واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: هفته بد همشهریها: مورینیو بحران را جمع میکند؟
جوری که از پپ در مطبوعات نام برده میشود به شدت دو قطبی و رادیکال است. یا او نابغهایست که فوتبال را بازتعریف کرده، یا ایدئولوگِ لجبازی که نتیجهیِ بازیها را قربانیِ رویاهایِ تاکتیکیاش میکند. اما خودِ پپ خیلی واضح در این باره حرف زده...
آیاسپورت – حق با ژوزه مورینیوست. مسابقات فوتبال با نتیجهیِ 0-0 شروع میشوند. اما بازیِ چلسی مقابل منچستر یونایتد روی ترکیبی از اشتباهاتِ دفاعیِ وحشتناکی از داوید دخئا، کریس اسمالینگ و دیلی بلیند عملا با نتیجهیِ 0-1 به سود میزبان شروع شد (همچین اشتباه محاسباتیای از دخئا بعید بود، از اسمالینگ و بلیند اما نه چندان). پس یونایتد از همان ابتدای بازی مجبور بود برای جبران نتیجه حمله کند، کاری که خارج از خانه اصلا ساده نیست، به خصوص مقابل تیمی که با عمق دفاع میکند و استاد ضد حمله زدن است.
این روایتی مناسب برای جدال چلسی و منچستر یونایتد به نظر میرسد، اما نه دقیق است، نه کامل.
چلسی در 35 دقیقهیِ اول مالکیت بیشتری از مهمانش داشت، در مقطعی که گلِ دوم را هم زد، گلی که از روی یک ضربهیِ کرنر به دست آمد و هیچ ارتباطی به ضدحمله نداشت. چلسی در نیمهیِ دوم از ضدحملات استفاده کرد و دو گل با ادن آزارد و انگولو کانته زد، اما با وجود کیفیتِ بالایِ دو گل نمیشود از ضعف دفاعیِ یونایتد روی آنها گذشت.
نکتهای که نیم ساعت پایانی بازی نشان داد این بود که یونایتد وقتی عقب میافتد قدرت لازم برای بازگشت به بازیها را ندارد. این مشکل هم فردی است و هم سیستماتیک، مشکلاتی که در عین اینکه از هم جدا هستند به هم ارتباط هم پیدا میکنند. میتوان به این نکته اشاره کرد که در این بازی زلاتان ابراهیموویچ، جسی لینگارد، ماروان فلینی و بلیند و اسمالینگ روز خوبی را سپری نکردند. اما تا چه مرحلهای میتوان صرفا یک روز خوب نداشتن را با کلا به اندازهیِ کافی خوب نبودن مقایسه کرد و چقدر از نمایشِ ضعیفِ آنها را باید تقصیر مربی بدانیم؟
به نظر من فلینی اصلا جایی در این بازی نداشت. بله او فضاهایِ خالی را پر میکند و روی ضرباتِ سر در باکس حریف خطرناک است، اما جدا از این کیفیات اگر قرار است به پوگبا در پست شمارهیِ 10 بازی بدهید بد نیست هافبکی پشتش داشته باشید که بتواند توپ را بهش برساند.
یا اگر از مارکوس رشفورد و لینگارد به عنوان دو وینگر استفاده میکنید، مقابل دفاعِ سه نفره باید جوری از آنها بازی بگیرید که مانع از نفوذِ وینگبکهایِ حریف بشوند و از فضای جلوی زلاتان که مدام عقب میآمد برای حرکاتِ قطری و حمله به دروازهیِ چلسی استفاده کنند. اما چیزی که در این بازی دیدیم این بود که لینگارد و رشفورد مدام در حال دنبال کردنِ ویکتور موزز و مارکوس آلونسو بودند.
مربیان همیشه در بازیهای بزرگ دچار اشتباهات تاکتیکی میشوند، حتی مربیان بزرگی مثل مورینیو. بعد از پایان بازی است که این مربیان نمایش تیمشان را بررسی میکنند و راه حلهایی برای درست کردنش پیدا میکنند. اما مسئله اینجاست که در حال حاضر اصلا مشخص نیست مورینیو با این یونایتد چه راهی را پیش گرفته است. به علاوه داستان اعلام مصدومان تیم هم آدم را گیج میکند. قبل از این بازی به ما گفتند وین رونی به خاطر مصدومیتی که «پنهان کرده بوده» جایی روی نیمکت هم ندارد. (کاپیتانِ 31 سالهیِ تیم مصدومیتش را پنهان کند؟ واقعا؟! فقط به خاطر اینکه اصولا رونی بدون مصدومیت هم جایی در ترکیب اصلی نداشت است که سر و صدایِ زیادی دربارهیِ این اتفاق نشده است.) لوک شاو هم گویا با تیم به لندن سفر کرده اما در اسکوادِ بازی قرار نگرفته. آنتونی مارسیال هم که سال گذشته همین موقع پدیدهیِ درخشان و آیندهیِ یونایتد بود بازی را از روی نیمکت شروع کرد (مارسیال از آگوست تا امروز تنها یک بار در ترکیب اصلی قرار گرفته). و البته هنریک مخیتاریان هم به منچستر بازگشته اما احتمالا همان جایی رفته که مورگان اشنایدرلین و باستین شوایناشتایگر از اول فصل بودهاند.
