واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مديران باشگاهها با حيف وميل بيتالمال دنبال قدرتنمايياند
افشاي آپشـنهاي مختلف در قراردادهاي فوتبـــاليستهاي كشورمان براي بالا بردن رقم قراردادها، بار ديگر از فساد حاكم بر فوتبال ايران پرده برداشته است...
نویسنده : سعيد احمديان
افشاي آپشـنهاي مختلف در قراردادهاي فوتبـــاليستهاي كشورمان براي بالا بردن رقم قراردادها، بار ديگر از فساد حاكم بر فوتبال ايران پرده برداشته است؛ آپشنهايي مانند دريافت مبلغي به ازاي هر پاس گل، گل يا گل نخوردن يا حتي دعوت به تيم ملي علاوه بر رقمي كه در قرارداد ذكر شده، سبب شده تا بار ديگر جاي خالي نظارت در فوتبال ايران كه بستري براي سوءاستفاده از بيتالمال را فراهم كرده است، احساس شود. امير واعظ آشتياني، مديرعامل سابق استقلال كه در زمان مديريتش سعي در مبارزه با فساد داشت در گفتوگو با «جوان» در اين رابطه صحبت كرده است.
جناب واعظ، حتماً اين روزها اخبار مربوط به آپشنها و بندهايي كه در قرارداد بازيكنانآمده است را شنيدهايد، اين مسئله را چطور ارزيابي ميكنيد؟
بحث آپشنها يا موضوعاتي كه در برخي قراردادهاي بازيكنان وجود دارد، بحث جديدي نيست و از زماني كه به اصطلاح فوتبال ايران حرفهاي شد، اين اتفاقات هم عموماً بيشتر در دو تيم استقلال و پرسپوليس كه در رقابت براي جذب بازيكن بودند، به وجود ميآمد و اين مسئله باعث ميشد تا دلالها بهترين فرصت را داشته باشند كه اين بازيكنان را با بهترين قيمت و بهترين شرايط به يكي از اين دو تيم منتقل كنند. لذا موضوع جديدي نيست، اما متأسفانه دستهايي در كار است كه عمل برخي مديران در گذشته را تطهير و القا كند كه قرار دادن آپشنهاي مختلف در قراردادها موضوع جديدي است. اين هم نشئت گرفته از رقابت كاذب بين مديران دو باشگاه براي جذب بازيكن است. زماني كه من مديرعامل استقلال بودم با تفاهمي كه با مديرعامل وقت پرسپوليس انجام داديم چنانچه در فصل نقل و انتقالات اگر دو تيم، بازيكن خاصي مدنظرشان بود، تيم مقابل به مذاكره با اين بازيكن ورود پيدا نميكرد. چون اعتقاد داشتيم كه اين تعامل از رقمهاي كاذب قرارداد بازيكنان و از سوء استفاده دلالها جلوگيري ميكند.
اما حتماً تصديق ميكنيد در فضاي فوتبال حرفهاي چنين چيزي كه دو باشگاه با هم توافق كنند با بازيكني به صورت مشترك وارد مذاكره نشوند، ديده نميشود!
قطعاً. در فضاي حرفهاي دنيا فوتبال باشگاهها خصوصي هستند و عمدتاً در بورس قرار داشته و سهام دارند. باشگاهي كه خصوصي است و در بورس حضور دارد با يك دقت عمل براي خريد بازيكن اقدام ميكند ولي در فوتبال ما كه عمدتاً تيمها دولتي هستند و پول قرارداد بازيكنان از بيتالمال تأمين ميشود و در عين حال هم برخي مديران با پول بيتالمال در جهت قدرتنمايي و مطرح كردن خودشان هستند و به دنبال اين هستند از نردبان بيتالمال براي شهرت خود استفاده كنند. در اين فوتبال بهترين روش اين است كه دو يا چند باشگاه در خريد بازيكن با هم هماهنگ باشند. اين ميتواند هم در كاهش قيمت بازيكنان تأثيرگذار باشد و هم ميتواند رقابت كاذب را كاهش دهد و دست دلالها از پول مفت كوتاه ميشود. متأسفانه اين فضاي كاذب وجود دارد و پولي هم كه پرداخت ميشود از جيب بيتالمال است و طبيعي خواهد بود آپشنهايي مانند اضافه شدن مبلغ به قرارداد به ازاي هر پاس گل، تعداد بازي و. . . هم توسط دلالها به قراردادها اضافه شود.
در فوتبال دنيا اضافه كردن اين بندها و آپشنها پذيرفته شده است؟
اين فرمولها در فوتبال دنيا وجود دارد ولي آپشنها در فوتبال حرفهاي دنيا بر اساس اصولي تعريف شده است و منطقي پشت ماجراست. در ايران اما مديران باشگاهها تنها يك چيز شنيدهاند كه در قرارداد بازيكنان در كشورهاي حرفهاي آپشنهايي وجود دارد. اين درسهايي است كه مديران فعلي از گذشته گرفتهاند و متأسفانه روي آن روال حركت ميكنند. مديران فعلي كه سر كار هستند فكر ميكنند روال غلطي كه در گذشته وجود داشته درست بوده و آنها هم بايد اين مسير را طي كنند.
