واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: در دنیای امروز، روز به روز تعداد بیشتری از زنان وارد بازار کسب و کار می شوند. در حال حاضر میلیون ها زن در جهان در مشاغل گوناگون فعال هستند و میلیون ها زن که در بیرون کار نمی کنند در خانه به حرفه های دستی و تولیدی می پردازند و این رقم هر ساله بیشتر می شود.
به گزارش تیتر شهر، در دنیای امروز، روز به روز تعداد بیشتری از زنان وارد بازار کسب و کار می شوند. در حال حاضر میلیون ها زن در جهان در مشاغل گوناگون فعال هستند و میلیون ها زن که در بیرون کار نمی کنند در خانه به حرفه های دستی و تولیدی می پردازند و این رقم هر ساله بیشتر می شود. شاید شما هم افرادی را دیده باشید که معتقدند این روزها به دلیل مشکلات اقتصادی دیگر چرخ زندگی فقط با کار کردن مرد، نمی چرخد. این مسئله باعث شده است خیلی از زنانی که تا چند سال قبل، در خانواده فقط با عنوان همسر و مادر ایفای نقش می کردند، اکنون پا در حیطه اشتغال بگذارند. البته بعد اقتصادی، فقط یکی از ابعاد تصمیم گیری برای شاغل شدن یک زن است؛ تصمیمی که می تواند پیامدهای مثبت و منفی دیگری را برای زندگی زناشویی به همراه داشته باشد.
شاغل یا خانه دار!
امروزه زنان، بهویژه زنان شاغل میبایست هم در برآورده کردن انتظارات و توقعات شغلی موفق عمل کنند و هم در برآورده کردن انتظارات خانوادگی و اداره امور خانه و خانواده. ازاینرو زنان شاغل خود را در معرض توقعات شغلی، خانوادگی و نیازهای طبیعیشان میبینند. نقش شغلی و نقشی که نظام اجتماعی و فرهنگی از مردان انتظار دارد، تا حد بسیار زیادی با یکدیگر همپوشانی دارند. یک مرد مسئول اداره اقتصادی خانواده است و به این منظور میبایست ساعات طولانی را در روز به ایفای نقش شغلی بپردازد تا نیازهای اقتصادی خانوادهاش را برآورده کند؛ درصورتیکه زنان شاغل همچنان دارای نقشهای طبیعی و سنتی خود هستند و در کنار آن میبایست مسئولیتهای شغلی را نیز بپذیرند و به ایفای نقشهای ملازم با آن بپردازند. در این شرایط زنان شاغل متأهل عموماً دارای نقشهای چندگانهای هستند که نیازمند زمان، توجه و تمرکز بسیاری است و همین مسئله ایجاد تعادل بین کار و زندگی را برایشان دشوار میکند.
استرس تنها یکی از عوامل تهدید کننده سلامت زنان شاغل است. زنان به علت نداشتن شرایط یکسان اجتماعی در جامعه بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند. طبق آمار های رسمی اعلام شده، ۷ تا ۱۲ درصد از مردان در سراسر دنیا از افسردگی رنج می برند در حالی که این رقم در زنان به ۲۰ تا ۲۵ درصد می رسد.
تاکنون فرضیه های فراوانی برای کشف علل افزایش بروز افسردگی در بین زنان عرضه شده است ولی آنچه مشخص است میزان بروز افسردگی در زنان امروز به نسبت گذشته تفاوت بسیاری کرده است. در گذشته و تا قبل از ورود گسترده زنان به اجتماع تنها عوامل فیزیولوژیک بودند که به بروز افسردگی منجر می شدند. افسردگی پس از زایمان یکی از مهمترین دلایل بروز افسردگی در زنان است که در نوع شاغل و غیرشاغل تفاوتی ندارد.
اگر قرار باشد یک خانم کارهای منزل را مدیریت کند، در بیرون از منزل کار کرده و حقوقش را در اختیار همسر و خانه بگذارد همچنین تمام مسئولیت های بچه داری را به عهده داشته باشد، درواقع این موضوع استمرار دیدگاه سنتی به علاوه شاغل بودن است که شرایط زندگی کردن را سخت می کند. معمولا خانم ها نمی توانند این همه بار فیزیکی را تحمل کنند مگر وقتی که زن و شوهر در این رابطه با هم توافق کامل کرده باشند. اگر بخواهیم روش تغییر شکل یافته از آن دیدگاه سنتی یا همان یک الگوی متناسب را در نظر بگیریم، باید هر دو نفر در امور داخل و خارج خانه تقسیم وظایف داشته باشند.
زنان شاغل به دلیل شرایط و مسئولیت محیط کار و از طرفی مسؤلیت خانواده به عنوان همسر و مادر دچار دشواری مضاعفی هستند. کار در خارج از منزل و وظیفه و مسئولیت خانه به طور همزمان موجب فرسودگی جسمی و روحی آنان شده و از طرفی ممکن است موجب تأثیر نامطلوب بر جایگاه و نقششان در خانواده شود.
