واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: برابری قدرت خرید
شاید این را بارها شنیده باشید که قدرت خرید کارمندان یا کارگران کاهش یافته است؛ یعنی کمتر می توانند خرید کنند! این «قدرت خرید» (PPP) در واقع «برابری قدرت خرید» است. اگر بخواهیم قدرت برابری خرید را توضیح بدهیم باید در نظر داشته باشیم این قدرت در مقایسه «دو» اقتصاد و قدرت خرید معنا پیدا می کند. به این معنا که باید ببینیم دو نفر در دو کشور مختلف برای خرید یک مقدار معین کالا که در بیشتر مواقع سبد کالای مورد نیاز یک خانوار چهار نفره است، چه مقدار باید پرداخت کنند. با این تعریف طبیعی است باید نرخ تسعیر ارز بین این دو کشور را دانست و محاسبه کرد. پس از آن باید از مقدار تولید ناخالص داخلی آن کشور هم اطلاع داشت. از اطلاعات دیگری که باید در این زمینه داشت می توان به درآمد سرانه هم اشاره کرد. به هر حال اگر قرار باشد برای دو کشور قدرت برابری خرید را محاسبه کرد باید از فرمول های بین المللی آن همراه آمارهای بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول استفاده کرد. اندازه گیری این شاخص نشان دهنده اوضاع اقتصادی یک کشور و جایگاهش در عرصه بین المللی است.
کاربردهای نرخ برابری قدرت خرید
اصولاً نرخ برابری قدرت خرید در مقایسات بینالمللی کاربرد دارد که می توان از عمده ترین موارد استفاده آن به صورت زیر نام برد:
1. نرخ مبادله PPP ، به عنوان فاکتور تبدیل کننده، می تواند به جای نرخ های مبادله در تبدیل هم فزونی های اقتصادی کشورهای مختلف به یک ارز رایج ، استفاده شود. این هم فزونی های تبدیل شده ، مقایسات بین کشورها و تحلیل های اقتصادی و آماری آنها را سهل می نماید.
2. محاسبهPPP، اولین گام در پروسه تبدیل GDP و هم فزونی های اصلی آن که با ارز ملی بیان شده به یک ارز رایج است تا ما را قادر به مقایسات بینالمللی سازد.
3. به منظور مقایسه استاندارد زندگی در دو کشور ، احتیاج به بیان اندازه ای ن ملاک استفاده در دو کشور، به یک ارز می باشد به این منظور از نرخ های مبادله PPP می شود. زیرا استفاده از نرخ های مبادله بازار، منجر به مقایسات نادرست می شود.
4. مقایسه درآمد بینالمللی؛ سازمان های بینالمللی باید مقدار GDP و GDP سرانه را برای هر کشور عضو، جهت اهداف سیاسی و یا آماری، مقایسه کنند . گاهی اوقات حقوق کارگران حرفه ای و مقرری دانشجویان خارجی با استفاده از چنین داده هایی تعدیل می شوند.
5. نرخ مبادله PPP می تواند نشان دهنده رقابت پذیری یک کشور باشد. اگر ارز داخلی ضعیف باشد( PPP <نرخ مبادله)، کشور مورد نظر حالت رقابت پذیری پیدا می کند. زیرا قیمت های داخلی نسبتاً ارزان تر شده و پول به ارزش خارجی کمتر از ارزش داخلی عرضه می شود.از طرفی اگر(نرخ مبادله
روش های محاسبه برابری قدرت خرید
از معروفترین رو ش هایی که برای محاسبه برابری قدرت خرید وجود دارند، می توان به سه روش CPD,G-K,EKS اشاره کرد که در زیر به اختصار به شرح آنها می پردازیم :
روش جری - خمیس
این روش در سال ۱۹۵۸ به وسیله Khamis, Geary پیشنهاد شد. در این روش،مجموعه ای از قیمت های بینالمللی و مقادیر تمام اقلام برآورد می شوند.حل معادلات روش G-K به وسیله روش تکرار صورت می پذیرد. در این روش، یک کشور را به عنوان کشو ر پایه درنظر می گیریم. داده های اصلی و اولیه که در ابتدای کارباید موجود باشندهزینه ها Eij و برابری های PPij در سطح اقلام اصلی هستند.
