تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 دی 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):اين (امام جواد(علیه الاسلام))مولودى است كه پر بركت ‏تر از او براى شيعه ما به دنيا ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843781521




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بدون پول و پارتی می توان بازیگر شد؟! - مجله اینترنتی ایران مطلب


واضح آرشیو وب فارسی:ایران مطلب: ستاره تازه سینمای ایران است که ابتدای سال «بادیگارد» را روی اکران داشت و این روزها «سیانور» و «متولد 65» با بازی اش بر پرده سینماها است. پدرام شریفی در این سه فیلم ، سه نقش متفاوت بازی کرده و نشان داده اگر با همین شیب جلو برود، از بازیگران آینده دار خواهد بود. با او درباره نگاهش به بازیگری گفت و گو کرده ایم که می خوانید: هشت سال در تئاتر بازی کرده بودید و بعد از آن وارد سینما شدید. هشت سال کم نیست و یک نفر می تواند مدرک دکترا بگیرد! چرا این اتفاق دیر افتاد و چرا سینمای ما که نیاز به بازیگران جدید دارد، بخوبی از تئاتر تغذیه نمی کند؟ من خودم فیلم کوتاه زیاد بازی می کردم و سعی می کردم محدود به تئاتر نباشم. اما این که چرا بازیگران تئاتر دیر وارد سینما می شوند بخاطر این است که ریسک پذیری تهیه کننده ها و کارگردان های سینما خیلی پایین است. خود من با فیلم «ماهی و گربه» شهرام مکری به سینما آمدم . 15 بازیگر بودیم که هیچ کدام از بازیگران غیر از بابک کریمی ، سعید ابراهیمی فر و خسرو شهراز کار خاصی در سینما نکرده بودیم اما شهرام ریسک کرد و باعث شد چندین چهره به سینما معرفی شوند. کم داریم کارگردان هایی که به خودشان اعتماد داشته باشند و ریسک کنند. کم هستند مثل پرویز شهبازی که مدام بازیگر جدید معرفی می کند و اتفاقا بازی خوبی از بازیگران می گیرد. شهرام مکری کجا بازی شما را دیده بود که برای «ماهی و گربه» انتخاب شدید؟ من هیچ کس را در سینما ندارم و هیچ کسی نبوده که در شروع کار من را حمایت کند و خیلی خوشحالم که در این شرایط توانسته ام موفق باشم. اتفاقا برای اولین کاری که در تئاتر بازی کردم بابتش پول گرفتم. حتی وقتی رقم دستمزد را بیش از چیزی که مد نظر مدیر تولید بود گفتم تعجب کرد که نقشِ یک می خواهی بازی کنی، پول می خواهی؟ گفتم بله توانایی دارم و بابت آن پول می خواهم من در فیلم کوتاهی بازی کرده بودم که داوران در جشنواره نهال دیده بودند. شهرام مکری هم یکی از داوران بود که اتفاقا جایزه اول بازیگری را گرفتم. بعد از اختتامیه شهرام گفت هر جشنواره یک کشف دارد و کشف جشنواره برای من، تو بودی و می خواهم با هم کار کنیم. شماره اش را داد و گفت یک هفته دیگر زنگ بزن.تماس گرفتم شهرام جواب نداد. فردا زنگ زدم باز هم جواب نداد؛ گفتم دیگر زنگ نمی زنم. چند روز بعد یک بار دیگر زنگ بزنم این بار گوشی اش را برداشت و گفت همین الان خودم تماس می گیرم. قطع کرد دیگر زنگ نزد. شش ماه بعد از کانون ایران نوین (سرمایه گذار ماهی و گربه) زنگ زدند. شهرام مکری آمد و خودش را معرفی کرد و گفت «اشکان ، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» را ساخته ام ؛ این فیلم کوتاه ها را ساخته ام و ... متوجه شدم من را نمی شناسد! گفتم آقای مکری من پدرام شریفی هستم و ... این طور شد که همکاری شکل گرفت. و چه اتفاق خوبی بود. خیلی. چون من هیچ کس را در سینما ندارم و هیچ کسی نبوده که در شروع کار من را حمایت کند و خیلی خوشحالم که در این شرایط توانسته ام موفق باشم. توانایی شما مشخص است ولی مگر می شود بدون و پارتی بازیگر شد؟! من واقعا هیچ یک از این کارها را نکرده ام. اتفاقا برای اولین کاری که در تئاتر بازی کردم ، بابتش پول گرفتم. حتی وقتی رقم دستمزد را بیش از چیزی که مد نظر مدیر تولید بود گفتم تعجب کرد که نقشِ یک می خواهی بازی کنی ، پول می خواهی؟ گفتم بله توانایی دارم و بابت آن پول می خواهم. خیلی از دوستان هستند که می گویند می توانیم توی سینما سرمایه گذاری و بازی کنیم. جوابم این است که به عنوان یک آدم پولدار ِخوش قیافه میان دوستانت جایگاهی داری ، اگر چنین کاری بکنی همین جایگاه را احتمالا از دست می دهی. چون بازیگری حرفه بی رحمی است و وقتی بد باشی ، پرده سینما تو را لو می دهد. به بزرگان سینما گاهی خندیده اند و هول شده اند ، تکلیف تو که مشخص است و چرا می خواهی پولت را هدر می دهی.باید راهت را درست طی کنی. همکاری با ابراهیم حاتمی کیا چطور شکل گرفت ؟ آقای حاتمی کیا «ماهی و گربه» را دیده بود. از دفتر ایشان زنگ زدند و رفتم پیش رضا بختیاری دستیار آقای حاتمی کیا. پرویز پرستویی و مریلا زارعی بازیگران جوان را برای انتخاب نقش های دختر و داماد حاج حیدر می دیدند. من فیلمنامه را خواندم و رفتم. رضا شب به من زنگ زد و گفت آقای حاتمی کیا ویدئو بازی ات را دیده ، انتخاب شده ای. موتور سواری که بلدی؟ من تا بحال سوار موتور نشده بودم و گفتم کی باید دفتر باشم. گفت : فردا. همان شب یک پیک موتوری گرفتم و چهار- پنج ساعت تمرین کردیم. بعد از تست، آقای حاتمی کیا گفت:«خوبه ، بلدی ولی این موتور سواریِ سر جالیزه ؛ من موتور سواری بادیگارد می خواهم.» گفت: چند وقت است موتور سوار می شوی؟ گفتم از دیشب تا حالا. آقای پرستویی گفت کسی که از دیشب تا حالا این قدر پیشرفت داشته می تواند یاد بگیرد. «متولد 65» را کی بازی کرده بودید؟ اولین فیلمی که نقش یک بازی کردم «متولد 65» بود. *فیلم سوژه جالبی دارد که اتفاقا در میان نقش هایی که بازی کرده اید، سوژه و دغدغه کاراکتر عینی تر است. بله ؛ فضای فیلم خیلی برایم ملموس تر از دیگر فیلم ها است. حرف ها از جنس جوان ها بود و دستم بازتر بود. به«سیانور» می توان از چند منظر پرداخت. فضاسازی باورپذیر دهه پنجاه، پرداختن به گروهک مجاهدین، روابط عاشقانه و ... فارغ از همه این ها بازی ها خیلی خوب است و شما هم خوش درخشیده اید. بهروز شعیبی مشخصا از شما چه می خواست؟ من در تئاتر نقش تاریخی را تجربه کرده بودم. «ریچارد سوم» را که بازی می کردم یاد گرفتم قرار نیست برای باورپذیری نقش، کلاسیک حرف زد و اغراق شده رفتار کرد. در سینما می بینیم که گاهی برای بازی در نقش مثلا دهه چهل ادبیات خاصی مورد استفاده قرار می گیرد. من یاد گرفته ام نباید برخی کارها را انجام داد؛ چیزهای دیگری در کارهای تاریخی وجود دارد که آن ها مهم هستند. مثلا باید بدانی رفتار آدم ها در آن برهه چه بوده. برای همین من درباره رفتار و زندگی آدم های دهه چهل و پنجاه زیاد پرس و و کردم و این ها موتور محرکه من بود برای رسیدن به نقش. معلوم است عشق در دهه پنجاه با عشق های امروزی فرق می کند. برای همین در آدم های آن دهه دقیق شدم و از خاطرات عاشقی و زندگی شان پرسیدم. «سیانور»پیچیده ترین نقشی است که بازی کرده اید. بخش زیادی از موفقیت نقش حتما محصول کنکاش خودتان و تجربه تئاتری است. بهروز شعیبی چه قدر در این فرآیند دخیل بود؟ این نقش خیلی برای من سنگین بود. اگر کارگردانی مثل بهروز شعیبی بالای سر من نمی بود، اتفاقی که باید رقم نمی خورد. کارگران خوب از بازیگر خوب بازی می گیرد و کارگردان بد آدم را گمراه می کند. بهروز کاری کرد که از نظر روحی بشدت ساپورت شوم و هر وقت با او حرف می زدم آرام می شدم ، استرس منفی را از من می گرفت و به من انگیزه می داد. واقعا از بهروز ممنوم. نقش مهمی هم به شما داده؟ کجا بازی تان را دیده بود؟ توی «ماهی و گربه». خودتان هم اشاره کردید که بازیگری حرفه بی رحمی است. هنوز اول راه هستید و با فیلمی مثل «سایه» و سریال «گشت ویژه» آزمون خطا کردید و حتما می دانید که برای خوب ماندن نباید به هر پیشنهادی بله گفت. برنامه تان برای آینده چیست؟ چه می کنید که در اوج باشید؟ بعد از تست، آقای حاتمی کیا گفت:«خوبه، بلدی ولی این موتور سواریِ سر جالیزه ؛ من موتور سواری بادیگارد می خواهم. چند وقت است موتور سوار می شوی؟» گفتم از دیشب تا حالا! آقای پرستویی گفت کسی که از دیشب تا حالا این قدر پیشرفت داشته می تواند یاد بگیرد یک زمانی فکر می کردم فقط باید بازیگر خوبی باشم الان می بینیم علاوه بر این الزامات دیگری هم نیاز است. کسی مثل علی نصیریان برای من فقط یک بازیگر خیلی خوب نیست ، آدمی است که 50 سال است دارد بازی می کند و از این حیث شگفت انگیز است. از یک جایی به بعد بازیگر در برابر انتخاب های شان مسئول هستند. خیلی سخت است که نه بگویی و بیکاری بکشی. همین الان دو پیشنهاد سینمایی برای نقش یک به من پیشنهاد شده ولی نپذیرفتم. این سخت است ولی باید به این نه گفتن عادت کنی. تازه وقتی محترمانه توضیح می دهی که چرا نقش را نپذیرفته ام ، انگار برای خودت دشمن درست کرده ای! نکته دیگر این که مگر سالیانه چند فیلم خوب ساخته می شود که تو شانس حضور در همه شان را داشته باشی. منظور من البته درباره عینیات بود. شما از تئاتر آمده اید و حتما می دانید نباید تمرین بیان و بدن را و مطالعه و پژوهش را فراموش کنید. در سینما فراوان داریم بازیگرانی که بعد از یک دوره گرفتار تنبلی می شوند و احساس می کنند چون صاحب اسم هستند ، همین کفایت می کند! اتفاقا بازی در سریال «گشت ویژه» به خاطر این بود که می گفتم مگر چند کار خوب در سال هست که تو در آن بازی کنی؟ بویژه این که اهل هیچ باندی نیستم که حضورم در سینما تضمین شده باشد. من باید کار کنم تا دیده شوم و انتخاب شوم. ممکن است تو تبدیل به بازیگری شوی که مدام نه بگویی و در نهایت 10 کار خوب در کارنامه ات باشد و یا ممکن است تو زیاد کار کنی که دیده شوی و از کار ، یاد بگیری. مثل شهاب حسینی که فیلم به فیلم پیشرفت کرده و حالا در چنین جایگاهی ایستاده است. من شخصا خط قرمز دارم و می گویم با هر کسی کار نمی کنم و می خواهم کار یاد بگیریم. ضمن این که در این 10 سال یاد ندارم تمرین شخصی برای بازیگری را کنار گذاشته باشم. آدم ها هم دو دسته اند یا اعتماد به نفس شان بالا است یا خیلی بالا نیست. بهترین جواب برای سوال شما آقای مهدی هاشمی است. او کارهای درجه یک بی نظیری در کارنامه دارد اما جزو آدم های از خود متشکر نیست که بگوید ما لطف کردیم داریم بازی می کنیم! در «سیانور» از آقای هاشمی که بعد از این همه کار خوب هنوز نگران کیفیت بازی اش است یاد گرفتم ، باید در این حرفه همشیه استرس کیفیت داشت. آقای هاشمی در اولین برخورد از من درباره دیالوگ و بازی اش نظر می خواست. او هنوز نسبت به خودش «شک درست» دارد و اگر ما فکر کنیم به قله رسیده ایم دیگر تمام است. اشاره کردید بدون پول و پارتی وارد سینما شده اید. این نگرانی را ندارید که نکند یک جایی رها شوید؟ این همیشه هست. حرف بازیگری اساسا حرفه ناامنی است. برای همین است که بازیگری جزو کارهای سخت می شود. ترسی که اشاره می کنید همیشه هست ؛ تو باید هم کار کنی و هم کاری که دوست داری بکنی و این مسیر تو را سختر می کند. پدرام شریفی تا الان در سینما خیلی خوب گام برداشته ولی وقتی قرار است با مخاطب گسترده تلویزیونی مواجه شود ، با «گشت ویژه» که چندی پیش روی آنتن شبکه یک رفت این اتفاق رخ می دهد. نه که بازی شما بد باشد اما سریال قابل دفاع نیست و دیده نمی شود. چرا این سریال را بازی کردید؟ من قبل از «ماهی و گربه» پیشنهاد بازی در سریال زیاد داشتم ؛ من کارهایی که بازی نمی کنم را می نویسم و الان لیست بلندی دارم. بعد از جشنواره فجر آدم های خیلی خوبی پیشنهاد سریال دادند ولی نپذیرفتم. اصلا قصد نداشتم سریال بازی کنم؛ می گفتم من بازیگر سینما و تئاتر هستم تلویزیون نه نگاه می کنم و نه علاقمند به بازی هستم. وقتی «گشت ویژه» پیشنهاد شد با چندگزاره مواجه شدم. یکی سعید سعدی به عنوان تهیه کننده و مهدی به عنوان کارگردانی که درسینما کارهای قابل دفاعی دارد و طلا معتضدی،نویسنده ای که در تئاتر کارهای خوبی در تئاتر دارد. چند فاکتور خوب دیگر هم داشت؛ مثلا دو و ماه و نیم بیشتر از من وقت نمی گرفت و به کارهای دیگرم می رسیدم. با چند نفر مشورت کردم گفتند «گشت ویژه» را قبول کن تا مردم بیشتر تو را بشناسند و روند پیشرفتت را تسریع می کند. منبع : تبیان


یکشنبه ، ۲۳آبان۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایران مطلب]
[مشاهده در: www.]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن