تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834358313




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصاص کردم تا دنیای دختران را خراب نکنند


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: «حکم قصاص چشم شوهر عمه ام را اجرا کردم تا دیگر کسی جرات نکند زندگی ما دختران را خراب کند.» این بخشی از اظهارات فاطمه است که توسط شوهرعمه اش نابینا شد. بعد از گذشت هفت سال از این حادثه، حکم قصاص متهم در زندان رجایی شهر اجرا شد.



به گزارش جام‌جم، فاطمه سه ماه و نیم دیگر پا به یازدهمین بهار زندگی اش می‌گذارد. او هفت سال پیش زمانی که به خانه عمه اش در یکی از روستاهای قروه رفته بود، شوهر عمه اش داخل چشمانش آهک ریخت. متهم پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران منتقل شد. این در حالی است که او همچنان خود را در بلایی که برسر فاطمه آورده بود، بی تقصیر می‌د انست. فاطمه در حالی که آرام دستانش را به دستان پدر گره زده بود، وارد دفتر اجرای احکام شد تا مراحل پایانی اجرای حکم سپری شود. دخترک در گفت‌وگویی با جام جم از روز حادثه و سختی‌های زندگی در این هفت سال صحبت کرد. درباره روز حادثه بگو؟ ما مهمان خانه عمه ام بودیم. شوهرش آخر شب آمد. صبح، زودتر از همه بیدار شدم. او به بهانه این که می‌خواهد مرا به سرویس بهداشتی ببرد تا دست و صورتم را بشویم، مرا به بخش دیگر از خانه‌شان برد که مخروبه بود. با زانوهایش پاهایم را گرفت و دستانم را هم با یکی از دستانش گرفت. خیلی ترسیده بودم. هرچه تقلا زدم از دستش فرار کنم، نتوانستم. او آهک را از ظرفی که کنارش بود برداشت و داخل چشمانم ریخت. چشمانم بشدت سوخت. فریاد زدم تا رهایم کند اما بی فایده بود. بعد مرا به سمت پله‌های خانه برد و رها کرد. تاکنون چند بار عمل جراحی انجام داده‌ای؟ در این هفت سال 20 عمل جراحی مختلف چشم انجام دادم. حتی وزیر بهداشت هم چشمانم را معاینه کرد اما او نیز مثل بقیه به من گفت چشمانم شاید دیگر نبیند. دو بار هم برای ادامه درمان به آمریکا سفر کردم که تائیدکردند بینایی ام را از دست داده‌ام. از زندگی بعد از این حادثه بگو؟ دنیای کودکانه‌ام عوض شد. مادرم شوکه شده بود و هنوز هم حالش بد است. خیلی گریه می‌کردم و بی‌تاب بودم. کابوس روز حادثه مدام با من بود. چهار سال نمی‌‌توانستم با ماجرا کنار بیایم. با کمک و دلداری‌های پدر و مادرم بود که شرایط سخت را تحمل کردم. مدرسه هم می‌روی؟ بله. کلاس پنجم هستم. درس هایم خوب است و در مدرسه با افرادی مثل خودم که براثر حادثه یا مادرزادی بینایی چشمانشان را از دست داده‌اند، درس می‌خوانم. دوست داری چکاره شوی؟ دوست دارم درس بخوانم. دانشگاه بروم و مدرک مترجمی زبان انگلیسی بگیرم. امیدوارم دولت کمکم کند به این آرزویم که ادامه تحصیل است، برسم. خودت اصرار به اجرای حکم قصاص داشتی؟ بله. می‌خواستم او نیز این دردی را که من می‌کشم، تحمل کند. من می‌خواستم این حکم اجرا شود تا دیگر هیچ‌کس به خود اجازه ندهد دنیای ما دختران را بگیرد. ما حق زندگی داریم. پدرم به سختی پول تفاضل دیه را تهیه کرد تا این حکم اجرا شود. چه زمانی متوجه شدی حکم اجرا می‌شود؟ هفدهم آبان بود. هنگام ظهر که از مدرسه به خانه آمدم، متوجه شدم از دادسرا تماس گرفته‌اند که حکم اجرا می‌شود و روز بعد در زندان رجایی شهر کرج حاضر شدیم. کمی می‌ترسیدم. به مدرسه نرفتم و همراه خانواده به زندان رفتیم. شوهرعمه‌ام را از سلول زندان بیرون آوردند و به اتاقی آوردند که من و خانواده‌ام بودیم. او با دیدن ما گریه کرد، التماس کرد که او را ببخشیم. به او گفتم یادت هست که من به تو التماس کردم، گریه کردم که چشمانم را نسوزان اما تو سوزاندی و مرا نابینا کردی. بعد چه شد؟ متهم را به اتاق پزشکی بردند تا با حکم قضایی دو چشم او را نابینا کنند. من و پدرم پشت در منتظر بودیم. دست و پایم می‌لرزید و بدنم یخ زده بود. می‌ترسیدم نکند حکم اجرا نشود اما ساعاتی بعد به ما گفتند حکم اجرا شده است. از امروز دنیایم جدیدتر شد.




پنج شنبه 20 آبان 1395 ساعت 08:32





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن