واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت/
توفیقات میدانی پشتوانه رایزنیهای سیاسی/این فرمول جواب می دهد
شناسهٔ خبر: 3802482 - جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۱
سیاست > سیاست خارجی
.jwplayer{ display: inline-block; } با مقایسه شرایط میدانی و سیاسی به عیان می توان ارتقاء جایگاه ایران در تحولات منطقه ای و جهانی را مشاهده نمود و این مهم قطعا نتیجه تدبیر درست نظام بر مبنای شناخت صحیح از واقعیات حوادث است. خبرگزاری مهر- گروه سیاست، محمد مهدی رحیمی: روزهای اخیر با تحولات قابل ملاحظه ای در عرصه نبرد میدانی در سوریه و عراق همراه بوده است، از سویی پیشروی های ارتش سوریه و متحدان آن در حلب شرقی سرعت یافته و از سوی دیگر عملیات سرنوشت ساز آزادسازی موصل از سوی ارتش عراق و نیروهای حشدالشعبی به سرعت و موفقیت دنبال می شود. اما این همه ماجرا نیست، هفته گذشته در حالی نشست بین المللی راهکار سیاسی برای بحران سوریه در لوزان سوئیس برگزار شد که ایران در آخرین ساعات اعلام کرد در سطح وزیر خارجه در آن حضور خواهد یافت. اجلاسی که بنا بر اخبار منتشر شده از سوی طرف های مختلف حاضر در آن با کمترین توفیق به کار خود پایان داد اما قطعا نمی توان از متن و حاشیه آن بی تفاوت عبور کرد و به بیان دیگر آنرا باید در ادامه تحولات میدانی تفسیر و تحلیل کرد. امروز نیز اجلاس سه جانبه وزرای خارجه ایران، روسیه و سوریه به میزبانی مسکو برگزار می شود تا ابتکار عمل برای پایان مخاصمه در سوریه نه از طرف آتش افروزان غربی، که از سوی دوستان واقعی سوری ها دنبال شود. بدون تردید در ارزیابی نشست لوزان یکی از برجسته ترین ابعاد چرایی حضور ایران است. برای یافتن پاسخ این سوال باید به منطق ثابت و شفاف جمهوری اسلامی ایران در قبال مسائل منطقه ای و جهانی و از جمله تحولات سوریه اشاره نمود. ایران همواره در کنار تعامل سازنده با کشورهای مختلف، از دخالت در امور داخلی آنها اجتناب کرده و تعیین سرنوشت هر سرزمین را حق و وظیفه ملت آن دانسته است. قاعده ای که به صراحت در کلام رهبر انقلاب بر آن تأکید شده است: «حرف ما در این زمینه، مستحکمترین حرفها است؛ ما معتقدیم معنی ندارد کشورهای دیگر دور هم جمع شوند و راجع به یک نظام حکومتی و رئیس آن حکومت تصمیم بگیرند؛ این بدعتی خطرناک است که هیچ حکومتی در جهان اجرای آن را دربارهی خود نمیپذیرد». در همین چارچوب جمهوری اسلامی از ابتدای بحران سوریه، بر نقش مردم این کشور در تعیین سرنوشت خودشان تاکید نموده و آن هنگام که از سوی دولت قانونی بشار اسد درخواست حمایت و کمک در مقابله با گروه های تکفیری را دریافت نمود، برای دفاع از این کشور حامی مقاومت در سرزمین شام حضور مستشاری پیدا کرد تا با نابودی تروریست های وارداتی، زمینه اصلاحات اصولی و نیز امکان مشارکت شفاف مردم در تعیین سرنوشت شان فراهم شود. براساس نگاه جمهوری اسلامی «سوریّه به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضدّ صهیونیستی، آماج کینه سلطه گران بین المللی و کارگزاران منطقه ای آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است.» به بیان دیگر اگرچه از همان آغاز ما بر راه حل سیاسی به عنوان تنها گزینه موجود برای پایان بحران تحمیل شده به سوریه تاکید داشتیم اما در مسیر اثربخشی راه حل سیاسی، مبارزه با داعش، النصره و سایر گروهک های دست نشانده را امری ضروری پنداشته و از همین باب علی رغم دورنمای اولیه تیره و تاری که برای بحران دیده می شد با حضور موثر و جدی مستشاری فرماندهان نظامی ایران و هم پیمانانش در محور مقاومت، ضمن حمایت از دولت منتخب سوریه، شکست های پی در پی را به جبهه عبری، عربی و غربی وارد نمودیم، تا آنجا که در اواسط بحران وزیر خارجه آمریکا اعتراف کرد: «رئیس جمهوری بشار اسد به لطف حمایت حزب الله و ایران بر سرکار مانده است.» این بیان صریح ضمن اذعان به نقش موثر ایران، ناخواسته اشاره به شکست نقشه های شوم آمریکا و ایادی منطقه ای اش برای حذف این کشور حامی مقاومت داشت. با تداوم این توفیقات میدانی ارتش سوریه و متحدان آن که البته با فراز و فرودهایی هم همراه بوده و هست، دشمنان سوریه به ناچار تلاش کردند تا حداقل در ظاهر از ضرورت رجوع به راه حل سیاسی سخن به میان آورند اگر چه به موازات آن از تقویت حمایت های مالی و اطلاعاتی از تروریست ها هم دریغ نکردند. کنفرانس ها و نشست