اين مسئله چه آسيبهايي را ميتواند براي فوتبال ايران به همراه داشته باشد؟
اينگونه رفتارها بسترساز فساد است و نشان ميدهد كه مديران ما اصلاً مدير نيستند و فضاي حرفهايگري در مديريت را درك نميكنند. نكته مهمتر ضايع كردن بيتالمال است و واقعاً متأسفم چرا يك برخورد منطقي و اصولي در جهت اين ناهنجاري مديريتي كه وجود دارد، انجام نميگيرد. اميدوارم با تغيير مديريت در هرم بالاي ورزش، يكي از اهداف و برنامههاي وزير جديد ورزش اين باشد كه با اين ناهنجاريهاي فرهنگي كه نشئت گرفته از نگاههاي فرهنگي بيمار يك دسته از مديران است، ورود پيدا كند.
براي جلوگيري از اين فساد چه اقداماتي بايد صورت گيرد؟
اعتقاد دارم يكي از روشهاي اصلاح اين وضعيت، انتخاب مديران اصلح و شايسته است. وقتي مديراني مبتني بر شايستگي انتخاب شوند، اين يك رفتار و رويه فرهنگي اثرگذار است و اين به جامعه نشان ميدهد كه مديريت كلان كشور، بهترينها و شايستهترينها را انتخاب ميكنند. وقتي اين افراد شايسته انتخاب شوند، قطعاً اين افراد، مديران شايستهاي را كنار خودشان قرار ميدهند. اگر بخواهد عكس آن اتفاق بيفتد و مديراني ناتوان بر اساس فرمولهاي قبيلهاي، باندي و جناحي انتخاب شوند، بالطبع اين انتخاب ناصحيح كه يك رويه غير فرهنگي است باعث ميشود آن افراد هم مديراني مانند خودشان انتخاب كنند.
علاوه بر انتخاب مديران اصلح، چه راهكار ديگري ميتواند به اصلاح اين وضعيت كمك كند؟
معتقدم باشگاهها طبق نظر كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفا بايد با قانون تجارت اداره شوند. من بارها اشاره كردهام تمامي هيئت مديره باشگاهها صوري و فرماليته است. اگر بناست بر اساس فرمول قانون تجارت اداره شود، به وزير ورزش هم پيشنهاد ميكنم كه در اولين گام مجمعهاي دو باشگاه استقلال و پرسپوليس تشكيل شود، هيئت مديره را انتخاب كند و در آن جلسه بازرس قانوني انتخاب شود و بعد هيئت مديره از بين خودشان يا از بيرون يك نفر را به عنوان مديرعامل انتخاب كنند و صورتجلسه آن را به ثبت شركتها برسانند. صورتجلسه و جلسات ماهانه هيئت مديره براي وزير ارسال شود. رئيس مجمع يعني وزير به واسطه كارشناسان كه صورتجلسه را مطالعه ميكنند به اين نتيجه ميرسد كه هيئت مديره باشگاه بر اساس سياستهاي وزارت ورزش جلو ميرود يا سياستهايي را بر اساس تفكر خودشان پيش ميبرند. همچنين وزير تأكيد كند كه هيئت مديره هر سه ماه يكبار تراز مالي را به وزارتخانه ارسال كند. قدم بعدي اين است كه سال مالي براي اين دو باشگاه تعريف شود و به استناد اين مسئله، حسابرس چند ماه زودتر از سال مالي در باشگاه حضور پيدا كرده و گزارش عملكرد مالي و مديريتي باشگاه را تهيه كند و در زمان تعريف شده مجمع باشگاه برگزار شود.
اين قطعاً به شفافسازي مالي هم در باشگاهها كمك ميكند.
قطعاً، حسابرس تمامي قراردادها را مطالعه ميكند و براساس آن در مجمع گزارش خود را ارائه ميكند كه مديران باشگاه در مسير استانداردهاي مالي حركت كردهاند يا نه، با تشكيل مجمع باشگاه كه با رياست وزير ورزش برگزار ميشود، بر اساس گزارشهاي مالي مشخص ميشود كه هيئت مديره و مديرعامل درست گام برداشتهاند يا نه. اگر گامهاي هيئت مديره در جهت تخريب باشگاه باشد، طبق قانون تجارت تحت تعقيب قانوني قرار ميگيرند و در صورتي كه در راستاي منافع باشگاه باشد تشويق ميشوند. لذا متر و معياري به وجود ميآيد كه مديران در اين دو باشگاه موفق بودهاند يا نه؟! اگر اين موارد رعايت شود ديگر نيازي به سازمانهاي نظارتي ديگر نيست و اين ميتواند جلوي مفسدههاي مالي و اقتصادي را در باشگاهها بگيرد.
در حال حاضر با توجه به اينكه اين رويه رعايت نميشود، نقش نهادهاي نظارتي و بازرسي در جلوگيري از سوء استفاده از بيتالمال چگونه بايد باشد؟
وقتي اين اتفاق نميافتد و باشگاهها فرماليته عمل ميكنند، وظيفه نهادهاي نظارتي سنگين است و آنها بايد به اين قضيه ورود پيدا كنند و به وزارت ورزش تذكر دهند كه چرا هيئت مديره دو باشگاه بر اساس قانون تجارت اداره نميشود؟ البته نميدانم اين تذكر داده شده يا نه اما اين راهكار بهترين و تأثيرگذارترين روشي است كه باشگاهها به سمت دغلكاري مالي نروند و در مسير درست قرار بگيرند، در ضمن سال به سال حسابهايشان حسابرسي ميشود و مجمع هم برگزار ميشود و سود و زيان آن مشخص ميشود. علت اينكه استقلال و پرسپوليس ميلياردها تومان بدهي به جا گذاشتهاند به خاطر اين فرمول رعايت نشده است و اگر رعايت ميشد همان سال اول متوجه ميشدند كه عملكرد هيئت مديره منفي بوده است يا مثبت و براي گسترش فساد بسترسازي نميشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]