روش CPD
این روش از یک رگرسیون ساده برای اندازه گیری تفاوت سطوح قیمت درکشورهای مختلف استفاده می کند.روش CPD ،ابتدا به وسیله سامرز در سال ۱۹۷۳ ،به عنوان روشی برای برآورد داده های گمشده مربوط به قیمت، در مقایسات بینالمللی پیشنهاد شد،به دنبال آن در مراحل اولیه ICP به عنوان ابزاری جهت هم فزونی قیمت ها در سطح انواع محصولات اقلام اصلی (سطوح پائین اقلام اصلی ) استفاده شد که البته بعداً روش EKS جایگزین این روش شد.
روش EKS
این روش در سال ۱۹۶۴ توسط التتو، کوفوز و زولس پیشنهاد شد. در این روش، با استفاده از یک ماتریس که شامل مقایسات دوبعدی بین کشورها می باشد، شاخص های برابری قدرت خرید به دست می آیند که ویژگی ترایایی را دارا می باشند- داده های مورد نیاز، قیمت انواع محصولات اقلام اصلی و هزینه مربوط به هریک از اقلام اصلی در کشورهای تحت مقایسه می باشند . البته مواردی وجود دارد که در آنها، بعضی از محصولات جز و الگوی مصرفی در یک کشور بوده و قیمت گیری شده اند، اما در بعضی از کشورها، قیمت گیری نمیشوند - روش اولیه EKS که به وسیله سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اتحادیه اروپا به کار می رود از سه شاخص لاسپیرز، پاشه و فیشر استفاده می کند.مشکلی که این روش دارد این است که وزن های برابر به تمام مقایسات دوگانه داده می شود. مشکل اصلی روش EKS این است که این شاخص، ویژگی جمع پذیری ندارد . به این ترتیب که جمع این شاخص در سطح مؤلفه های حساب های ملی با برابری کل مساوی نیست. در روش EKS تعمیم یافته، به هر یک از مقایسات دوبعدی، وزن مناسبی داده می شود که در این زمینه نیز رو ش های متفاوتی برای وزن دادن، پیشنهاد شده است. شایان ذکر است روش های یادشده فقط برای محاسبه ی نرخ برابری قدرت خرید دو ارز و در سطح بینالمللی بکار می رود و به هیچ عنوان نرخ برابری بدست آمده نباید با نرخ مبادله ارز بازار مقایسه شود.
برای مثال اگر اقتصاد چین و آمریکا را در نظر بگیرید، با 1.66 دلار می توان در چین یک قرص نان خرید اما همان نان در آمریکا 2.39 دلار قیمت دارد. در واقع اگر فقط نان را در نظر بگیریم، قدرت خرید فردی که در چین 16 دلار در ماه درآمد دارد معادل قدرت خرید فردی است که 23 دلار در ماه درآمد دارد. به همین خاطر است که در نظر گرفتن میزان درآمد بدون توجه به برابری قدرت خرید می تواند گمراه کننده باشد و باعث بروز خطا در مقایسه عملکرد اقتصادها بشود. به همین خاطر اقتصاددانان برای اینکه بتوانند همه اقتصادها را بر اساس واحد یکسانی بسنجند، علاوه بر اینکه ارزش همه آن ها را به دلار تبدیل می کنند، بر اساس قدرت خرید مختلف دلار در کشورهای مختلف، میزان درآمد کشورها را نیز تعدیل می کنند و از آن به عنوان "برابری قدرت خرید" (Purchasing Power Parity). برای مثال اندازه اقتصاد ایران در سال 2013 طبق برآورد صندوق بین المللی پول معادل 366 میلیارد دلار بوده است اما اگر برابری قدرت خرید در نظر گرفته شود آنگاه اندازه اقتصاد ایران در همان سال به 945 میلیارد دلار می رسد. در واقع می توان گفت که قدرت خرید یک دلار در ایران کمی بیش از دو برابر قدرت خرید آن در آمریکا است.
۰۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]