کار کردن یا نکردن! مسئله این است
نامساعد بودن شرایط كاری زنان به بهداشت روانی آنها لطمه وارد كرده و فرسودگی و فرسایش شغلی را بیشتر خواهد كرد. در این صورت حالتهای افسردگی در آنها شدت پیدا میكند و هنگام گذراندن ساعات طولانی در محل كار مدام نگرانیهای مختلفی از جمله در مورد فرزندانشان به سراغ آنها میآید. حال اگر همین زنان شرایط بحرانی دوران بارداری و زایمان پس از آن را نیز تجربه كنند و یا اینكه همسر، فرزند و یا خودشان بیمار باشند، از راه دور برایشان میهمان آمده باشد و مسائلی از این دست همه و همه دست به دست هم میدهند تا شعاع دایره تعارضات زنان شاغل گسترده تر شود.
داشتن مشاغل پارهوقت این امكان را برای زنان شاغل فراهم میكند كه ساعات بیشتری را در دوره طلایی رشد فرزند كنار او باشند و یا اینكه بتوانند تنها از یك پرستار برای مراقبت از او كمك بگیرند. زمان تولد تا سن دو سالگی، كودك اعتماد در برابر بی اعتمادی را تجربه میكند و اگر مادر بتواند در این دوره كه قرار است دلبستگی و اعتماد كودك شكل گیرد ساعات بیشتری را در كنار فرزندش بگذراند، میتواند امید داشته باشد كه او گامهای مطمئنتری را در مسیر آیندهاش برمیدارد.این دسته از زنان، با کار کردن در بیرون از منزل، باری از مشکلات اقتصادی را از دوش همسر بر می دارند و موجب می شوند که خانواده از لحاظ مالی در رفاه بیشتری باشد. در دوران کهنسالی و کهولت سن و در نبود همسر به علت برخورداری از مستمری، وابسته و نیازمند فرزندان نخواهند بود که این مسئله در سلامت روان دوران پیری و استقلال بیشترشان موثر خواهد بود.
مشارکت اجتماعی زن در جامعه، مراودات وسیع اجتماعی و به ویژه اشتغال در بخش های فرهنگی باعث افزایش آگاهی ها و دانستنی های زن می شود و او را در تربیت فرزندان حمایت بسیاری می کند.البته فعالیت زن خارج از خانه، معایبی را نیز به دنبال دارد. اشتغال زن در بیرون از منزل مسلما وقت و انرژی بسیاری را از وی می گیرد؛ لذا طبیعی است که با خستگی روانی و جسمی بیشتری (نسبت به زن خانه دار) در منزل حضور یافته و آن انرژی کافی را که باید صرف همسر و فرزندانش کند، ندارد.
یکی از مسائلی که باعث مراوده و گفت وگوی بیشتر زن و مرد با یکدیگر می شود، مسائل اقتصادی و مالی است. این در حالی است که در زنان شاغل به علت استقلال مالی، میزان گفت وگو درباره این مسائل بسیار کاهش می یابد که این امر می تواند باعث ایجاد گسل عاطفی میان زن و مرد شود. زنان شاغل علاوه بر کار خارج از خانه ناچارند عمده ترین کارهای داخل خانه را هم به تنهایی به دوش بکشند. در حالی که بیشتر مردان یا مهارت های مربوط به خانه داری را نیاموخته اند یا همکاری لازم را با همسری که پا به پای آن ها در بیرون از منزل مشغول به کار است، ندارند. این امر باعث خستگی بیش از حد زن می شود که نتیجه آن کاهش توجه و رسیدگی به همسر و فرزندان می شود.
از طرفی این موضوع می تواند زمینه اختلاف میان زن و مرد را پدید آورد. در نهایت مهم ترین عیبی که اشتغال زن در بیرون از خانه دارد، مشکل نگهداری و تربیت فرزند (یا فرزندان) است. در بسیاری از موارد کار مادر و بچه داری در تضاد با یکدیگر قرار می گیرد. برای مثال با توجه به تعهدات مادر در محل کار و مسئولیت هایی که وی بر عهده دارد، همیشه این نگرانی را دارد که می تواند وقت کافی برای فرزندش بگذارد و با او حرف بزند، می تواند در امر تربیت وی نقش اصلی و اساسی را داشته باشد؟ و ... اکثر کودکانی که مادر شاغل دارند، در مهد کودک به سر می برند اما آیا واقعا مهد کودک می تواند جایگزینی برای مادر باشد؟همواره ذهن ما ترازویی برای سنجش و تفکیک خوب از بد دارد. بهتر است کار، درآمد و پول را در یک کفه و کل زندگی را در کفه دیگر قرار دهید تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید. به عبارت دیگر مزایا ومعایب هر نوع رفتاری در این شرایط را ارزیابی کنید و بعد تصمیم بگیرید.
آگاهی رمز موفقیت
امروزه انتخابِ ورود به بازار کار به دلیل تمایلات فردی و یا نیازهای اقتصادی، در زنان به امری متداول تبدیل شده است. در کنار آن عدم تعادل بین کار و زندگی، فشار و تضاد بین نقشهای شغلی و خانوادگی، از جمله مسائلی است که عموماً در بین زنان شاغل ابراز میشود. این مسئله در بخشهایی موجب کاهش کیفیت زندگی آنها شده است؛ تا جایی که برخی از آنها به این نتیجه میرسند که از پرداختن به علاقهمندیهای فردی بازماندهاند و سلامتی جسمی و روحی خود را نادیده گرفتهاند. در حل این مسئله، آگاهی از شیوع این امر و راهکارهای موجود برای کاهش آن، میتواند بسیار کمککننده باشد.
۰۱ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]