های متعددی در اروپا و آسیا به اسم جعلی دوستان سوریه تشکیل شد اما هیچکدام کمترین توفیقی نداشت، تا آنجا که بازهم آمریکایی ها و هم پیمان شان مجبور به اعتراف دیگری شدند «تا ایران نباشد امکان یافتن راه برون رفت از بحران وجود ندارد» و این مهم نتیجه تدبیر درست جمهوری اسلامی در عرصه نبرد میدانی و به موازات آن ارائه پیشنهادات شفاف و عملی، سیاسی بود. در واقع نظام به درستی تشخیص داد که ایران هدف نهایی تروریست های تکفیری دست پرورده غرب است و اگر امروز آنها را هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایش زمینگیر نکند فردا باید در شهرهایش با آنها گلاویز شود. واقعیتی که حضرت آیت الله خامنه ای هم به صراحت بدان اشاره داشته اند: «کسی که از اینجا می رود در عراق یا در سوریه به عنوان دفاع از حریم اهلبیت در مقابل این تکفیریها میایستد، در واقع دارد از شهرهای خودش دفاع می کند»۹۵/۴/۵ کنفرانس بین المللی سوریه در پائیز سال گذشته در وین، اولین حضور ایران در گفتگوهای سیاسی فراگیر برای حل بحران شام بود. بانکی مون دبیرکل غربگرای سازمان ملل در همان ایام، احتمالا علی رغم میلش، مجبور شد که بگوید: «ایران می تواند به عنوان یک عضو بسیار مهم و نیرومند منطقه در حل بسیاری از مسائل خاورمیانه نقش موثری ایفا کند» و سپس از ایران برای حضور در میز مذاکرات چندجانبه رسما دعوت نماید این نشست ها اگرچه با حضور وزیرخارجه ایران ۲ بار برگزار شد اما در عمل ثمره محسوسی نداشت، مگر موضوعی که عبدالباری عطوان تحلیل گر برجسته جهان عرب اینگونه به آن اشاره کرد: «تنها دستاورد مذاکرات سوریه در وین اذعان غرب به جایگاه ایران در تحولات منطقه ای است.» در عین حال حضور ایران در نشست ۴ ساعته لوزان را در ادامه همین مسیر و بلکه گامی بلندتر از تحولات قبلی می توان تفسیر نمود. جمهوری اسلامی از ابتدای دعوت به این نشست، پاسخ به آنرا مسکوت گذاشت و تنها در شرایطی در ساعات پایانی منتهی به برگزاری آن از مشارکتش خبر داد که همه رصدگران تحولات بین المللی دریافتند که شرایط ایران از سوی برگزارکنندگان پذیرفته شده است که تغییر ترکیب کشورهای حاضر در اجلاس به نفع محور مقاومت و تقویت موضع حامیان دولت قانونی سوریه عینی ترین آنها بود، اقدامی که خشم رژیم های مرتجع و کودک کش منطقه را به دنبال داشت. ضمن اینکه به صراحت این پیام رسانده شد که حضور ایران در چنین نشستهایی بطور مستقل و بواسطه اهمیت جایگاه و اثرگذاری این کشور است و جمهوری اسلامی برگه ای در جیب هیچ قدرت منطقه ای یا بین المللی نیست که با خواست آن به عملی وا داشته شود. نکته مهم دیگر در نشست لوزان عدم مذاکره دوجانبه با آمریکایی ها بود، مسئله ای که همواره از سوی ایران به عنوان خط قرمز اعلام شده و هم مقامات کشور به آن ملتزم شده اند چراکه بنا به فرموده رهبر انقلاب «سیاست های ما در منطقه، نقطهی مقابل سیاست های آمریکا است. ما تمامیّت ارضی کشورهای منطقه برایمان بسیار مهم است.» ضمنا باید توجه داشت که دستور کار نشست اخیر نه تعیین تکلیف برای مردم سوریه و تصمیم گیری درباره سرنوشت مقامات آن یا نوع حکومتش که تبادل نظر درخصوص نحوه مبارزه با تروریست ها (با وجود اختلاف نظر درخصوص مصادیق آن)، برقراری آتش بس و پایان یافتن ناامنی بود. مسئله ای که قطعا جهت فراهم کردن بستر برقراری ثبات در سوریه و امکان رجوع به نظر مردم و تحقق خواست ایشان ضروری است. در واقع جمهوری اسلامی در اینجا نیز از منطق ثابت خود مبنی بر عدم دخالت در تعیین ساختار حکومت ها و سرنوشت مردم پیروی نمود. موضوعی که حضرت آیتالله خامنهای پیشتر اینگونه بدان پرداخته بودند: «راهحل مسئلهی سوریه، انتخابات است و برای این کار باید با قطع کمکهای نظامی و مالی به معارضین، ابتدا جنگ و ناآرامی پایان پذیرد تا مردم سوریه در محیطی امن و آرام، هر کس را میخواهند انتخاب کنند.» در مجموع و با مقایسه شرایط میدانی و سیاسی به عیان می توان ارتقاء جایگاه و نقش ایران در تحولات منطقه ای و جهانی را مشاهده نمود و این مهم قطعا نتیجه تدبیر درست نظام بر مبنای شناخت صحیح از واقعیات حوادث و پشت پرده آنهاست. در این فضا منطقی است که ایران از فرصت پدید آمده در عرصه سیاسی برای تحقق خواسته ای که در میدان هم بدنبال آن است بهره گیرد و آن تقویت محور مقاومت و حمایت از موثرین در آن است، انشالله.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]