تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835020240
/روايت يك ركودشكن فضايي از تب و تاب سالهاي دور كيهاننوردي/ گفتوگوي ايسنا با «ولاديمير واسيلويچ كواليونك» فضانورد و دانشمند فضايي روسيه
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /روايت يك ركودشكن فضايي از تب و تاب سالهاي دور كيهاننوردي/ گفتوگوي ايسنا با «ولاديمير واسيلويچ كواليونك» فضانورد و دانشمند فضايي روسيه
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فناوري استراتژيك
«ولاديمير واسيلويچ كواليونك»، فضانورد كهنهكار روسي و معاون اسبق مركز آماده سازي فضانوردان شوروي سابق در گفتوگويي با سرويس «فنآوري» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به بازگويي بخشي از خاطرات و تجربيات سفرهاي فضايي خود از جمله خاطرات شنيدني ماموريت ناموفق سايوز -25 در سي و يك سال پيش، حادثه آتشسوزي در پايگاه فضايي ساليوت-6 و ركوردشكنيهاي فضايي خود، همكاريهاي مشترك آمريكا و روسيه در ايستگاه فضايي بين المللي و ... سخن گفت.
كواليونك، جمعا 216 شبانه روز و 9 ساعت و 9 دقيقه و 40 ثانيه از عمرش را در فضا گذرانده و در جريان دومين سفرش يك بار به مدت دو ساعت و 20 دقيقه راهپيمايي فضايي داشته است.
وي پس از خروج از گروه فضانوردان سمتهاي مهمي چون معاونت مركز آماده سازي فضانوردان، معاونت فرماندهي لشكر 37 هوايي ستاد فرماندهي عالي، معاونت دانشكده آكادمي ستاد مشترك استراتژيكي نظامي نيروهاي مسلح شوروي، رياست آكادمي مهندسي نظامي- هوايي ژوكوفسكي و غيره را بر عهده داشته است.
كواليونك كه داراي درجه دكتري علوم نظامي است، بيش از 60 اثرعلمي درباره فضا و كارهاي نظامي دارد كه از جمله كتاب هاي او مي توان «جو زمين» ، «پژوهش درباره زمين با سفينه هاي فضايي سرنشين دار»، «تحقيقات ابرهاي نقره فام» و غيره را نام برد.
ايسنا: ولاديمير واسيلويچ، چه طور شد، دهقان زادهاي از بلاروس به دانشكده خلباني نظامي راه يافت؟
من بعد از به پايان رساندن دبيرستان در سال 1959 در آزمون ورودي آكادمي پزشكي نظامي لنينگراد ( سن پيترزبورگ فعلي) شركت كردم و قبول هم شدم. اما بعد شنيدم آموزشگاه عالي هوانوردي نظامي لنينگراد از داوطلبان خلباني شهر ثبت نام ميكند كه به دليل علاقهاي كه از كودكي به پرواز داشتم از پزشكي منصرف شدم و به اين آموزشگاه رفتم. در سال 1963 بعد از به پايان رساندن آن، به عنوان خلبان در نيروي هوايي شروع به كار كردم.
ايسنا: در آن زمان هيچ فكر مي كرديد روزي ادامه دهنده راه «گاگارين» باشيد؟
راستش را بگويم نه! اما وقتي خلبان شدم، قدرت و امكانات خود را حس كردم، استعداد سازماندهي خود را ارزيابي كردم، مطمئن شدم كه دورنماي خوبي در پيش دارم.
اين ارتقاي قابل ملاحظهاي بود كه حس غرورت را تحريك ميكند: قهرمانان خاطرات كودكيام در ذهن مجسم مي شد كساني مثل «يكاير» كه در 18 سالگي فرمانده هنگ شده بود. انتخاب من به اين سمت تاثير مثبتي در روحيه من گذاشت و فهميدم كسي كه رنج سختي كار را تحمل مي كند، دستمزد مناسب مي گيرد؛ به اين ترتيب بود كه طي 30 سال خدمت در نيروي هوايي مرتبا ارتقاء مقام پيدا كردم.
