واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چند صفر به خودمان براي 156میلیون دندان خراب
در خبرها آمده بود هر ايراني ۳۵ تا ۴۵ ساله، ۱۳ دندان خراب و چهار دندان كشيده دارد...
نویسنده : حسن فرامرزي
يك: در خبرها آمده بود هر ايراني ۳۵ تا ۴۵ ساله، ۱۳ دندان خراب و چهار دندان كشيده دارد. اگر تعداد جمعيت بازه سني 35 تا 45 سال را حدود 12 ميليون نفر در نظر بگيريم، در آن صورت تعداد دندانهاي خراب در اين بازه مهم سني كه مهمترين سن فعاليت، اشتغال، باروري و مسئوليتپذيري است به 156 ميليون دندان خراب و 48 ميليون دندان كشيده شده ميرسد.
دو: وقتي كسي در دهانش دندان خراب دارد، ناچار است اين دندانهاي خراب را به محل كار خود هم ببرد، يا وسط يك گفتوگوي مهم كاري، يعني دست آن 13 دندان خراب را هم بگيرد و ببرد بالاي داربست، در ارتفاع، وسط كارگاه، كنار دستگاه پرس و تراشكاري يا كلاس درس، يا پشت ميز يك اداره. اين طور نيست كه تازه عروس يا تازه داماد بگويد دندانهاي خراب من! لطفاً شرايط خاص مرا درك كنيد، امروز روز عقد من است نامردها! يك امروز را به من تخفيف بدهيد. دندان پوسيده هيچ دركي از شرايط آدميزاد ندارد. مجبوري دندان خراب را با خودت ببري عروسي، محل كار، امتحان، مراسم خاكسپاري و آنجا تمركز خود را با شروع ضربانهاي يك درد كشدار از دست بدهي. چه بسا يك دندان ناقابل اسباب اخراج آدم از محل كارش باشد يا حتي كار به نقص عضو و تصادف و مرگ هم برسد. اين 156 ميليون دندان خراب كه سر و كلهشان در كلانشهرها، شهرها و روستاهاي كشور پيدا ميشود، ميتوانند يك مهماني را خراب كنند، خوابيدهاي را بيدار و مسافرتي را زهرمار و توفان مشاجرهاي را بلند كنند.
سه: اما چرا ما راضي شدهايم كه اين 156 ميليون دندان خراب با ما اينگونه رفتار كنند؟ اين پرسشي است كه همه ما ميتوانيم به آن فكر كنيم. از فرهنگ عمومي تا برنامهريزي كلان بهداشتي و درماني كشور، از سياستهاي بيمهاي تا شلختگي در هزينهكرد خانوادهها و عوامل ديگر. اما اجازه بدهيد ما در اينجا روي فرهنگ عمومي و شلختگي هزينهها درنگ كنيم. آن 13 دندان خرابي كه امروز در دهان 35 تا 45 سالهها همنوايي ميكنند، در يك روز و يك ماه و يك سال به وجود نيامدهاند. امروز ايرانيها ركورددار مصرف نوشابههاي گازدار پر از قند قاتل ميناي دندان هستند. كافي است به مبالغي كه هر خانواده ايراني براي خريد نوشابهها - بگذريم از مصرف بالاي شيرينيهاي قناديها و شيرينيهاي صنعتي - پرداخت ميكنند، نگاهي بيندازيم. آيا نميشود با تغيير اقلام سبد خريد، اين هزينهها را به سمت بهداشت دهان و دندان سوق داد؟
چهار: چند سال پيش با مدير يك شركت معروف كه جزو مديران خلاق و كارآفرين بود، مصاحبه ميكردم. در اثناي گفتوگو متوجه شدم او يك واحد دندانپزشكي در شركتش كه چندان هم بزرگ نبود، راه انداخته است.
وقتي ماجرا را جويا شدم گفت اوايل حضورم در شركت وقتي به آمار مرخصيها نگاه ميكردم با پرس و جو متوجه شدم بخش قابلتوجهي از اين مرخصيها به خاطر مشكلات دندان كارمندان است. آنها علاوه بر اينكه مجبور بودند ساعات طولاني در ترافيك به خاطر حضور در دندانپزشكي وقتشان گرفته شود، هزينههاي قابلتوجهي را هم پرداخت ميكردند و همين نارضايتيها از بازدهي كار آنها در شركت ميكاست. ما هزينهاي بابت استقرار يك واحد دندان پزشكي متقبل شديم اما اين هزينه بسيار سريعتر از آنچه تصور ميكرديم به شركت بازگشت، چون زمانهاي زيادي را پسانداز كرديم و رضايت كارمندان هم باعث ميشد آنها با اشتياق بيشتري براي شركت كار كنند.
پرسش اين است: چقدر در كشور مدير سازمان و اداره داريم كه ميتوانند در سبد هزينههاي امور رفاهي كاركنان، جهت گيريهاي درستي داشته باشند و مثلاً جدول اين خدمات را با مشورت كاركنان خود ببندند كه اولويت امروز آنها براي خدمات چيست؟
پنج: چند وقتي است كه وقتي از كنار عطاريهاي محلهمان رد ميشوم، چشمم به كاغذهايي ميافتد كه اين عطاريها پشت شيشهشان ميچسبانند. چند وقتي ميشود عبارت «روغن ميخك براي دندان درد» ترجيعبند اين عطاريها شده است، اين يعني آدم هايي كه فعلاً ميخواهند كجدار و مريز با دندان دردهايشان بسازند، اما آيا همه تقصيرها را ميتوان گردن شرايط اقتصادي انداخت؟
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]