم بین المللی به وسیله کتابهای کودک و نوجوان» و «رفتار والدین ما باید چگونه باشد» را ترجمه می کرد، عملا به تفاهم بین همگان با کودک و نوجوان می اندیشید و دغدغه ای جز کودکان و نوجوانان و راهها و روشهای تربیت آنان نداشت. باید گفت هر چقدر هم که کتابهای درسی پایه های مختلف تحصیلی تغییر کنند، باز هم تا ابد، کتابهای درسی دوران ابتدایی مانند تعلیمات اجتماعی سوم و چهارم دبستان، برای بسیاری از ما نوستالژیک است؛ کتابهایی که توران میرهادی آنها را نوشت و یا در نگارش آنان همکار بود.
او استاد برجسته ادبیات کودکان و نوجوانان و بنیانگذار شورای کتاب کودک و سرپرست فرهنگنامه کودکان و نوجوانان بود؛ معلمی فراموش نشدنی که تا پایان عمر، تشنه آموختن بود و خود را شاگرد می دانست. میرهادی البته تنها نمی نوشت و ترجمه نمی کرد؛ بلکه خود نیز سالهای متمادی در پیش و پس از انقلاب، در مدیریت مدرسه و کار عملی با کودکان و نوجوانان حضور داشت و بسیاری از مسائل را از نزدیک تجربه کرد. او خود می گوید که تنها هدفش برای این فعالیت، این بوده است که ثابت کند کودکان ایرانی از نظر توان ذهنی در سطح بالایی قرار دارند و با آموزش و پرورش درست میتوانند به حداکثر شکوفایی استعدادها و توانایی های خود برسند. او متولد سال ۱۳۰۶ است. زمانی که او به دنیا آمد، بسیاری از نوزادان و کودکان به دلیل کمبود امکانات پزشکی و به دلیل ابتلا به بیماریهای واگیردار از بین می رفتند. او خود درباره آن سالها می گوید: «من و برخی از برادرها و خواهرهایم، چند بار حصبه گرفتیم و اگر مراقبتهای مادرم نبود، از بین می رفتیم. مادرم هنرمند و مجسمه ساز بود و وقتی از او میپرسیدیم چرا مجسمه سازی را رها کردی، میگفت من مراقب شما بودم و انسان ساخته ام و این خیلی سختتر است. او به تحصیلات ما اهمیت زیادی میداد و معتقد بود باید زبانهای دیگر را نیز بیاموزیم، زیرا هر زبان، دروازه ای برای دستیابی به فرهنگ دیگر کشورهاست. او به ما آلمانی یاد داد و ما را برای یادگیری زبان فرانسه نزد معلمی بسیار توانا فرستاد و زبان انگلیسی را هم در دبیرستان نوربخش آموختیم. مادرم هنرشناس بود و مدتی در هنرستان کمال الملک تاریخ هنر تدریس میکرد. تربیت پدر و مادرمان بر این اصل استوار بود که سعی کنیم با علم اندوزی در خدمت مردم باشیم» توران میرهادی پس از سپری کردن دوران آموزش متوسطه، وارد دانشگاه تهران شد تا در رشته علوم طبیعی (زیست شناسی) به ادامه تحصیل بپردازد؛ اما خیلی زود به این نکته پی برد که او برای این رشته و این رشته برای او آفریده نشده اند. او در این مدت با جبار باغچه بان که طرح مبارزه با بیسوادی را پیش میبرد، آشنا شد و همین باعث شد تا اهمیت آموزش سواد پایه برای میرهادی بیشتر آشکار شود. میرهادی همچنین به صورت داوطلبانه به برخی کلاسهای دانشکده ادبیات مانند کلاس علوم تربیتی و اصول آموزش و پرورش می رفت. شاید همین دو امر بود که باعث شد تا از تحصیل در رشته علوم طبیعی انصراف دهد و برای یادگیری و آموختن علوم تربیتی و روانشناسی به اروپا برود و در دانشگاه سوربن فرانسه مشغول شود.
توران میرهادی در سال ۱۳۳۰ و پس از پایان تحصیلات، به ایران بازگشت تا در خدمت کودکان و نوجوانان وطن باشد.
او مربی کودکستان شد و از اینجا به بعد، به کار عملی با کودکان روی آورد و در کودکستان و مدرسه ای که خود اداره می کرد، منشأ اثر شد. او در مدرسه اش و برای اولین بار در ایران، خودِ کودکان را در اداره مدرسه سهیم کرد و شوراهای دانش آموزی برای قانونگذاری در مدرسه شکل گرفت. میرهادی درباره آن روزها می گوید:
«نمایندگانی که برای یک ماه انتخاب می شدند، در پایان ماه تغییر میکردند و به این ترتیب همه دانشآموزان در اداره مدرسه سهیم بودند؛ به طور مثال یکی از قوانینی که بچه ها وضع کرده بودند، این بود که هیچ معلمی حق نداشت دانشآموزی را از کلاس بیرون کند و حق تنبیه نیز نداشت. در عین حال، نمره، شرط و ملاک قبولی نبود و اگر دانشآموزی در یکی از درسها ضعیف بود وظیفه نماینده ها و دیگر دانشآموزان بود که ضعف او را برطرف کنند تا همگام با دیگر دانش آموزان در درس پیشرفت کند ... .
تلاش ما این بود که به همه سوالات دانشآموزان پاسخ بدهیم و ذهن کنجکاو آنها را به سوی خلاقیت هدایت کنیم.» سال ۱۳۵۸ بود که وی همسرش را از دست داد. همسرش وصیت کرده بود که با یک سوم اموالش برای پیشرفت کودکان ایران، کاری انجام شود و به این ترتیب نخستین گامها برای تحکیم شورای کتاب کودک و آغاز تالیف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان برداشته شد؛ فرهنگنامه ای که امروزه، مجلدات فراوانی از آن منتشر شده است. توران میرهادی، هفت روز پیش یعنی در ۱۸ آبان ماه در حالی در ۸۹ سالگی به دیدار معبود شتافت که در تمام عمرش تلاش کرد تا نسلی را تربیت کند که فقط به آبادانی و پیشرفت کشور فکر کنند. او معتقد بود که اگر میخواهیم کشورمان در همه زمینه ها پیشرفت کند و صاحب بهترین کرسی های علمی جهان شویم، باید به آموزش و پرورش دوران پیش از دبستان و ابتدایی و راهنمایی توجه ویژه ای داشته باشیم که البته در این راه، تمرکز بر کتاب و کتابخوانی کودک، امری لازم و ضروری است. و جالب این است که امروز یعنی بیست و چهارم آبان ماه، به عنوان هفتمین روز درگذشت او، مصادف شده است با روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار. توران میرهادی در حالی در سال ۱۳۴۱، اساسنامه شورای کتاب کودک را با کمک برخی همکارانش نوشت که در آن سالها، به درستی و به خوبی درک کرده بود که کتاب برای کودکان کم است و اگر می خواهیم به تربیت نسل پیشرفته ای بیندیشیم، هم باید روی کودکان و آموزش و تربیت آنان سرمایه گذاری کنیم و هم بحث دانش و مطالعه آنان را جدی بگیریم که این هر دو، مستلزم سرمایه گذاری بر کتاب و فرهنگ کتابخوانی است. روحش شاد و یادش گرامی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]