ايسنا: تا جايي كه مي دانيم در انتخاب فضانوردان بيشتر خلبانان هواپيماهاي شكاري تهاجمي سبك و سريع پرواز را ترجيح ميدادند؛ چه طور شد، ولاديمير كوالنك، خلبان هواپيماي سنگين باري توانست استثناء از اين قاعده باشد؟
در سال هاي دهه60 كه انتخاب فضانوردان شروع شد، طراحان اصلي تجهيزات كيهاني، دورنماي نزديك را در تاسيس پايگاه مداري دراز مدت ميديدند. براي اين كار قبل از خلباناني ضروري بود، هدايت دستگاه هاي بزرگ را بداند. به همين دليل نه فقط از خلبانان شكاري بلكه خلبانان هواپيما هاي سنگين دور پرواز و باري هم در فهرست انتخاب ها قرار گرفتند. از ميان خلبانان هواپيماهاي سنگين سه نفر را پذيرفتند. من، وياچسلاو زودوف و گنادي سارافانف؛ البته آن دو نفر فوراً در سال 1965 به گروه كيهان نوردان پيوستند اما من مجبور شدم دو سال در گروه مخصوص جستوجو و انتقال سفينه هاي برگشته از فضا خدمت كنم. بالاخره در سال 1967 به گروه كيهان نوردان پيوستم، اما همانطور كه مي دانيد تا سفر به فضا ، سال هاي طولاني صبر كردم.
ايسنا: نخستين سفرتان هم كه با ناكامي به پايان رسيد!
بله ، بعد از 10 سال انتظار در 9 اكتبر 1977 به همراه والري ريومين و بر عرشه ناو كيهاني سايوز -25 راهي مدار زمين شدم تا سفري طولاني و ركورد شكن را در ايستگاه جديد ساليوت-6 به انجام برسانيم.
ايسنا: اگر ممكن است درباره چگونگي و دلايل اين عدم موفقيت براي خوانندگان ما توضيح دهيد.
سايوز 25 حدود 14 هزار كيلومتر جدا از ساليوت-6 راه پيمود و چندين مرتبه نيز مشخصات مداري خويش را تغيير داد. در فاصله صدمتري من هدايت دستي سفينه را بر عهده گرفتم و آن را به ساليوت نزديك كردم. در فاصله 50 متري ساليوت-6 متوجه شديم به پهلوي سفينه نزديك مي شويم و سفينه در زاويه درست حركت نمي كند. به دستور مركز هدايت پرواز، مجبور شديم ايستگاه فضايي را دور بزنيم و مجدداً عمل اتصال با استفاده از دستگاه خودكار ايگلا انجام دهيم. اين دستگاه سوخت زيادي مصرف كرد و مركز هدايت پرواز از من خواست تا مجدا خودم هدايت ناو را بر عهده بگيرم. اين بار سايوز-25 توانست در نقطه اتصال عمل كند و ضربه كوچكي وارد كرد اما در سفينه چراغ اتصال عكس العملي نشان نداد. بعد مشخص شد ناو كيهاني خيلي آهسته از ايستگاه فضايي دور مي شود. من يك بار ديگر براي اتصال به ايستگاه به آن نزديك شدم، اين بار نيز اتصال صورت نگرفت. سومين كوشش نيز بي فايده بود. ضربه اتصال به ايستگاه، سفينه را هشت تا شش متر عقب راند. سوخت مخزن اصلي كاملاً تمام شده بود و مركز هدايت پرواز دستور بازگشت داد.
با توجه به گزارش هيات بررسي دليل عدم موفقيت پرواز و مشخص شدن عملكرد درست من و ريومين، كميسيون برنامه ريزي ما دو نفر را در اولويت پرواز قرار داد و هر دوي ما توانستيم بزودي پرواز بعدي را آغاز كنيم. سال بعد من به عنوان فرمانده ناو بار ديگر و اين بار به همراه الكساندر ايوانچنكف به ساليوت سفر كردم.
ايسنا: مردم در اخبار مي شنوند كه فلان ناو كيهاني به فضا پرتاب شد و فضانوردان فلان مدت در ايستگاه فضايي بودند. از طرف ديگر همه ما مي دانيم كه پرتاب هاي فضايي و كار هاي پشتيباني از كيهاننوردان در مدار زمين هزينههاي زيادي دارد. ميتوانيد براي ما بگوييد، به طور مثال در دومين ماموريت دراز مدت ساليوت - 6 كه شما در آن شركت داشتيد، طي اين مدت طولاني چه كرديد و فعاليت شما چه سودي داشت؟ چه پژوهشهاي علمي، فني، زيست شناسي و پزشكي صورت گرفت؟
طول ماموريت ما در سال 1978 حدود 140 شبانه بود؛ اما هدف اصلي ادامه پرواز شامل اقامتي120 شبانه روزي بود. در چنين دوره اي است كه گلبول هاي قرمز خون بدن يك انسان كاملا بازسازي و تعويض مي شوند و دانشمندان مي خواستند بدانند بدن انسان به اين تبديل چه عكس العملي نشان مي دهد. آيا آن گلبول هاي قرمز كه در فضا به وجود آمدند پس از بازگشت به جاذبه زمين كارشان را به درستي انجام مي دهند يا خير؟ تا آن زمان هيچ موجود زنده در فضا چنين پرواز طولاني نداشت. پيش بيني شده بود كه خون ما را در جريان پرواز هم بررسي شود. اين كار مي توانست از طريق حمل نمونه هاي خوني به زمين توسط گروه هاي مهمان اعزامي و مقايسه با نتايجي كه در فضا به دست مي آيد صورت گيرد.
ما در ايستگاه مداري دستگاه «كريستال» را را اندازي كرديم و براي نخستين بار در دنيا در شرايط بي وزني كريستال را به دست آورديم و آن را در ارتباط هاي تلويزيوني به معرض ديد تمام جهان قرار داديم. در حال حاضر توليد نمونه هاي كريستالهاي صنعتي در فضا امري عادي است اما در آن زمان اين كار «گام نهادن به سوي فنآوري فضايي با دورنماهاي بسيار گسترده» نام گرفت.
ما به تحقيقات كاربردي بيشتر توجه مي كرديم. كار «يوري راماننكو» و مخصوصاً «گئورگي گرچكو»، يعني گروه قبلي در پرواز دراز مدت «ساليوت 6» را ادامه داديم كه هر كدام منابع اقتصادي و توان علمي كشور را بالا مي برد. به طور مثال مدتي به مسائل اقيانوس و تحقيقات منابع طبيعي زمين مشغول بودم و موفق شدم ناوگان ماهيگيري اتحاد شوروي را از حدود منطقه صنعتي به طول 300 كيلومتر در آبهاي آزاد اقيانوس جهاني خارج كنم. با راهنمايي آنها به طرف حركت در مناطق حاصلخيز آبهاي بين المللي از طريق جستوجو و كشف محل تجمع توده هاي عظيم ماهي، فايدهاي در حدود 20 ميليون روبل ( در آن زمان نرخ رسمي روبل بيش از 2 دلار بود!) در سال به اين صنعت سود رساندم. فرماندهان كشتي ها اذعان مي كردند كه مشخصات داده شده كمك بزرگي به كار ماهيگيري كرده بود. مثلاً ناوگان «كامچاتكا» چند شبانه روز در آب « خالي » سرگردان بود و به دنبال محل تجمع ماهي ها مي چرخيد. وقتي از طريق مركز هدايت پرواز كشتي را به جنوب شرقي در 300 كيلومتري جريان كوروسيو راهنمايي كردم با منطقه حاصلخيز و سرشار از ماهي روبرو شدند و 1 شبانه روز بدون وقفه مجبور شدند به ماهيگيري صنعتي بپردازند. مكانيزم شكل گيري هوا را هم مطالعه كردم كه نتايج جالبي داشت. جريان هوا يكي از جزيره گروئنلند، اقيانوس اطلس، قاره آمريكا، ديگري از سرزمين آسيا و خاور دور و فراتر از كنار اقيانوس آرام وجود دارد. جريان هوايي قطبي به استقبال اين جريان مي آيد. جريان ها جايي در منطقه نقاط استوا با هم روبرو مي شوند. اينجا گردش هواي مخصوص صورت مي گيرد. با مشاهده اين جريان ها مي توان ايجاد رگبارهاي نواحي استوايي را پيشبيني كرد. همزمان مطالعه ما از فضا، مركز نظارت زميني هم اين موضوع را پيگيري كردند. از حاصل نتايج تحقيقات فضايي و زميني پي بردند، مكانيزم خاصي وجود دارد كه مي تواند رازهاي مثلث برمودا را توضيح دهد. در اين منطقه، جريان هوا انرژي بيشتري پيدا مي كنند و «چرخش» آغاز مي شود.
از جمله ديگر فعاليت هاي ما، پذيرايي و كار با دو ماموريت بين المللي كوتاه مدت شامل كيهان نورداني از آلمان دمكراتيك و لهستان بود. همچنين راهپيمايي در فضاي باز از جمله كارهاي پيش بيني شده براي گروه ما بود.
در اين مدت سه ناو باربري پروگرس مواد و آب و غذا و سوخت را به ايستگاه رساندند.