خبرِ خوب؟ یونایتد هنوز فقط شش امتیاز با صدر فاصله دارد و مورینیو گزینههایِ زیادی در خط حمله و خط میانی برای تقویتِ تیمش دارد (این گزینهها البته در خط دفاعی وجود ندارند و مصدومیت اریک بایی برای مورینیو مثل شلیک گلولهای در سرش بود). برای همین میتوان تصور کرد مورینیو به زودی راهی برای ترمیم تیمش پیدا کند. مسئله اینجاست که چقدر زود؟ به قدری که یونایتد هنوز این فصل برای قهرمانی بجنگد یا نه؟
مورینیو به کونته چه گفت؟
هیچکس هنوز دقیقا اعلام نکرده مورینیو به کونته بعد از بازی چه گفته. اما تقریبا مطمئنیم که این دیالوگ چه بوده. بخشی از آن، اگر ایتالیایی بلد باشید، کاملا مشخص است، و بخشی دیگر فقط وقتی قابل فهم است که صدا را بالا ببرید، کاری که اسکای ایتالیا کرد. مورینیو از خوشحالی کونته بعد از گل چهارم و تلاشش برای به هیجان آوردن استمفورد بریج ناراحت بود. او به کونته گفت «به نظر من» نباید در 0-4 همچین کاری میکردی، اگر 0-1 بود اشکالی نداشت. خودِ کونته هم این دیالوگ را رد نکرده و در جواب گفته به هیچ وجه قصد بی احترامی به کسی نداشته و صرفا میخواسته تماشاگران به شکلی که بازیکنانش لایقش بودند تشویقشان کنند.
وقتی این دیالوگ در شبکههایِ اجتماعی پخش شد خیلیها شروع کردند به انتقاد از مورینیو و اشاره به اینکه حرکاتِ خودش کنار زمین چیزی کم از حرکات کونته کم ندارد. اما منصفانه باید بگویم (شاید اشتباه میکنم و خوشحال میشوم اگر تصحیحم کنید) اصلا به خاطر ندارم مورینیو چنین کارهایی وقتی تیمش سه یا چهار گل جلو بوده کرده باشد.
بعضیها، مثلِ استیو نیکول از شویِ دیشبِ ESPN از مورینیو دفاع کردند و بهش حق دادند. نیازی نیست وقتی تیمت با چهار گل پیش است تماشاگران را به این شکل به هیجان بیاوری. من این زاویهیِ دید را درک میکنم. اما از سوی دیگر کونته را هم میفهمم که تلاش میکرده هوادارانِ تیمش را، که در این مقطع از بازی خاموش بودند و صدایشان زیرِ صدایِ یونایتدیها بود، دوباره به هیجان بیاورد. به نظرم این هوادرانِ چلسی هستند که در این میان باید احساس شرمساری کنند، نه مورینیو.
پپ به تغییراتش ادامه میدهد
تساویِ 1-1 منچستر سیتی با ساوتهمپتون پنجمین بازی پیاپیِ بدونِ پیروزی پپ گواردیولا بود، اتفاقی که پیش از این تنها یک بار در طول تاریخ مربیگریش افتاده بود. اگر سیتی فردا شب موفق به شکست دادن منچستر یونایتد در جام اتحادیه نشود (بله گویا نتیجهیِ این بازی هم مهم است) به بدترین رکوردش خواهد رسید.
با اینکه نتایج مهم هستند، اما نمایشِ تیمها داستان کاملتری را بیان میکنند. سیتیِ گواردیولا در این روند ناموفق در دو بازی مقابل تاتنهام و بارسلونا کاملا کم آورد، مقابل سلتیک بد بازی کرد، اما در شرایط نرمال میتوانست این بازی را هم ببرد و مقابل اورتون هم بیش از آنچه برای بردن یک بازی فوتبال لازم است فرصت خلق کرد اما نهایتا به یک تساوی رسید. بازی با ساوتهمپتون اما فرق داشت.
سیتی مقابل ساوتهمپتون بد نبود اما یک اشتباه دفاعی بزرگ باعث پیش افتادن حریف شد و بعد این کلود پوئل بود که جنگ تاکتیکی مقابل پپ را برد. برنامهیِ ساوتهمپتون برای این بازی کاملا درست بود به صورت کامل اجرا شد و کار را برای میزبان به شدت سخت کرد.
البته سیتی هم زندگی را برای خودش سخت میکند. خط دفاعِ سه نفرهیِ آنها (اینکه پپ رو به این سیستم آورده نشان میدهد از چیزی که تا حالا در تیمش دیده راضی نبوده است) در این بازی جواب نداد، به خصوص اینکه این اولین بازی وینسنت کمپانی بعد از بازگشت از مصدومیت بود. کمپانی در سیتی بازیکنی افسانهای است، اما او هم باید خودش را با شرایط جدید تیم سازگار کند و حتی اگر این اتفاق هم بیفتد خیلی سخت است سیستم سه دفاعه بدونِ وینگرهای دفاعی عملکردِ درستی داشته باشد. مقابل ساوتهمپتون رحیم استرلینگ و لیروی سانه هیچ کمکی به خط دفاعیشان نکردند.
جوری که از پپ در مطبوعات نام برده میشود به شدت دو قطبی و رادیکال است. یا او نابغهایست که فوتبال را بازتعریف کرده، یا ایدئولوگِ لجبازی که نتیجهیِ بازیها را قربانیِ رویاهایِ تاکتیکیاش میکند. اما خودِ پپ خیلی واضح در این باره حرف زده: او تیمش را با این سیستم به زمین میفرستد چون باور دارد بیشترین شانس پیروزی را به بازیکنانش میدهد. اگر این اتفاق نیفتد پپ حاضر است دوباره و دوباره سیستم را تغییر بدهد. برای همین باید منتظرِ این تغییرات در بازیهایِ آینده باشیم.
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۹ - ۰۴ آبان ۱۳۹۵ - 25 October 2016
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]