واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: شهرام شهيدي در روزنامه شهروند نوشت:
مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی گفته برخی استانداران محصول معامله سیاسی هستند. بر این اساس چون کار ما در ستون گمشدهها پیداکردن مجهولات و حل معادلات پیچیده و انجام معاملات پرسود است، تصمیم گرفتیم عزممان را جزم کنیم و برخی از معاملات سیاسی را پیدا و از آن رمز گشایی کنیم:
معامله دو سرد برد: در این معامله طرفین معامله از انجام موضوع معامله شادمان هستند و خیلی سرخوش و شاد برمیگردند سر مواضع خودشان؛ مثال: استعفای برکنارگونه علی جنتی، وزیر ارشاد سابق. اصولگرایان و اصلاحطلبان هر دو از انجام این معامله کیف کردند!
معاملات عرضی: به جای دلار و یورو و پوند از واژه و حرف در معامله استفاده میشود. از تعارفات دم صندوق رستوران که قربونت بذار من حساب کنم بگیر تا معاملات سیاسی جون من حزب شما نماینده معرفی کنه ما باهاش ائتلاف کنیم.
معامله مارادونا غضنفر: در برخی معاملات سیاسی بهویژه در حوزه سیاست خارجی نحوهای رفتار میشود که شما باید مارادونای حریف را ول کنی و غضنفر خودت را بچسبی که زیاد گل به خودی نزند. گویا قبلا در امور خارجه چند فقره از این دست معاملهگران داشتیم. معامله نه سیخ بسوزه نه کباب: در این معامله سر موضوعی تخیلی و بیفایده بحث و تبادلنظر میشود و معامله با نرخ پایین انجام میشود. معاملهگران اغلب از یک واحد صنفی هستند و غالبا تصمیماتشان باعث سوختن مشتریها میشود؛ مثلا اتحادیه کبابیها تصمیم میگیرد برای اینکه نه سیخ بسوزد نه کباب و مخالفان و موافقان همصنفی خود در کبابپزیها را قانع کند، برای مشتریانی که رقم آخر شماره ملیشان فرد است کباب را گرانتر حساب کنند. دود این گرانی تنها به چشم مشتریهای با کدملی فرد میرود و از اعتراض همه جلوگیری میکند.
در این نوع معامله جوری رفتار میکنند که کسی آسیب نبیند؛ مثال: معامله بر سر عدم مجوز ورود بانوان به ورزشگاهها. معامله با ورشکستگان: نوعی رندی در این معامله وجود دارد. فرد پوللازمی مجبور است كه خانهاش را فوری بفروشد. شما عین اجل معلق ظاهر شده و خانه او را با قیمت مناسب از دید خودتان میخرید. هر دو راضی هستید. در عالم سیاست هم شما اگر خیلی عجله دارید، میتوانید مثلا متکی و صفارهرندی را زیر قیمت بدهید از کابینه بروند. معامله الکی: خیلی وقتها برخی مالکان قصد فروش خانهشان را ندارند.
فقط برای اینکه حال مستأجر را بگیرند و به او فشار بیاورند که اجارهبها را بالا ببرد به او میگویند امسال قصد دارند خانهشان را بفروشند. در اصل اما فقط قصدشان فشار بر مستأجر و همچنین گرفتن نرخ فروش خانه در منطقه است. در عالم سیاست هم گاهی این طوری میشود. نمونهاش برخی شعارهای دولتها که فلان میکنم و باید فلان شود تا رأی بیاورد. جای فلانها خودتان هر گزینهای دوست دارید، بگذارید. معامله بده بره که نیاد: یک وقتهایی هست یکی برای تاق زدن خانه شما با ماشین لگنش علاقه نشان میدهد. البته ایشان رابطه نزدیکی با شما دارد و شما نمیتوانید نه بگویید.
در اینجور مواقع اغلب شما خانه را میدهید به طرف به شرطی که بیخیال چپاندن ماشین خودش به شما شود. مثلا میگویید فلان تصمیم حزبی را به نفع حزب شما میگیریم به شرطی که بگویید بهمانی در انتخابات از ما طرفداری نکند. اصلا برود با رقیب ما ائتلاف کند. معامله حریف خرابکن: در این نوع معامله شما به بازیکن مطرح حریف نیاز ندارید اما فصل بعد میخریدش و مینشانیدش روی نیمکت تا تیم حریفتان را خراب کنید؛ مثالهای خودتان در این نوع معامله در عالم سیاست را برای ما بفرستید و جایزه بگیرید!
۰۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]