ايسنا: شما اولين فضانوردي بوديد كه با آتش سوزي در پايگاه «ساليوت-6» مواجه شده ايد. چه طور توانستيد جلو حادثه را بگيريد؟
من و «ايوانچنكف» مجبور شديم وظيفه آتش نشان هاي فضايي را انجام بدهيم. دليل وقوع آتش سوزي بروز يك مشكل فني در يكي از مجتمع هاي محاسبه ناوبري ايستگاه با نام «دلتا» بود كه ظاهراً در زمين و قبل از پرتاب معيوب شده بود. در جريان پرواز درازمدت، سيم هاي آن اتصالي كرد. بايد بگويم بدترين وضعيت پيش آمد. دود غليظ، موجب اختلال چشمي مي شود. خوشبختانه ماسك ضد گاز داشتيم. خوشبختانه توانستيم كار خاموش كردن آتش را به بهترين شكل انجام دهيم. مخصوصاً «آلكساندر ايوانچنكوف» نقش مهمي داشت. او اول آتش را ديد و بدون تاخير تصميم گرفت برق تمام پايگاه را قطع كند. يادم هست كه چطور قاطعانه فرمان اين كار را داد. سكوت برقرار و گردش هوا تمام شد. من با آتش خاموش كن با آتش مبارزه مي كردم. اما اشكال با هم پيش آمد: ماده آتش خاموش كن هادي برق بود و اين مي توانست خطر بزرگي را ه بوجود آورد. به «ايوانچنكف» گفتم به داخل ناو سايوز رفته، آنرا براي جدا شدن از پايگاه آماده كند. ما بايد تا خشك شدن محل آتشسوزي صبر ميكرديم. در صورت ادامه پيدا كردن مشكل مجبور بوديم با سفينه سايوز 29 پايگاه را ترك كنيم. خوشبختانه بالاخره توانستيم وضع غير منتظره را رفع كنيم.
ايسنا: چه طور؟ به طور تصادفي؟
البته كه نه، چنين وضعيت غيرمنتظرهاي را قبلا در زمين تمرين كرده بوديم. فكر مي كنم اين امتحان عملي ما بود ....
ايسنا: درباره سومين پروازتان چه مي توانيد بگوييد؟
سومين و آخرين پرواز فضايي من در 12 مارس 1981 شروع شد و در 25 مه خاتمه يافت. سايوز تي-4 در 12 مارس 1981 با دو كيهان نورد به نام هاي «ولاديمير كواليونك» و «ويكتور ساوينيخ» به فضا پرتاب شد. در آغاز قرار بود گروه ديگري به ساليوت فرستاده شوند اما در 10 مارس يعني دو شبانه روز قبل از پرتاب، كميسيون دولتي با توجه به وضعيت ايستگاه ساليوت-6 را كه ذخاير منابع ( انرژي و غيره ) را تقريباً به انتها رسانده بود، تصميم گرفت، گروه جانشين شامل من و «ويكتور ساوينيخ» به جاي گروه اصلي پرتاب شوند. در اين تصميم كميسيون، سابقه «ويكتور ساوينيخ» كه دو بار دوره آمادگي براي «سايوز تي» گذرانده و ناو كيهاني را به خوبي مي شناخت، همچنين تجربه پرواز 140 شبانه روزي من در «ساليوت-6» كه در جريان آن سامانه هاي ايستگاه را تعمير كرده بودم تاثير داشتند.
يك شبانه روز بعد از پرتاب يعني در 13 مارس ما ايستگاه مداري «ساليوت-6» قدم گذاشتيم و بلافاصله كارهاي تعميري و تخليه ناو باربري بدون سرنشين پروگرس را شروع كرديم. مدتي بعد گروه مشترك شوروي - مغولي تقريبا يك هفته مهمان ما بودند.
فشار كار و خستگي شديد فشار خون «ساوينيخ» به 110-100 و مرا به 100-90 رساند. در صورتي كه ضمن پروازهاي معمولي 80-140 است. علاوه بر اين، هر دو بي حسي شديد ماهيچه ها را احساس مي كرديم. بي خوابي و سردردهايي شروع شد كه هيچ دارويي نمي توانست آنرا كم كند. در 24 آوريل به ما استراحت سه روزه دادند كه پس از آن كار بطور عادي ادامه يافت.
مهمانان بعدي گروه مشترك روسي– رومانيايي بودند كه 14 مه با سايوز-40 پرتاب شدند و يك روز بعد به ايستگاه فضايي رسيدند. اين گروه تا 22 مه در ساليوت بودند و سپس با انجام تمامي برنامه پيش بيني شده راهي زمين شدند.
بعد از رفتن آنها، من و «ساوينيخ» توانستيم به خوبي استراحت كنيم. در پايان دوره استراحت، طبق برنامه پيش بيني شده، ظرف سه روز ايستگاه را جمع جور كرديم و براي فرود آماده شديم.
در 26 مه با ناو كيهاني «سايوز تي-4» را به زمين برگشتيم. اين آخرين ماموريت به ايستگاه «ساليوت» بود كه از 29 سپتامبر 1977 در مدار زمين مي چرخيد. ايستگاه «ساليوت-6» پس از 1765 شبانه روز پرواز مداري و در 29 ژوئيه سال 82 با برخورد به لايه هاي فشرده جو و نابودي آن به پايان رسيد.
ايسنا: در حال حاضر در مدار زمين ايستگاه فضايي بين المللي در حال گردش است. ايستگاه فضايي بين المللي ثمره برنامه مشترك روس ها و آمريكايي ها است. روابط فعلي چگونه شكل گرفت ؟
من به عنوان كارشناس مستقل در كميسيون حفاظت و نگهداري اين طرح شركت داشتم. در اين كميسيون افراد برجسته اي مثل «ولاديميتر اوتكين»، طراح و سازنده موشك قاره پيماي «اس.اس-18»، طراح اصلي يكي از قوي ترين موشكهاي «زنيت»، رئيس موسسه پژوهشهاي علمي رشته فضايي شركت داشتند. مسائل بنيادي ما تواناييهاي گسترش ايستگاه فضايي بين المللي و تامين امنيت آن بود. البته خطر برخورد با دستگاه هاي فضايي ديگر ( مثل حادثه خودرو) وجود نداشت؛ اما بايستي آن را از « زباله هاي فضايي» و ريزشهاب سنگها محافظت ميكرديم. در جريان كار، آمريكايي ها، يك سامانه گرانقيمت مقابله با ذباله هاي فضايي را طبق روش خود، براي بخش روسي روسي تحميل كردند.
روش ما هم مقرون به صرفه تر و هم كارآمد بود: پايگاه مداري «مير» 13 سال به طور موفقيتآميز تا آن زمان فعاليت كرده بود؛ اما وقتي كه طول مدت كارآيي آن را طبق روش آمريكايي ها حساب كرديم، نتيجه مايه تعجب شد: صدمات كوچك به وجود آمده طي اين 13 سال به مراتب كمتر از حد يك ساله محاسبه روش آمريكايي بود؛ اما نمايندگان حاضر در مذاكرات، مدارك را امضا كردند و الان بايد از آن پيروي كنيم.
ايسنا: بشريت وارد قرن 21 شده است. چه دستاوردهايي را بايد در زمينه فضانوردي سرنشيندار منتظر باشيم؟
اگر دورنماي نزديك را در نظر بگيريم، بايد ادامه ساختن ايستگاه فضايي بين المللي و كار در آن را مطرح كنيم. من نسبت به گسترش فعاليتها در اين ايستگاه خوش بين هستم. كيهاننوردي رو به گسترش است و امروزه كمتر كسي است كه نقش مهم اين فنآوري را در زندگي بشر منكر شود. مطمئن هستم اين نقش در آينده پررنگتر خواهد شد.
نگاهي به زندگي «ولاديمير واسيلويچ كواليونك»
وي در سوم مارس 1942 در روستاي «بلوي خالاپنيچسكي» حومه «مينسك» مركز «بلاروس» به دنيا آمد. پس از پايان تحصيلات متوسطه در سال 1959 نخست به آكادمي پزشكي نظامي «لنينگراد» روي آورد اما به زودي آن را رها كرد و به آموزشگاه عالي هوائي نظامي خلبانان نيروهاي هوايي نظامي وارد شد. در سال 1963 و با تمام كردن آكادمي به عنوان خلبان حمل و نقل هوايي در نيروي هوايي شوروي مشغول به كار شد. در محيط كار او به زودي استعداد و تواناييهاي فوق العاده خود را نشان داد و تنها دو سال بعد به عنوان فرمانده هواپيماي آ. ان- 12 در هنگ 374 هوايي نظامي حمل و نقل انتخاب شد.
پس از انتخاب به عنوان فضانورد، در كنار كار فشرده آموزش و تمرين، در آكادمي نظامي ستاد مشترك نيروهاي مسلح شوروي ادامه تحصيل داد و توانست در سال 1984 آنرا با مدال طلا به پايان برساند.
كواليونك پس از خروج از گروه فضانوردان هم عهدهدار سمت هاي مهمي و مدال ها و عناوين متعددي را در داخل و خارج شوروي كسب كرده است.
گفتوگو: سيروس برزو، پژوهشگر تاريخ كيهاننوردي
انتهاي پيام
شنبه 1 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]
-
گوناگون
پربازدیدترینها